فیلم «پرویز» یک فیلم بازیگرمحور است و بدون حضور یک بازیگر مناسب نقش فیلم هرگز نمی‌توانست به موفقیتی برسد. این فیلم بدون شک یکی از فیلم‌های موفق و مهم دهه نود سینمای ایران محسوب می‌شود که متعلق به سینمای مستقل ایران است. فیلمی که به بررسی پروسه شخصیتی آدمی آرام و بی‌آزار می‌پردازد که بر اثر سوء رفتار آدم‌های اطرافش تبدیل به یک هیولا و قاتل خونسرد می‌شود. با لوون هفتوان که یک هنرمند باسابقه تئاتری است و به شایستگی نقش پرویز را ایفا کرد، درباره حضورش در فیلم «پرویز»، ابعاد نقش و دغدغه‌هایش گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.
فیلم «پرویز» اولین تجربه سینمایی شما بود؟
نه، ابتدا در فیلم سینمایی «لرزاننده چربی» به کارگردانی محمد شیروانی بازی کردم و قرار بود صادق صفایی در این فیلم بازی کند که فیزیکش مناسب نقش نبود بنابراین من را به محمد شیروانی معرفی کرد و در این فیلم بازی کردم. در این فاصله به کانادا رفتم. مجید برزگر می‌خواست فیلمش را بسازد و از طریق جعفر پناهی با او آشنا شدم. با مجید برزگر صحبت‌هایی برای بازی در فیلم «پرویز» انجام دادم. گزینه اول نقش پرویز، بابک کریمی بود که قرار بود در فیلم بازی کند و بنا به دلایلی نتوانست در فیلم بازی داشته باشد. چند ماه و در مذاکره مجدد با برزگر در نهایت قرار شد، من این نقش را بازی کنم.
به لحاظ ساختار و فضا، فیلم‌های «پرویز» و «لرزاننده چربی» با هم تفاوت‌های زیادی دارند؟
هر دوی این فیلم‌ها در فضاهای متفاوتی هستند و فیلم «پرویز» فیلم پر مخاطب‌تری به نظر می‌رسد و به مرور زمان می‌تواند تبدیل به بک کالت فیلم شود. به لحاظ ژانری نمی‌توانیم ژانر خاصی برای فیلم «پرویز» در نظر بگیریم. فیلم «پرویز» در عین حال می‌تواند یک سایکو درام یا یک فیلم اجتماعی با مایه‌های دلهره‌آور باشد.
فیلمبرداری «پرویز» چند روز طول کشید؟
حدود ۲۳ روز زمان فیلمبرداری طول کشید و بدون شتاب، کار را در نهایت آرامش انجام می‌دادیم.
نحوه هدایت مجید برزگر برای نزدیک شدن شما بابت ایفای نقش پرویز چگونه بود؟
حدود دو هفته قبل از شروع فیلمبرداری فیلمنامه در اختیارم قرار گرفت و هفته بعد به تهران آمدم. در طول یک هفته با حضور مجید برزگر مشغول روخوانی فیلمنامه بودیم و در این جلسات درباره نقش‌ها، کارهایش و فضای فیلم همه صحبت کرده و نظراتشان را بیان می‌کردند. هر سکانسی که با بازیگری بازی داشتم را در این جلسات تمرین می‌کردیم. در این جلسات، بیشتر متن خوانده می‌شد، همچنین نوع بیان و حرف زدن پرویز را با دقت با مجید برزگر و حامد رضوی نویسنده فیلمنامه سر و شکل می‌دادیم تا به نتیجه قطعی برسیم.
برای بازی چه شیوه‌ای را انتخاب کردید؟
زیاد به سمت بازی تکنیکی نرفتم، اما هر بازیگری که قرار است نقشی را بازی کند و بخواهد در کارش موفق باشد، باید از تکنیک شناخت داشته باشد و در نهایت در بازی بر تکنیک صرف تکیه کند. بازیگر بازی خیلی خوبی نمی‌تواند انجام بدهد. آن نوع بازی خوب است که شیوه تکینکال بازی بازیگر در آن احساس نشود. تلفیق غریزه و تکنیک می‌تواند بازی یک بازیگر را برجسته و جذاب کند.
نقش پرویز هم به گونه‌ای بود که غریزه حیوانی این آدم بر اثر شرایط بیرونی بروز و ظهور پیدا می‌کرد و نمی‌شد با تکنیک صرف این نقش را بازی کرد. چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟
مثالی می‌زنم. زبان محاوره ما فارسی است. حرف زدن یک جور تکنیک است، اما این تکنیک آن‌قدر درونی و عادی شده که شما هنگام حرف زدن تصور می‌کنید یک کار عادی انجام می‌دهید و حرف زدن اکتسابی است و غریزی نیست. به هر حال به عنوان بازیگر باید تکنیک، جای دوربین و نوع بازی جلوی دوربین را بدانید. بنابراین غریزی بودن صرف بازیگر برایش کافی نیست. برای ایفای نقش پرویز از غریزه‌هایم استفاده کردم و تکنیک را به صورت زیر پوستی ارائه کردم تا دیده نشود. در تئاترهایی که کارگردانی می‌کنم این مسئله را رعایت می‌کنم که حتماً بازیگر باید به لحاظ سنی از نقشی که بازی می‌کند دو، سه سالی بزرگ‌تر باشد.
یکی از ویژگی‌هایی که باعث موفقیت فیلم «پرویز» شده بازی‌های همگن و یکدست شما، مهشید نونهالی، علی رامز و بهروزیان است. این مسئله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بازیگر نوجوان فیلم هم بازی اثرگذار و خوبی داشت و بازیگرانی بودند که کمتر در فیلم‌ها بازی می‌کنند و حضور و چهره‌شان برای مخاطب تکراری نبود.
چقدر شخصیت پرویز در فیلم با شخصیت واقعی شما نزدیک است؟
یک پرویز نهفته در وجود من وجود دارد که توانسته‌ام تقریباً این نقش را موفق بازی کنم، اما وجه غالب شخصیتم اینگونه نیست. من آدم آرام، خوش برخورد و خوش صحبتی هستم، اما پرویز درونی‌تر است و بنابراین در زندگی عادیم پرویز نبوده‌ام. نمی‌دانم شاید یک روزی پرویز بشوم.
در بخشی از صحبت‌هایتان به لزوم فاصله سنی بیشتر بازیگر از نقشی که بازی می‌کند اشاره کردید. اگر سن بازیگر از نقشی که قرار است بازی کند کمتر باشد چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
من می‌توانم به آدم‌های اطرافم نگاه کنم و نقش آدم هفتاد ساله را بازی کنم، اما من هفتاد سالگی را زندگی نکرده باشم یا شما اگر ۳۵ سالگی را زندگی نکرده باشید، برای ایفای نقش یک کاراکتر با این سن و سال فقط می‌توانید از بیرون به آن نگاه کنید و این همین تکنیک مورد نظر است. الان اگر قرار باشد نقش یک آدم میانسال را بازی کنم چون این سن و سال را تجربه کرده‌ام، می‌توانم دغدغه‌ها و ویژگی این مقطع سنی را در بازیم نشان بدهم.
به نظر می‌رسد بیشتر به تئاتر علاقه دارید.
بله، تئاتر خانه اصلی من است
اما شهرت بازیگری در سینما خیلی بیشتر از شهرت بازیگری در تئاتر است؟
نه، زیاد به شهرت فکر نمی‌کنم.
این‌که آدم‌های کوچه و خیابان شما را بشناسند و درباره بازیتان از شما سؤال کنند، برایتان جذاب نیست؟
این‌که در معرض قضاوت و توجه مردم قرار بگیرم و کارم مورد ارزیابی قرار بگیرد مسئله خوشحال‌کننده‌ای است و شهرت، نسبی است. ممکن است شما را دو هزار یا دویست هزار نفر بشناسند. در جهانی که جمعیت میلیاردی دارد، شناخت تعدادی آدم محدود نمی‌تواند شما را جهانی کند. لبخند زدن و سلام کردن مردم در خیابان امر خوشایندی است، اما مشکلات و گرفتاری‌های شخصی من را حل نمی‌کند. در پایان روز می‌نشینم و با خودم می‌گوئیم لوون چه کاری انجام می‌دهی.
در خلوت مدام مشغول نقد کردن خودتان هستید؟
نه، بیشتر شرایط و عملکردم را سبک و سنگین می‌کنم. آدمی نیستم که از خودم سؤال و جواب کنم که چرا فلان یا بهمان کار را انجام داده‌ام. آدمی که بیست یا سی نفر دوست و آشنا دارد شاید خوشبخت‌تر زندگی کند از بازیگر مشهور هالیوودی که مخاطب میلیونی دارد و در اخبار می‌خوانیم بر اثر شرایط زندگی، الکلی یا معتاد شده است.