ایرنا : ‘روایت ناپدید شدن مریم’ فیلمی است که به گفته کارگردان آن در ژانر وحشت با فرم و ساختار ایرانی تولید شده و برای اولین بار در کشور تجربه می شود.
‘مرتضی حسینی’ مستندساز ایرانی در سال ۱۳۸۷ در پی حادثه ای در یک جاده دورافتاده به کما می رود و همسرش مریم شریفی ناپدید می شود. او به همراه دوستش مجید شکری و یاسر جعفری در حال ساخت فیلمی مستند پیرامون نیروهای ماورایی هستند. به کما رفتن مرتضی سرآغازی برای ماجراهای دیگر است. این چند سطر خلاصه داستان فیلم سینمایی ‘روایت ناپدید شدن مریم’ نخستین ساخته محمدرضا لطفی است.

لطفی در این فیلم با شیوه ای غیر معمول و در واقع با ساختاری غیر خطی چند ماجرا و داستان را در قالب یک موضوع اصلی روایت می کند. این فیلم در گروه سینماهای هنر و تجربه اکران شده که در آن رضا بهبودی، مجید شکری، یاسر جعفری، صدف بهشتی، افسانه ناصری و دکتر افشین یداللهی به ایفای نقش پرداخته اند.
محمدرضا لطفی کارگردان، افشین یداللهی و یاسر جعفری بازیگران این فیلم در ایرنااز تجربه فیلمی متفاوت گفتند.

** آقای لطفی لطفا برای شروع درباره نحوه شکل گیری قصه و فیلمنامه توضیح دهید؟
لطفی: داستان این فیلم برخلاف قصه فیلم های دیگر که نطفه اش با یک جرقه ای مثل خواندن یک واقعه در روزنامه یا مسائلی از این دست شکل می گیرد و تبدیل به سناریو می شود نیست. در واقع پرسه فیلمنامه این کار یک چیزی حول و حوش ۲ سال طول کشید. تقریبا یک سال صرف تحقیق و پژوهش درباره موضوع و یک سال هم نوشتن سناریو. البته این را باید بگویم که ۱۳ بار من به همراه امیر نوروز خانی فیلم نامه را بازنویسی کردیم و ۴۸ ساعت قبل از فیلمبرداری نسخه نهایی فیلم بازنویسی شد. به همین دلیل قصه ما خیلی نرم نرم شکل گرفت.

** کمی هم درباره ژانر فیلم صحبت کنیم چرا برای اولین تجربه فیلم سازی به سراغ وحشت و دلهره رفتید؟
تا به حال نزدیک به ۱۵۰۰ قصه از من در مطبوعات چاپ شده که تقریبا ۵۰۰ نمونه از آنها در ژانر وحشت نوشته شده و ۲ رمان نیز نوشته ام که یکی از آنها با عنوان ‘ویلای شماره ۱۲’ نیز در قالب وحشت و دلهره است. بنابراین با این توضیح می توانم بگویم که اساساً ژانر وحشت مورد علاقه ام است و خیلی دوست داشتم ورودم به سینما با ژانر مورد علاقه ام باشد.

**به نظر شما ژانر وحشت در سینما ایران مخاطب دارد؟
این موضوعی است که من همیشه به آن فکر می کردم. اینکه که چرا مردم ما دیدن فیلم هایی در ژانر وحشت را پس می زنند و به نتایج جالبی رسیدم. برخلاف اینکه ما فکر می کنیم ژانر وحشت مورد استقبال قرار نمی گیرد اتفاقا مردم ایران ژانر وحشت را خیلی هم دوست دارند اما اینکه چرا فیلم های این ژانر مخاطب جذب نمی شود فکر نمی کنم دلیل سینماگران هستند نه مخاطب.

**بیشتر توضیح می دهید؟
ببینید ساخت فیلم در قالب وحشت و دلهره دو مولفه مهم دارد. اول اینکه ژانر وحشت به شدت مثل ژانر کمدی به جغرافیا وابسته است به این معنی که جنس ترس یک ایرانی با یک آمریکایی، اروپایی و یا فردی که در اقیانویسه زندگی می کند کاملا متفاوت است. چرا که در هر قومیتی عامل ترس و وحشت متفاوت است. مثلا ترسیدن از ‘دراکولا’ مختص کشور های اسکاندیناوی است. اما برای ما ایرانی ها ‘جن’ یکی از عامل های ترسناک است چرا که ریشه در فرهنگ فولکلور و باورهای دینی ما دارد.
نکته دوم هم تکنیک است. همانطور که می دانید ژانر وحشت به شدت متکی به تکنیک های سینمایی است. خب تعارف نباید داشته باشیم ما به لحاظ تکنیکی قابل مقایسه با سینمای دنیا نیستیم. بنابراین نتیجه ای که حاصل می شود اینکه فیلم های ژانر وحشت ما می شود کپی درجه ۴ یا ۵ فیلم ها و نمونه های خوب امریکایی و از طرفی هم هیچ ریشه ای در فرهنگ ما ندارد. به همین دلیل بعد از ۲۰ و اندی سال ما هنوز فیلم ‘شب بیست نهم’ را در خاطر داریم. چون دقیقا وابسته به فرهنگ ما بود.
درواقع ما با واقف بودن به این دو عامل تصمیم گرفتیم از تکنیک به دلیل کمبود امکانات عبور کنیم و جنس ترس در فیلممان را هم کاملا ایرانی باشد.

**آقای دکتر یدالهی شما از بازی در این فیلم بگویید. اینکه اصلا چطور شد که وارد این پروژه شدید؟
یدالهی: تقریبا از زمانی که در فیلمنامه ورود یک روانپزشک در فیلم تثبیت شد و اینکه چه چیز هایی در این گفت وگو مطرح شود که منطبق با واقعیت های صحبت کردن یک روانپزشک با بیمارش باشد، آقای لطفی با بنده صحبت کرد. خب با توجه به تخصص اصلی ام که روانپزشکی است با ایشان درباره موضوع صحبت کردیم. به آقای لطفی گفتم که در فیلم های در این ژانر هیبنوتیزم کردن بار دراماتیک خوبی دارد اما بیماری در این شرایط را هیچ پزشکی هیبنوتیزم نمی کند. بعد از مشاور ه هایی که انجام شد آقای لطفی ازمن خواستند نقش روانپزشک را خودم بازی کنم که من هم پذیرفتم.
نکته جالب اینکه زمانی هم که داشتیم ضبط می کردیم اقای لطفی گفتن شما خودت هر چیزی که فکر می کنید منطبق با این نوع بیماری است را بگو و نیازی به سناریو هم نیست.

**یعنی شما دیالوگ ها را بداهه می گفتید؟
بله ما درباره کلیت موضوع با آقای لطفی به نتیجه می رسیدیم بعد درباره جزئیات همان اتفاق های طبیعی را که ممکن است در مطب یک دکتر بیفتد را بازی می کردیم. نکته جالب هم اینجا بود که وقتی برداشت اول را گرفتیم بعد من گفتم خب آماده ام و دوباره خواستیم بگیرم که آقای لطفی گفت نیازی نیست همین برداشت اول عالی بود. من دوباره اسرار کردم که نمی خواهد دوباره بگیریم گفتند نه نیازی نیست و تمام صحنه ها با یک برداشت گرفته شد.

**چرا نقش را قبول کردید؛ چون قرار بود خودتان را بازی کنید؟
یک بخش که خب واقعا خودم بودم و کارم. یک بخش دیگر هم تجربه جدید بود. وقتی با آقای لطفی صحبت می کردم دیدم که ایشان به کارشان مسلط است و می داند چه کاری می خواهد انجام دهد. در واقع موضوعاتی را مطرح می کند که هم مبتلا به جامعه است و هم به نوعی مشابه اش به این صورت ساخته نشده است و هم من به عنوان روانپزشک حرف هایی که بر خلاف خودم باشد که قرار نیست بزنم بنابراین پذیرفتم. مضاف بر اینکه همیشه از تجربیات جدید استقبال می کنم.

**به نکته جالبی اشاره کردید، واقعا موضوع این فیلم مبتلا به جامعه امروز ما است؟
بله هر چند نمی توانم آمار عددی بدهم اما به عنوان کسی که در کلینیک کار درمانی انجام می دهم، می بینم مردمی را که به خاطر مشکلات فردی، عاطفی، خانوادگی و.. به افرادی مثل دعانویس، رمال و جن گیر و .. مراجعه می کنند و به تجربه هم دیده ام افرادی را که مداوم با این رمال ها و … در ارتباط هستند درمانشان دیرتر خوب می شود.

**به نظر شما چقدر این موضوعات جن و رمالی واقعی است؟
من در جایگاهی نیستم که چیزی را تایید یا رد کنم چون لزوما رد یا تایید چیزی مثل دعا نویسی فعلا در حیطه تخصصی روانپزشکی نیست. اما اینکه بعضی از افراد به صورت خرافی خیلی از چیزها را در زندگی انجام می دهند، یک چیز است و اینکه روانپزشک بخواهد یک چنین چیزهایی را که عقبه فرهنگی هم دارد و مدت ها است که در جامعه حضور دارد فقط به استناد اینکه اینها خرافات است هم کار غیر حرفه ای است. بنابراین من در جایگاهی نیستم که رد کنم یا تایید کنم. اما با توجه به تجربه خودم دیدم که دّم خور بودن با این مسائل تبعات دارد و اگر کسی هم مشکلی داشته باشد نه تنها مشکلش با این چیز ها حل نشده که بیشتر هم شده است.
الان در سطوح مختلف فرهنگی، اقتصادی، علمی جامعه هم می بینیم که چنین مراجعاتی است. یعنی در سطح تحصیلات لیسانس به بالا تا افراد کم سواد و از انسان های متمول اقتصادی تا افرادی که مشکلات مالی هم دارند، این چیز ها دیده می شود.

** آقای جعفری شما بفرمایید از کی برای حضور در این نقش انتخاب شدید؟
جعفری: تقریبا قبل از اینکه حتی پروانه ساخت فیلم صادر شود آقای لطفی به من پیشنهاد داد که خیلی استقبال کردم.

**چرا خیلی استقبال کردید؟
به دلیل فضای جدید و نویی که داشت. چون نقشی را که قرار بود بازی کنم اصلا بازی نداشت. آمدم جلوی دوربین بازی کردم و رفتم. در واقع اتفاق خاصی درباره تکنیک بازیگری نداشت چون نمی خواستیم که باشد. اگر جز این هم بود واقعا فیلم در نمی آمد. باید خیلی دقت می کردیم که فضا از این حالت رئال بودن خارج نشود. اگر یک جا نقش بازی می کردیم داستان لو می رفت.

**این جدید بودن نقش را می توانی بیشتر توضیح دهید؟
ببینید این نقش در مقایسه با دیگر کارها یک نکته داشت. اینکه من در نقش های دیگر باید برای تک تک پلان ها تکنیک های بازیگری را پیاده می کردم. اما اینجا باید در تک تک پلان ها دقت می کردم که تکنیک بازیگری نداشته باشم و فقط بازی کنم. فرقش همین بود. در نقش های دیگر باید بازی می کردیم ولی اینجا اصلا. دیالوگ ها را باید مال خودت می کردیم تا درواقع این فضای رئال کاملاً حفظ شود. خیلی جاها بداهه هایی را با مشورت آقای لطفی می گفتیم که به واقعی تر شدن فیلم کمک می کرد و آقای لطفی هم استقبال می کرد.

**درباره بداهه گویی چطور مشورت می کردید؟
ببینید شیوه کار در صحنه های بازسازی اینطور بود که با آقای لطفی درباره سکانس ها صحبت می کردیم. مثلا یک اتفاق زمانش می شد ۱۰ ثانیه که اقای لطفی می گفت این صحنه را ۵ دقیقه بازی کنید. بعد از بازی میزانسن و جای دوربین رو پیدا می شد و در نهایت سکانس را ضبط می کردیم.

**آقای لطفی شما هم درباره فراگیر بودن موضوع جن در ایران با توجه به تحقیق های که برای نوشتن فیلمنامه انجام دادید، بفرمایید؟
لطفی: روزی که ما این کار را خواستیم انجام دهیم اولین سوالی که برای خودمان به وجود آمده اینکه چند درصد از افراد جامعه با این مسئله درگیر هستند. نکته اینجاست که مخاطب سینما در سال ۹۳ با دهه های ۵۰، ۶۰ و حتی ۷۰ کاملا متفاوت شده است. در آن دوران مخاطب به سینما می رفت تا نداشته ها و رویاهایش را ببیند اما امروز مخاطب می رود تا آنچه که به آن گرفتار است و دغدغه اش شده، بنا به دلایل مختلف که جای بحثش در اینجا نیست، را روی پرده سینما ببیند. در واقع یک دگردیسی در مخاطب سینما به وجود آمده است به همین دلیل برای ما خیلی این سوال و دغدغه مهم بود که چقدر پرداختن به این موضوع ضروری است.
یک نکته جالب به شما بگویم که ما هر قدر در مرحله تحقیقات این موضوع را پیگیری می کردیم واقعا خودمان تعجب می کردیم که اینقدر این موضوع در لایه های زیرین جامعه وجود دارد. از فال قهوه بگیرید تا مراجعه به افرادی که واقعا جای عنوان کردن ندارد.
مثلا در همین خیابان فتحی شقاقی یک کوچه ای است که یک زمینی گودبرداری شده اما هیچ وقت ساخته نشده و نخواهد شد چون می گویند اینجا خانه جن ها بوده و هر کسی خواسته ساختمان سازی انجام دهد یک اتفاقی برای او افتاده است.
یا در نیاوران یک کوچه باغی است که تمامی اهالی محله می دانند که آنجا خانه جن ها است و شب ها سر و صداهایی می آید. صاحب خانه ادم متمولی است و آنجا را رها کرده است. و یا در ده ونک و ده قلهک خانه هایی وجود دارد که مردم آن محله هاباور دارند که اینجا خانه جن ها است. نکته صحبت هایم اینجاست که محله هایی را که برای شما اسم بردم محله هایی با سطح فرهنگی بالا هم هست ولی این اتفاقات در آن می افتد و وجود دارد. حالا در محله ها و شهرهای کوچکتر و سطح فرهنگی پائین تر که این اتفاقات و موضوعات به وفور دیده می شود.
ما در مرحله تحقیق حجم رآش های مفید که برای فیلم داشتیم ۶ برابر اصل فیلم است در واقع فیلم ۵۰۰ دقیقه بود که آن را به ۹۰ دقیقه استاندار سینما ایران تبدیل کردیم. در نهایت اینکه به نظر بنده این موضوع از بحث های بسیار کلیدی و مهم در جامعه امروز ما است.

**به نظر شما با توجه به موضوعی که فیلم مطرح می کند نیاز به قرار دادن شرط سنی برای دیدن فیلم وجود نداشت و اینکه باید فیلم برای مخاطب خاص دانست؟
با موضوع شرایط سنی موافقم چرا که معتقدم برای خیلی از فیلم ها و سریال های ما نیز شرایط سنی نیاز است. اما مخاطب فیلم خودم را مخاطب خاص نمی دانم. چون اصلا ژانر وحشت اول باید فیلم سرگرم کننده و عمومی باشد.

**پس چرا فیلم را در گروه هنر و تجربه اکران کردید؟
اگر در طبقه بندی استاندارد فیلم را بررسی کنید با توجه به اینکه فرم و ساختار آن برای آولین بار تجربه شده است بنابراین یک فیلم تجربی ست و اکران آن در گروه هنر و تجربه درست است. مضاف بر اینکه ما خودمان درخواست داشتیم که فیلم در بخش هنر و تجربه اکران شود. فیلم ما پخش ‘هدایت فیلم’ را داشت و می توانستیم به صورت عادی اکران کنیم اما خودمان تصمیم گرفتیم در بخش هنر و تجربه اکران شود.

**آقای یدالهی از نظر پزشکی می پرسم این فیلم به کسانی که با این موضوع مبتلا هستند کمکی می کند؟ شما پیشنهاد دیدن فیلم را می دهید؟
یدالهی: ببینید این فیلم قضاوتی نمی کند بلکه فقط داستانی را روایت می کند. قصد ترساندن هم ندارد هر چند در ژانر وحشت ساخته شده است. بنابراین کسی که با آن فیلم مواجه می شود یا با این موضوع ارتباط برقرار می کند و حس ترس یا سوال در او ایجاد می شود و یا کسانی که کاملا منکر موضوع می شوند. فیلم هم نخواسته به هیچ سمت متمایل شود. با توجه به این موضوع فکر می کنم خوب است که کسانی در این باره بررسی می کنند که موضوع وجود دارد یا خیر و یا اینکه هست یا نیست و یا در بحث های تحقیقی مفید است و چون باز هم می گویم قصد ترساندن ندارد منعی برای دیدنش نمی بینم اما اگر کسی در روانپریشی است بهتر است که فیلم را نبیند.

**باز هم بازیگری را تجربه خواهید کرد؟
اولویت اول من بازی نیست اما بستگی دارد اگر نقش خاصی باشد که من هم از عهده آن بربیایم تجربه خوبی است. مثل همین کاری که در خدمت آقای لطفی بودیم از جهاتی تجربیات عالی است و استقبال هم می کنم.

**پیش از این فیلم که تجربه بازیگر نداشته اید؟
خیر.

**پیشنهادی بعد از بازی در این فیلم به شما شده است؟
نه فعلا پیشنهادی نداشته ام.

** آقای جعفری شما فیلم را با مخاطبان در سینما دیده اید؟ نظرها چگونه بوده است؟
جعفری: بله. من خیلی فکر نمی کردم فیلم به این سطح از موفقیت در اکران برسد. کسانی که فیلم را می بینند به فکر کردن وادار می شوند. امیدوارم با بخش اکران هنر و تجربه از دست یکسری فیلم های سطحی عبور کنیم. خوشحالم که مخاطبان استقبال کرده اند. فیلم با امکانات بسیار کم به هدف خود رسید. این فیلم با فیلمنامه در حد خودش خیلی خوب دارد دیده می شود بدون اینکه هیچ چهره محبوب سینمایی در آن وجود داشته باشد.

**چقدر بازی در این فیلم به آینده بازیگری ات کمک خواهد کرد؟
به این موضوع فکر نکرده ام اما ما بازیگران همیشه منتظر این هستیم که بستری فراهم شود تا بتوانیم خودمان را در ژانر های مختلف محک بزنند. یعنی دیگر بچه های بازیگر از این ژانر های تکراری خسته شده اند.

**با توجه به جوان بودنت الگویی در بازیگری ایرانی و خارجی دارید؟
در بازیگران خارجی ‘ژان رنو’ فرانسوی را دوست دارم. به نظرم تکنیکی ترین بازیگر سینما دنیاست. در ایران هم شهاب حسینی را دوست دارم.
منبع: