محمدرضا لطفی
منتقد سینما و کارگردان فیلم روایت ناپدید شدن مریم

مدتی است که برنامه‌ریزی و پایه‌گذاری گروه هنر و تجربه در وزارت ارشاد و سازمان سینمایی شکل گرفته است و این طرح به آرامی می‌رود تا به مرحله اجرایی دربیاید؛ طرح و عنوانی که بی‌شک نیاز به حمایت و اطلاع‌رسانی دارد و موفقیت یا عدم موفقیت آن فاصله‌ای به باریکی یک تار مو دارد.
گروه هنر و تجربه و اکران فیلم‌هایی متفاوت به ذات تجربه‌ای نو و جدید در کشور ما نیست و در دنیا هم که سابقه‌ای طولانی و قدیمی دارد. این طرح پیش از این دو – سه بار دیگر با عناوین مختلف از جمله آسمان باز و مخاطب خاص در کشور پیاده شد و هربار نیز در نهایت منجر به شکست شد که البته این شکست دلایل واضح و مختلفی داشت که ظاهراً این بار شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه خوشبختانه با تحلیل و استدلال به بررسی علل شکست‌های قبلی پرداخته‌اند و درصدد هستند تا با نگاهی نو و شیوه‌ای جدید این طرح را اجرایی کنند. چه بخواهیم و چه نخواهیم چند سالی است که نیاز به نگاه نو و پوست‌اندازی در سینمای ما همانند سال ۴۸ به گوش می‌رسد و احساس می‌شود. بانگ تجربه‌های جدید و نگاه نو در برهه فعلی از دو – سه سال گذشته با آثاری همچون <بغض> و <کلاس هنرپیشگی> زده شد و در سال گذشته به اوج خود رسید و مدیران و هیأت انتخاب جشنواره را بر آن داشت تا با هوشمندی و نگاهی بشدت درست، بخشی جدید بانام نوعی تجربه را در جشنواره بازگشایی کنند تا رسماً این نوع سینما هویت و شخصیت پیدا کند. اقدامی که در عمل و مرحله اجرایی به قدری بد و غلط پیاده شد که بیشتر باعث از بین رفتن و دلسردی شد تا حیات و تحول…
اما خوشبختانه این بار امتداد این ایده در مرحله اجرایی به دستان افرادی کاربلد و آگاه افتاده است که همین باعث دلگرمی و دلخوشی می‌شود و نگاه‌های مثبت بر نگرانی‌ها غلبه می‌کند.
و اما چه باید کرد تا این طرح موفق شود؟طرحی که می‌تواند تبدیل به همان اتفاق تاریخی و حیاتی سینمای ایران شود و در عین حال هم می‌تواند همانند اکران مخاطب خاص و آسمان باز منجر به فنا و شکست گردد.
هرچند که این بار با اخباری که به گوش می‌رسد می‌توان بیشتر امیدوار بود و نگاه نو و برنامه‌ریزی قوی کاملاً به چشم می‌خورد.
حال برای موفقیت این طرح و ایجاد تحول به چه راهکارهایی نیاز است و چه باید کرد؟
باید بپذیریم و قبول کنیم که این طرح موفق نخواهد شد مگر آن‌که در گام نخست مسئولان و مدیران این گروه و فیلم‌ها را به‌طور جدی به رسمیت بشناسند و آن را قبول کنند. متأسفانه طرح‌های قبلی راه گریزی بوده برای کم کردن فیلم‌های پشت خط اکران مانده و هر فیلمی که از چرخه اکران باز می‌ماند و نمی‌توانست اکران شود بدون درنظر گرفتن کیفیت آن راهی این گروه‌ها می‌شد و در نتیجه باعث مخاطب گریزی می‌شد تا جذب مخاطب و همین شکست را تضمین می‌کرد.
خوشبختانه مسئولان این طرح فعلی بارها اعلام کرده‌اند که قرار نیست هر فیلم بازمانده از اکران راهی این گروه بشود و این یعنی یک تفاوت دیدگاه درست با موارد مشابه قبلی و در این بین مدیران نیز باید این گروه را جدی بگیرند و از سر لطف و صدقه سری به آن نگاه نکنند.
گام بعدی و مهم دیگر اطلاع‌رسانی و تبلیغات است که به زعم من باید حتی بیشتر از آثار معمولی اکران روی آن برنامه‌ریزی و دقت شود، چراکه اگر هدف آشنایی مخاطب با گونه‌های جدیدی از سینما است باید این مسیر بدرستی پرزنت و تبلیغ شود و به مخاطب بگوییم که می‌توانید سینما را با سبک و سیاق دیگری هم دنبال کنید، اینکه می‌گویم این طرح باید برای مسئولان و مدیران جدی باشد دقیقاً همین است که هدف جذب مخاطب و ارتقای سلیقه او باشد و نه یک برنامه فرمالیته و اداری که فقط اجرا شود و بگوییم که انجام شد. نمایش حتی بهترین فیلم‌ها در سالن‌های خالی از مخاطب هیچ فرق و تفاوتی با عدم نمایش آن ندارد و در نهایت هم منجر به هیچ رویدادی نمی‌شود، برای همین هدف باید آوردن مخاطب به سالن سینماهایی باشد که می‌خواهد بگوید سینما همیشه بازیگر و سوپراستار نیست و حال تماشاگری که عادت کرده از روی بازیگران یک اثر، فیلم خود را انتخاب کند باید به شکلی پرزنت و تربیت شود که نسبت به این آثار کنجکاو شود و بعدتر هم پایش به دیدن این نوع فیلم‌ها باز شود که در این بین نقش رسانه، مطبوعات، تلویزیون و دو برنامه سینمایی رسانه ملی یعنی برنامه‌های هفت و سینما، اکران بسیار حیاتی و حساس هستند.
به هرحال زمان زیادی تا آغاز اجرای این طرح باقی نمانده است و باید به انتظار نشست و دید که هنر و تجربه به کجا ختم می‌شود… طرحی که ظاهراً می‌خواهد این بار متفاوت باشد و تحول ایجاد کند.

