عظیمه کنعانی
مصطفی آل احمد دانش آموخته نقاشی و نمایش فعالیت سینمایی خود را با ساخت فیلمهای کوتاه هشت و سی و پنج میلیمتری از دهه هفتاد آغاز کرد، او همچنین مدتی با شبکه های تلویزیونی اروپا در زمینه فیلمهای مستند و انیمیشن همکاری داشت. بعد از ساخت چندین فیلم کوتاه، مستند و انیمیشن و حضور در بسیاری از جشنواره های معتبر مانند توکیو ، پوسان ، مونترال و … جوایزی مانند بهترین جایزه فیلم اکسپریمنتال جشنواره ملل اتریش را گرفت. وقتی در اواخر دهه هشتاد اولین ساخته بلند سینمایی اش «پوسته» را کارگردانی کرد در کانون توجه منتقدان فیلم قرار گرفت، اما این نخستین اثر سینمایی او با ممیزی و شش سال محدودیت اکران روبرو شد ، این فیلم از ۱۹ آبان ۹۳ برای نخستین بار در ایران در گروه هنر و تجربه به اکران عمومی در آمده است.
هرچند تاکنون به این سوال زیاد پاسخ داده اید اما بار دیگر به ما بگویید چرا بین ساخت تا اکران پوسته شش سال تاخیر افتاد؟
– ابتدا به طور کامل و قطعی به فیلم پروانه نمایش ندادند، یعنی توقیف، اما بعد با صحبت هایی که با اداره نظارت و شورای پروانه نمایش داشتم، قرار شد فیلم با اصلاحاتی پروانه بگیرد. ابتدا دامنه اصلاحات زیاد بود: از نماهای درشت خانم شاکر دوست گرفته تا نمای کوتاهی که از تخته نرد در فیلم میبینیم یا از اینکه قهرمان فیلم در پایان قصه نمیرد تا بسیاری ایراد های دیگر که رفع برخی از آنها اصلاً شدنی نبود. سرانجام به پیشنهاد یکی از اعضای شورا قرار شد در ابتدای فیلم بنویسیم: این فیلم مکان و زمان ندارد و همه چیز تخیلی است. من هم با این پیشنهاد موافقت کردم، اما وقتی اولین پروانه نمایش آن برای شرکت پخش صادر شد، پس از یک سال همچنان فیلم اکران نشد. ناگزیر و برای اینکه برایم روشن شود چه اتفاقی در ورای نظر ما میافتد از مسوول پخش فیلم شکایت کردم. آقای باباییان در جلسه شورای داوری خانه سینِما حاضر شدند و سرانجام در حضور همه اعضای داوری خانه سینِما اعتراف کردند که وقتی ارشاد پروانه نمایش صادر می کند، آقای سجاد پور به ایشان گوشزد میکنند که «پوسته» نباید اکران شود. بعد در همان جلسه شورای داوران متوجه شدند که اصلاً پروانه نمایشی که صادر شده مهر اداره نظارت راهم ندارد. بار دیگر با دستور آقای شمقدری با دفتر پخش دیگری قرارداد بستیم، اما باز هم فیلم اکران نشد، این بار با کارشکنی های شورای اکران روبرو بودیم. آنچه من در همه این سال ها فهمیدم این است که ممیزی قانون مشخصی ندارد و بسته به نظر ارزیابان متغیر است. فیلم هایی که نو گرا تر و معمول نیستند معمولاً واهمه ارزیابان را در پی خواهند داشت، اما واقعیتهای مافیایی دیگری هم بر چرخه اکران سایه انداخته است. اساس چرخه تولید تا اکران غلط است. عدهای که سالن های سینِما را در اختیار دارند در کار تولید فیلم و پخش هم هستند، اینها اگر از فروش فیلمی چیزی گیرشان نیاید سر آن فیلم را می بُرند. به همین راحتی .
شما اصرار داشتید پایان فیلم همانطور که خودتان نوشته اید بسته شود؟
-بله چون همه فیلمنامه برای این پایان طراحی شده بود. اگر فیلم پایان دیگری میداشت باید سراسر فیلم تغیراتی میکرد و این کار میسر نبود.
در کنار هم قرار دادن حمید فرخ نژاد و الناز شاکردوست ترکیب جالبی است. چطور شد که به انتخاب این بازیگران رسیدید؟
– حمید فرخ نژاد بازیگر توانمندیست که از پس نقشهای مختلف خوب بر آمده، اما اغلب، نقش های برون گرا بازی کرده است. حالا شخصیت غریب «پوسته» را کسی بازی میکرد که از او شناخت دیگری داشتیم. این نقش، نقش یک زندانی محکوم به حبس ابد و در عین حال دچار بحران هویت بود و کسی که حافظه اش را از دست داده بود. الناز شاکر دوست هم آن زمان بسیار جوان بود و تازه دو سه سالی می شد به سینِما آمده بود و تواناییها و انگیزه بالایی برای نقشهای خاص داشت. نقش او در پوسته چند لایه دارد و او به درستی آن را ایفا کرده است. در عین حال تضاد خاصی بین آن لایهها بود که ترکیب تازهای را به وجود می آورد.
ایده اولیه فیلم که یک ماجرای تلخ اجتماعی را روایت می کند واقعی بوده؟
– ایده فیلم را با الهام از یک زندانی گرفتم که در آمریکا بیست سال به اشتباه در زندان انفرادی بوده است. آدمهایی که در زمان طولانی به حبس محکوم میشوند، دیگر در جامعه آدمهای عادی نخواهند بود.
لوکیشن ها از یک طراحی و هارمونی با بی مکانی و زمانی حکایت میکنند و طراحی صحنه و فضای بصری فیلم به طرز خاصی متفاوت جلوه میکند. شما از دهه هفتاد طراح صحنه فیلمهای خود و برخی دیگر از فیلم ها بودید. آیا از قبل برای همه صحنهها طراحی و استوری برد داشتید؟
– بله همه صحنه های فیلم طراحی شده بود و همه نماها استوری برد داشت. بدون تصور از طراحی صحنه تقریباً نمیتوانم فیلم بسازم. فیلمنامه هایم متکی به فضای بصری فیلم است و اگر طراحی صحنه و لوکیشن ها درست شکل نگیرد فیلمنامه از دست می رود.
درباره اکران در گروه هنر و تجربه هم صحبت کنید.
– هنر و تجربه یکی از آن کارهای مهم فرهنگی است که سالهاست آرزوی فیلمسازان مستقل و فرهنگ ساز سینمای ایران است. به طور کلی روند اکران فیلمها در ایران نوعی خودزنی فرهنگی است. عدهای سود جو با آثار فرهنگی همچون کالاهای مصرفی بر خورد میکنند. اکران فیلمها در انحصار اشخاصی است که خود تهیه کننده و سرمایه گذار و سینمادار هستند، خب معلوم است که تنها به فیلم هایی که خود تولید میکنند بها میدهند و تا آنجا که بتوانند فیلم های مستقل را از گردونه اکران خارج می کنند. حضرات سالها گفتند فیلمهای هنری و فرهنگی مورد استقبال مردم نیست، یعنی صراحتاً مردم را به دور از فرهنگ خواندند، اما در همین ابتدا که کمتر از سه ماه از فعالیت هنر و تجربه می گذرد دیدیم مردم با اشتیاق به دنبال فیلمهای فرهنگی و وزین هستند. پوسته اگرچه فیلمی است که مخاطب آن حتماً در گروه هنر و تجربه آن را پیدا میکند اما در عین حال به نظر میرسد اگر از اکران منطقی و عادلانه ای برخوردار باشد مخاطب گسترده و طیف های مختلف را در بر گیرد. مهم ترین مسأله این است که معمولاً در ایران، ما یعنی هم دست اندر کاران و هم مدیران از چیزی حوصلهمان سر می رود، من در این سرزمین کمتر محصولی دیدم که از پنجاه سال پیش تداوم داشته باشد. مردم اما با این آثار خو میگیرند اگر حوصله مدیران سر نرود یا با تغییر مدیریت ساختارها از هم نپاشد. هنر و تجربه نیاز دارد تا مدام از نظرات کارشناسان تازه بهره بگیرد . نباید آن لابی ها که در سینمای بدنه برای اکران فیلمها میشد بار دیگر در اشل کوچکتری در هنر و تجربه اتفاق بیافتد. از آن جا که این جریان تازه شروع به فعالیت کرده است با نقاط ضعفی هم روبروست. من امیدوارم مدیریت هنر و تجربه با استفاده از نظر کارشناسان سینما و رسانه بتواند موقعیت این اکران ها را هم به لحاظ کمی و هم به جهت کیفی ارتقا بخشد. روش چرخشی برای فیلمهای مستند، کوتاه و تاریخ سینما مفید است و اتفاقا کمک می کند تا فیلم ها تنها با مخاطبان ویژه خود برخورد کنند، اما این روش برای فیلم هایی که هرگز به اکران عمومی در نیامده مناسب نیست و مخاطب را تا حدود زیادی سردرگم می کند. بسیار منطقی تر است فیلم هایی که برای نخستین بار اکران می شوند هفته های ثابت نمایش داشته باشند و در عین اینکه فیلم به صورت چرخشی در سینماهای هنر و تجربه ادامه دارد در یکی از سالن های سینما به صورت هفتگی و دائمی نمایش داده شود. در عین حال امیدواریم
حداقل در هر استان و یا شهرهای بزرگ یک سینما به هنر و تجربه اختصاص یابد تا آرام آرام سطح کیفی محاطب و فیلم ها بیش از پیش ارتقا پیدا کند.
منبع : بانی فیلم– گروه سینمای ایران

برچسب‌ها: