غلامرضا موسوی رئیس شورای عالی تهیه کنندگان، در گفتگو با مثلث، درباره ی آغاز طرح گروه سینمایی « هنر و تجربه» و اعلام نحوه حمایت ها از این طرح نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کرد . تهیه کننده ی فیلم های «بغض» و «من مادر هستم» با استقبال از این طرح، آفت اصلی آن را نام نهادن فیلم هایی را که قابلیت فروش ندارند به نام سینمای هنر و تجربه می داند.
آقای موسوی آیا تهیه کنندگان در جریان طرح گروه سینمایی « هنر و تجربه » قرار گرفته بودند ؟
طبیعتاً بحث آغاز به کار گروه سینمایی « هنر و تجربه» در شورای عالی تهیه کنندگان مطرح شده بود. در واقع وقتی از طریق آیین نامه شورای صنفی پیش نویس این طرح تهیه می شد، ما از آن اطلاع پیدا کردیم و نمایندگان شورا یعنی آقای علیرضا داوود نژاد و علی آشتیانی پور که به عنوان نمایندگان شورای عالی در این نشست تدوین پیش نویس آیین نامه فعالیت داشتند، اطلاع رسانی کردند . برای اینکه بخشی از فیلم هایی را که امکان اکران به صورت معمول را ندارند بتوانند از امکان این اکرانهای ویژه استفاده کنند و به این صورت این مساله در صحن علنی شورای عالی تهیه کنندگان اطلاع رسانی شد.
فکر می کنید تهیه کنندگان از این طرح استقبال کنند ؟
اگر مخالف این طرح بودیم، طبیعتا نمایندگان ما از آن دفاع نمی کردند. واقعیت قضیه این است که ما فیلم های مختلفی داریم. متاسفانه بزرگترین مشکلی که در ایران وجود دارد، بحث کمبود سینما است. یعنی ما سالن های سینمایمان در بهترین شکل چیزی حدود ۳۰۰ سالن است، اما واقع بینانه تنها ۵۰ سالن از آن ها به سالن سینمایی که بتواند شأن مردم را رعایت کند، شبیه است.۲۵۰ سالن بقیه تنها اسم سالن سینما را دارد. به همین جهت وقتی ما با کمبود سالن روبرو هستیم و فیلم های مختلف باید اکران شوند، طبیعتا سینما دار بر اساس منطق کارکرد سالن به طرف فیلم هایی می رود که پر مخاطب هستند. بنابر این برخی از فیلم هایی که مخاطب گسترده ندارند، در سالن های عادی امکان اکران پیدا نمی کنند. از این مرحله است که سازمان سینمایی برای اینکه بتواند به این نوع فیلم ها کمک کند، ورود پیدا می کند. در این سیستم چند سالن سینما انتخاب می شود و کف فروش این فیلم ها از طرف سازمان سینمایی تضمین می شود، بنابراین سینمادار نگران اینکه فیلم ها با عدم استقبال روبرو بشوند، نخواهد بود. به این شکل تماشاگرانی ویژه برای دیدن فیلم می آیند.
به نظر شما این طرح چه کم و کاستی هایی را دارد؟
البته این طرح تازه آغاز شده. برای همین نمی شود نظر قاطعی درباره کمبود های آن داد. باید برنامه ریزی کار را دید، خود اصل این قضیه و اینکه چنین گروهی باشد، قطعا مورد تایید ما است. اما اینکه آیین نامه اجرایی آن چه خواهد بود، باید منتشر بشود و ما ببینیم و درباره اش نظر بدهیم. همینقدر اطلاع داریم سینماهایی به این سالن ها اختصاص داده می شود و این سالن ها حداقل درآمدشان تضمین شده و فیلم هایی که در این گروه اکران می شود از امکانات تبلیغاتی و کمک های دولتی برای معرفی استفاده می کنند. اما بیشتر از این اطلاعی نیست. باید ببینیم فیلم ها توسط چه شورایی انتخاب می شوند. چون واقعیت این است نگاهی که دوستان دارند و خطری که این دوستان را تهدید می کند این است که هر فیلم نفروشی را با فیلم هنر و تجربه اشتباه بگیرند. باید تعریف «هنر و تجربه » برای کمیته انتخاب این فیلم ها کاملا مشخص باشد و اجازه ندهند که هر فیلم نفروش و با کیفیت پایین در این گروه جا بگیرد. باید برای آن فیلم ها فکر دیگری کرد. فیلم های این گروه باید استانداردی داشته باشند که تماشاچی در دراز مدت بتواند به آن اعتماد بکند. اما اگر هر فیلمی را به صرف اینکه نمی تواند در ۵ گروه اصلی مخاطب عام اکران شود، به این سینماها بیاورند، بعد از مدتی این گروه به گروهی حاشیه تبدیل شده و بعد از مدتی هم شکست خواهد خورد. انتخاب این فیلم ها و ویژگی آن ها بسیار مهم خواهد بود.
شما به نکته هایی که طرح را تهدید می کند اشاره کردید ، می شود نکاتی که از نظر شما به عنوان یک تهیه کننده می تواند موفقیت گروه را به دنبال داشته باشد را هم بگویید. به نظر شما این طرح چه طور موفق خواهد شد؟
برای اینکه این سیستم جا بیفتد به زمان نیاز داریم. بهترین شکل هم برای اکران این فیلمها اکران به شیوه طولی است. یعنی زمان اکران فیلم بر اساس چیدمانی که طراحی می شود هر چه بتواند طولانی تر باشد. فراموش نکنیم مخاطب این نوع فیلم ها کسانی هستند که به خاطر سرگرمی سینما نمی روند و دلایل دیگری دارند. اما در شکل اول اکثر تماشاگران به سینما به عنوان سرگرمی نگاه می کنند و البته این حق آن ها هم هست. در مورد دوم با فیلم هایی روبرو هستیم که ویژگی سرگرمی را نداشته باشد. در واقع برنامه ریزی درست برای اکران طولی فیلم ها و همچنین انتخاب فیلم ها بدون واسطه و پارتی بازی و بر اساس یک استاندارد مشخص از یک طرف و جذب مخاطب در سانس های متعدد (یعنی اگر یک فیلم در ساعت ۵ در یک سینما اکران است، در سینمای دیگر ساعت ۷ اکران داشته باشد)، می تواند به موفقیت این طرح کمک کند.