در یک نگاه

اکران فیلم‌های مخاطب خاص در ۸ سال گذشته
-‌ سال ۸۶: هیچ فیلمی اکران نشد.
– سال ۸۷ : در میان ۴۰ فیلم اکران شده تنها «مینای شهر خاموش» کار امیرشهاب رضویان را می‌توان در این چارچوب معنا کرد، این فیلم در اکران عمومی ردیف ۲۵ از ۴۰ را به خود اختصاص داد.
– سال ۸۸ : در این سال ۵۰ فیلم روی پرده رفتند که از میان آن‌ها ۴ فیلم شبانه (کیوان علیمحمدی و امید بنکدار)، یک وجب از آسمان (علی وزیریان)، شاعر زباله (محمد احمدی) و در میان ابرها (روح‌الله حجازی) به فضای آثار تجربه‌گرا و خلاقانه نزدیکتر هستند. همه این آثار از نظر فروش بعد از رتبه ۲۹ قرار دارند.
– سال ۸۹:  تنها یک فیلم مستند را می‌توان در میان ۵۸ فیلم اکران شده پیدا کرد، جدا از «آسمان آبی» (غزاله سلطانی)، هیچ فیلمی برای مخاطبان خاص در جدول اکران سالانه وجود نداشت.
– سال ۹۰: «شبانه‌روز» هم مثل «شبانه» اثری ساختارگرا و خلاقانه از کیوان علیمحمدی و امید بنکدار است، اما به دلیل بهره‌گیری از چهره‌های مشهور سینما در ردیف ۲۵ جدول فروش قرار گرفت. دیگر فیلم با رویکرد «هنر و تجربه»، «شیرین» ساخته مشهور عباس کیارستمی است که با ۹ میلیون فروش در انتهای جدول ۶۲ فیلم اکران شده قرار دارد.
– سال ۹۱: «پله آخر» ساخته علی مصفا که مورد تحسین جشنواره‌های داخلی و خارجی قرار گرفته به دلیل شهرت کارگردان و همسرش لیلا حاتمی مورد توجه نسبی مخاطبان قرار گرفت و در رتبه ۲۵ جدول فروش ۵۴ فیلم اکران شده سال قرار گرفت.
– سال ۹۲: «کلاس هنرپیشگی» ساخته آخر علیرضا داوودنژاد با آنکه اثری تجربه‌گرا محسوب می‌شود، اما به واسطه حضور یکی دو بازیگر مشهور (رضا داوودنژاد و احترام‌سادات حبیبیان) که اعضای خانواده داوودنژاد بودند، به عنوان اثری معمولی روی پرده رفت و با این حال در رتبه ۴۱ جدول ۵۸ فیلم اکران شده سال قرار گرفت.
– سال ۹۳: قرار است براساس طرح اکران فیلم‌های هنر و تجربه‌ آثاری با قالب‌های تعریف شده برای مخاطبان خاص و در سینماهای خاص به نمایش درآید.

برچسب‌ها: