
گفت و گو با كورش عطايي و آزاده موسوي
تأثیراجتماعی اسکار فرهادی را تصویر کردیم
بانی فیلم – گروه سینمای ایران-عظیمه کنعانی: فیلم مستند «از ایران، جدایی» از هفته گذشته در گروه هنر و تجربه اکران شده است. این اثر، ساخته دو نفر از دانشجویان دانشکده سینما-تئاتر و در حقیقت پایان نامه آنان بوده، اما امروز امکان تماشای آن برای عامه مردم فراهم شده است. جایزه اسکار فرهادی، ارمغان بینظیری برای سینمای ایران محسوب میشود و فرا تر از اینکه یک اتفاق صرفا سینمایی باشد، پدیدهای جریانساز بود تاثیرات اجتماعی قابل توجهی نیز داشت. کورش عطایی و آزاده موسوی بازتاب این اتفاق شیرین فراموش ناشدنی را به تصویر در آوردهاند و به همین بهانه با آنان گفت و گویی انجام دادیم.
|ساخت «از ایران، جدایی» مدت زیادی طول کشید؟
عطایی: اکران فیلم از ۱۸ آذر شروع شده اما ساخت آن، در اسفند ۹۰ آغاز و سال گذشته به پایان رسید.
موسوی: ما ابتدا با هزینه شخصی کار را آغاز کردیم و بعد از مدتی به دنبال تهیه کننده بودیم. فیلمنامه را نیز موازی با فیلمبرداری پیش می بردیم و زمان زیادی را صرف درآوردن روایت فیلم کردیم. البته بعد از اتمام کار یک مدت طولانی نیز منتظر مجوز نمایش ماندیم.
|اصغر فرهادی هم از ابتدا در جریان ساخته شدن این فیلم بود؟
عطایی: نه. خودمان شروعش کردیم. چند روز مانده به برگزاری مراسم اسکار سال ۲۰۱۲ با توجه به اینکه فیلم در میان مردم و اقشار فرهنگی مثل دانشجویان و … نقل محافل شده بود، به ذهنمان رسید آن شب را ثبت و واکنش های مردم را برای همیشه در تاریخ حفظ کنیم. به مرور که جلو رفتیم کارمان کاملتر شد چون مصاحبه های مردمی را اضافه کردیم و گفت و گو با عوامل و کارشناسان هم انجام شد و دست آخر فیلمی که امروز روی پرده آمده آماده شد.
موسوی: سینمای آقای فرهادی از ابتدا برایمان جذابیتهای زیادی داشت و دو فیلم «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» بحث های زیادی را در فضاهای دانشگاهی ایجاد کرده بودند و ما نشستهایی با موضوع این فیلم در دانشگاه سینما-تاتر داشتیم. اما دلیل ساخت فیلم مستندی درباره «جدایی نادر از سیمین» و ماجرای اسکار بیشتر به این خاطر بود که فیلم جدایی و حواشی و ماجراهای پیرامون آن تبدیل به یک پدیده اجتماعی شده بود و این برایمان مهم و قابل تامل بود.
|در تیتراژ به نام شما و آزاده موسوی به عنوان نویسندگان فیلمنامه نیز اشاره شده. متن چنین فیلمی چگونه نوشته شد؟
عطایی: این متن هم به مرور شکل گرفت. هم نریشن فیلم و هم خط سیر آن ماجراهایی دارد و ما از جایی به بعد بر اساس متریالی که داشتیم و اتفاقاتی که پیش بینی میکردیم یک فیلمنامه نوشتیم و مطابق به آن پیش رفتیم.
موسوی: بعد از تصویربرداری در شب مراسم اسکار و مصاحبه های خیابانی با مردم در سطح شهر، موازی با ادامه تصویربرداری کار روی فیلمنامه را آغاز کردیم و برای رسیدن به فیلمنامه کامل و نهایی چند ماهی وقت صرف کردیم. ابتدا چارتهایی با سرفصل های اصلی مورد نظرمان درست کردیم و براساس آنها کلیه مصاحبه های مفید را پیاده سازی کردیم و باید بگویم معمولا روی کاغذ اتفاقات خوبی می افتد و به این صورت با خانم صفی یاری به راف کات اولیه رسیدیم، در ادامه روی لحن و فضای حسی فیلم کار کردیم و در واقع نریشن و انیمیشن را اضافه کردیم . فیلمنامه نهایی کاملا با دقت و موشکافی نوشته شد که حتی از نظر زمانی منطبق با فیلم نهایی بود
|جالب است که از چهرههایی همچون دکتر صادق زیبا کلام، رخشان بنی اعتماد و … در فیلم استفاده شده است.
عطایی: بله. با همه آنان گفت و گوهای بلندی داشتیم اما بخشی از این صحبت ها در فیلم کار شده است. به هر حال ما باید یک مدت زمان مشخص را برای این فیلم در نظر میگرفتیم و امکان جای دادن کل صحبتهای همه شخصیتها در اثر وجود نداشت.
موسوی: در چارتهایی که توضیح دادم ما بخش سینمایی، سیاسی و اجتماعی داشتیم. تمام مطالب چاپ شده در آن دوران را جمع آوری می کردیم و تقریبا هیچ اتفاق و یا نشست و گفت و گویی حول و حوش این ماجرا نبود که ما از آن بی خبر باشیم ، بر این اساس کاملا میدانستیم که با چه کسانی میخواهیم صحبت کنیم ،البته کسانی هم بودند که به سراغشان رفتیم ولی حاضر به گفتگو با ما نشدند.
| نظرتان در مورد گروه اکران هنر و تجربه چیست؟
عطایی: به نظرم این گروه اکران، بستر خیلی مناسبی برای فیلم هایی همچون فیلم ما به حساب می آید و در حال حاضر نمیتوان جایگزینی برای آن جست. تا قبل از برپایی اکران هنر و تجربه ، فیلم های مستند در کشور ما به نمایش در نمی آمد یا اینکه به صورت خیلی محدود انجام می گرفت و از وقتی هنر و تجربه به راه افتاده این فیلم ها می توانند فرصت دیده شدن داشته باشند، هرچند که سالن ها کم باشد و سانس ها محدود. صرف اینکه علاقمندان به فیلم های متفاوت بدانند سینمایی هست که این آثار مستند و خاص را به نمایش در بیاورد اتفاق خوبی است.
موسوی: اکران عمومی فیلمهای خاص و مستقل ، بهخصوص فیلم های مستند که در طول سالهای گذشته به ندرت به اکران عموم درآمده اند و فقط در جشنوارهها دیده شده اند اتفاق بسیار پراهمیتی است و امیدوارم با همین شور و نشاط و پشتکار ادامه داشته باشد.
|درباره کارگردانی و تهیهکنندگی مشترک با خانم موسوی هم صحبت کنید.
عطایی: من و خانم موسوی قبلا در دانشگاه با هم کار کرده بودیم و یک فیلم کوتاه ساخته بودیم. تفکر و سلیقه مان به هم نزدیک بود و دغدغه های مشترک داشتیم به همین دلیل خیلی خوب توانستیم با هم تعامل برقرار کنیم و آنچه الان حاضر شده حاصل نگاه هر دوی ما به یک پدیده اجتماعی-سینمایی است.
موسوی: ضمن اینکه فیلم «از ایران ، یک جدایی» پروژه پایان نامه ما بود.
|چه چیز باعث شد بخواهید این فیلم را بسازید و به نوعی به تنها اسکاری که برای سینمای ایران به ارمغان آورده شده، ارزش بگذارید؟
عطایی: اسم این کار را ارزش گذاری نمی گذارم. چیزی که ما را به ساخت این فیلم ترغیب کرد شرایط زمانی آن سالی بود که فرهادی اسکار گرفت. این جایزه صرفا یک جایزه سینمایی نبود و تبدیل به یک پدیده اجتماعی شده بود. مردم کوچه و خیابان هم درباره این فیلم حرف میزدند و این همه گیری باعث شد ما بخواهیم به عنوان یک اتفاق اجتماعی و نه یک فیلم سینمایی به آن بپردازیم. وگرنه جایگاه فیلم تثبیت شده بود و نیاز به ارزش گذاری ما نداشت.
موسوی: قصد ما از این فیلم به تصویر کشیدن یک اتفاق مهم تاریخ سینمای ایران و همچنین شرایط و موقعیت اجتماعی-سیاسی این مقطع تاریخی بوده است.
|اگر بنا باشد فیلم شما یک ستاره داشته باشد، او اصغر فرهادی است. درباره این کارگردان از نگاه خودتان صحبت کنید.
عطایی: فرهادی جدا از اینکه به عنوان فیلمساز شخصیت مهمی در سینما باشد یک شخصیت مهم اجتماعی است چون از معدود کارگردانانی به حساب می آید که در چند سال اخیر موفق شده نمای ایران را در عرصه های بین المللی و حتی در داخل کشور مطرح کند. این نکته مهمی است که تو بتوانی فیلمی بسازی که هم مردم ایران آن را تماشا کنند و هم تماشاگران خارجی با آن ارتباط برقرار کنند.
موسوی: شاخصه های اصلی سینمای فرهادی، سینمایی اجتماعی و قصه گو، پر تعلیق و کشش و دارای لایه های مختلف فرامتنی همراه با نشانه گذاری های دقیق است.
|سبک فیلمسازی فرهادی باعث شد جریان خاصی در سینمای ایران به راه بیفتد. شما در یک نگاه کلان این جریان سازی را مفید ارزیابی میکنید یا خیر؟
عطایی: مفید تمام شدن یا نشدن بحثی نیست که درباره جریان سازیهای سینمای فرهادی مطرح شود. اینکه کارگردانانی از این دست در سینمای کشورشان تحول ایجاد کنند اتفاقی طبیعی است و در همه جای دنیا رخ می دهد. در مورد آقای فرهادی هم نکته منفی در این مورد دیده نمیشود. باید دانست صرف تشابه موضوع ساختار و روایت هیچ دو فیلمی را به هم شبیه نمی کند. اگر هم بنا باشد فیلمی به طمع به دست آوردن موفقیت فیلمی دیگر کپی نعل به نعلی از آن را پیاده کند مطمئنا موفق نخواهد بود.
موسوی: متاسفانه بعد از هر جریان سازی عده ای شروع به کپی کاری می کنند اما این موج به سرعت فروکش می کند. البته اگر هر تأثیری از فیلتر وجودی و ذهنی خود فیلمساز عبور کند، اتفاقات خوبی را به دنبال خواهد داشت، چون همه فیلمسازان امروزی از فیلمسازان بزرگ جهان تأثیر گرفته اند.
|در پایان درباره کارنامه کاری خودتان نیز اطلاعاتی به ما بدهید.
عطایی: من فارغ التحصیل دانشکده سینما تئاتر هستم و پیش از این چند فیلم داستانی کوتاه ساخته بودم، اما این اولین فیلم مستند ما به حساب می آید. امسال فیلمی نداشتم اما در حال تدارک اولیه برای ساخت فیلمی برای جشنواره سال بعد هستیم. خوشبختانه سینمای مستند ایران تا امروز گام های رو به جلویی برداشته و ان شا الله در آینده نیز موفق خواهد بود.
موسوی: من لیسانس مهندسی کامپیوتردارم و همینطور لیسانس کارگردانی سینما، از دانشکده سینما تئاتر، دانشگاه هنر. ساخت فیلم مستند کوتاه «سمفونی خیابان»، فیلم داستانی کوتاه «ماژور»، فیلم مستند کوتاه «به رنگ کودکی»، فیلم داستانی «گریپ فروت»،کاری مشترک با کوروش عطائی را در کارنامه دارم. دستیار کارگردان در فیلم تلویزیونی «بعد از سکوت» ساخته علیرضا امینی، دستیار کارگردان و مشاور فیلمنامه در چندین فیلم کوتاه داستانی و مستند، دبیر هشتمین جشنواره فیلم کوتاه نهال هم بودهام و همچنین عضو شورای مرکزی انجمن علمی دانشکده سینما و تئاتر و داور بخش دانشجویی بیست و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران نیز بودهام
منبع : بانی فیلم