بانی فیلم :
دو هفته یی یادداشت ننوشتم؛ دلیلش هم اتفاقات متاثرکننده پیرامون فیلم «خانه پدری» بود که ترجیح دادم این دوهفته را سکوت کنم. در این یادداشت خیلی نمی خواهم وارد نیت خوانی دلایل مخالفان اکران فیلم شریف «خانه پدری» اثر ارزشمند هنرمند نجیب سینمای ایران کیانوش عیاری شوم. معتقدم فارغ از بحث قانونی بودن نمایش فیلم، متاسفانه مخالفان نمایش فیلم به اسم دفاع از ارزش ها با بی اخلاقترین روش های ممکن سازنده نجیب فیلم را آماج انواع تهمت ها و … قرار دادند. می توان با فیلمی مخالف بود اما در کمال ادب و احترام فیلم را نقد و یا فیلمساز را نصیحت نمود اما مخاطب قرار دادن فیلمساز آن هم به بی رحمانه ترین الفاظ، نشانی از اخلاق محمدی(ص) ندارد؛ (هرچند گویا حب و بغض هایی در این موضوع بوده است که عرض کردم نمی خواهم وارد نیت خوانی شوم!) محترمانه می توان سالن سینمایی را به فیلمی نداد و بازهم محترمانه می توان فیلمی را نپسندید و بازهم محترمانه می توان مضامین فیلمی را نقد کرد و بازهم می توان محترمانه قانون را اجرا نکرد! اما پا را از دایره اخلاق فراتر گذاشتن برای نپسندیدن یک فیلم نشان از «بی ادبی» دارد؛ معتقدم که «ادب مرد به ز دولت اوست»! پیامبر عظیم الشان(ص) هدف از بعثت خود را احیای مکارم اخلاقی می داند و برایم جالب است که چگونه می شود عده یی قلیل به اسم دفاع از ارزش ها (البته نه همه منتقدان سرسخت فیلم) با سایت های زردشان بی محابا، با بدترین روش های غیراخلاقی به سازندگان یک اثر هنری بتازند و به قول خودشان «نهی از منکر» هم نمایند در حالی که رفتارشان بزرگترین «منکر» است آن هم با استفاده از روش های بی اخلاقی محض برای گل آلود کردن فضای حاکم بر سینمای نجیب ایران!
فارغ ازضرورت ابراز تاسف برای اکران نشدن فیلم «خانه پدری»، بازنده اصلی این ماجرا «اخلاق» بوده است و متاسفم که این اتفاق به نام دفاع از ارزش ها رخ داد. «برنده» این جدال نابرابر نه فیلم «خانه پدری» بلکه سازنده فهیم آن کیانوش عیاری بوده است که برای دفاع از فیلم خود نه بیانیه دور از مدار اخلاق گرایی داده و نه میزگرد مهیج و پر از گفته ای توهین امیز برگزار کرده است و نه در خلوت با مخالفان به معامله پرداخت و چه زیبا با سینمای «آزاد» در جوانی آغاز نموده او همانند این سینما « آزاد» در میانسالی زندگی می کند… و این برای همه ما غبطه برانگیز است…
و اما چه باید کرد؟ همچنان معتقدم که «کلیددار» هر سینمایی تصمیم گیرنده اصلی نوع نمایش فیلم در آن سینماست و این شخص می تواند بر اساس سلیقه خود (چه اعتقادی و چه اقتصادی) نسبت به نمایش یا عدم نمایش فیلمی اقدام نماید و طبیعی است که تا زمانی که قراردادی ردو بدل نشده باشد نمی توان پیگیر «تعهدی» بود. اما زمانی که بین صاحبان فیلمی و یک سالن سینمایی قراردادی منعقد می گردد دیگر بحث سلیقه کنار می رود و انجام تعهدات قرارداد برای طرفین هم شرعی و هم قانونی است (همانند قراردادهای طرفین برای نمایش فیلم های سینمای هنر و تجربه) و اگر کسی از تعهدات خود شانه خالی کرد – بنا به هر دلیلی-، دیگر نمی تواند کار خود را به اسم ارزش ها و دین و … توجیه نماید و این خود نشان از بی اخلاقی محض است. اگر معتقد به آموزه های دینی هستیم، باید بدانیم که خلف وعده نیز خود یکی از گناهان است و مدعیان ارزشی لطفا اگر درجایی برخلاف این ادله، بیان دینی و اخلاقی دارند لطفا بیان فرمایند که ما نیز نسبت به آموزه های دینی خودمان تجدید نظر کنیم! عرضم این است که نمی توان داعیه دینمداری و ارزشمداری داشته باشیم و هم از انجام تعهدات قراردادمان طفره برویم و هم به بی اخلاقی تمام، سازندگان یک فیلم را مورد هجمه و تهمت های ناروای فراوان قرار دهیم!
…و اما نکته دیگر: بازهم « کلیددار سینما» می تواند نسبت به عدم نمایش فیلمی در سینما و یا سینماهایش تصمیم بگیرد اما «دوره افتادن « و تشکیل کمیته برای عدم نمایش فیلم یا فیلم هایی در سینماهای «دیگران» را نمی دانم چه گونه باید تفسیر کرد؟
منبع: