سحر عصرآزاد
شرق : «خانه پدری»، فیلمی که همسن‌وسال «جدایی نادر از سیمین» است، بعد از چهارسال در آستانه اکران محدود در گروه سینمایی هنر و تجربه با محدودیت سنی ١۶سال‌به بالا قرار دارد.
چندهفته‌ای بود که این جمله را به‌کرات در مطبوعات، سایت‌ها و رسانه‌های مجازی می‌خواندیم و به هم یادآوری می‌کردیم که اتفاقی خوب در راه است؛ همان اتفاقی که با نمایش این فیلم ماندگار کیانوش عیاری در سی‌ودومین جشنواره فجر شروع شد آن‌هم بدون حذف سکانس کلیدی آغازین.
پیشنهاد مسوولان سابق ارشاد برای حذف سکانس آغازین و اعمال این نظر در نمایش فیلم در سالن وزارت ارشاد- که منجر به نمایش «خانه پدری» از اپیزود دوم شد و حاضران را وادار به اعتراض کرد تا مسوولان با عذرخواهی از اشتباهی سهوی (!) فیلم را از ابتدا نشان دهند – چیزی نبود جز ایده‌ای بی‌هنرانه.
پیشنهادی که عیاری با شهامت آن را رد کرد و در همه این چهارسال پای فیلمش ایستاد که یا همه یا هیچ. وقتی این (همه) در جشنواره سی‌ودوم فجر به نمایش درآمد و نشست مطبوعاتی محترمانه‌ای برای این فیلمساز مولف و بازیگران و عوامل صبور و حرفه‌ای‌اش برگزار شد تا ناگفته‌هایشان را از این فیلم بگویند، دلمان قرص شد که هنوز هم می‌توان به اتفاق‌های خوب دل‌خوش کرد.
با نمایش فیلم در جشنواره سی‌ودوم فجر و پس از آن نمایش در هفته فیلم انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی و البته نامزدی «خانه پدری» در ٩ رشته و دریافت سه جایزه اصلی از هشتمین جشن منتقدان (بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه) و… نه زیرساخت‌های جامعه دچار تکانه شد نه آسمان تهران سیاه و آلوده شد، هرچند آلودگی هوا استمرار داشت.
با شکل‌گرفتن گروه سینمایی هنر و تجربه و برنامه‌ریزی حساب‌شده و اجرای دقیق اهدافی که سال‌ها بود جای خالی آن در سینمای ایران احساس می‌شد، دلمان خوش شد که می‌توان فیلم‌های خاص و مستقل سینمای ایران را در سینما تماشا کرد و حسرت دیدار آنها را بر پرده سینما به گور نبرد.
یکی از این فیلم‌ها «خانه پدری» بود که البته مسوولان، اکران محدود گروه هنر و تجربه در چهار سالن سینما آن‌هم با تک‌سانس‌هایی پراکنده را هم برایش مناسب، ندانستند و با تعیین محدودیت سنی برای مخاطبان فیلم که باید ١۶سال به‌بالا باشد، این محدودیت را بیشتر کردند.
اما همچنان دلمان گرم بود که فیلم عیاری رنگ پرده و اکران را به خود می‌بیند هرچند محدود اما درازمدت، مهم این بود که «خانه پدری» از حاشیه‌هایی که برایش ساخته بودند تا به‌نوعی در خاکسترش مدفون شود، قد علم می‌کرد و مسیر طبیعی و واقعی یک فیلم را طی می‌کرد البته نه به قوت و قدرت رئالیسمی که عیاری در فیلم‌هایش برایمان ساخته است.
اما آنها که با بی‌هنری، حذف سکانس آغازین را به‌عنوان شرط اکران و نمایش عمومی فیلم عنوان کرده بودند وقتی راه به جایی نبردند، وارد عمل شده و «خانه پدری» را یک گام مانده به سکانس پایانی، یعنی اکران محدود در گروه هنر و تجربه با محدودیت سنی، متوقف کردند تا از دیدگاه خود مانع از انتشار سیاه‌نمایی شوند.
«خانه پدری» داستانی برگرفته از مستندات واقعی را که ریشه در گذشته دارد اما امروز هم اتفاق می‌افتد، در پنج مقطع زمانی روایت می‌کند؛ فیلمی که نه می‌توان انکارش کرد و نادیده‌اش گرفت و نه می‌توان با مانع‌تراشی بر سر اکرانش مانع از گفتن و شنیدن و نوشتن درباره آن شد؛ فیلمی که چند ویژگی و مولفه اصلی و اصیل سازنده‌اش را به بهترین شکل یدک می‌کشد؛ فیلمی واقع‌گرا از فیلمسازی مولف که رئالیسم را به خدمت می‌گیرد تا از دغدغه اصلی‌اش بگوید؛ انسان و دیگر هیچ.
«خانه پدری» در پنج اپیزود و محدوده زمانی حدودا ٧٠ساله، بازتاب یک رویداد محوری و ملتهب را در یک خانواده و لوکیشنی واحد دنبال می‌کند. زن در این رویداد محوریت دارد پس وقتی فیلم در طول ٧٠سال بسط پیدا می‌کند به شکلی اجتناب‌ناپذیر زن‌محور می‌شود اما نکته مهم این است که نگاهی منصفانه به این رویداد دارد و فیلم را از افتادن به ورطه فیلم‌های فمینیستی نجات می‌دهد.
چراکه در طول فیلم به شکلی ظریف و بطئی به مخاطب اجازه داده می‌شود به زیروبم زندگی پدر و برادر نوجوانی که ملوک را کشته و در زیرزمین خانه مدفون کرده‌اند، نزدیک شود و سنگینی بار باورهای غلط را بر دوش این مردان احساس کند؛ باوری که باعث می‌شود پدر بعد از کشتن دخترش بر سر قبر او فاتحه بخواند و اشک بریزد و در پایان عمر با بغضی در گلو از رازی مخوف، با سرطان حنجره از دنیا برود و برادر هم پس از تحمل عذابی طولانی بعد از بیرون‌آمدن استخوان‌های ملوک از زیر خاک و مواجهه با این حقیقت سربه‌مهر، به مرگ لبخند بزند. نگاهی برآمده از احترام به انسانِ درگیرِ شرایط و دغدغه‌مندی نسبت به فرازوفرودهای بشر در زندگی واقعی نه هیچ‌چیز دیگر.
«خانه پدری» فیلمی که همسن و سال «جدایی نادر از سیمین» است بعد از چهارسال در آستانه اکران محدود در گروه هنر و تجربه با محدودیت سنی ١۶سال به بالا قرار داشت اما از همین اکران حداقلی بازماند تا پرونده این فیلم مانند ملوک همچنان باز بماند و فرداروزی یک‌نفر پیدا شود تا استخوان‌هایش را از زیر خاک بیرون بیاورد و با حقیقت وجودی آن روبه‌رو شود.
منبع: