هنر و تجربه ، رضا حسینی :اندی سیج (که با نام آندرئاس مجید سیج متولد شد) فیلم‌ساز مستقلی است که تا امروز جوایزی را هم به دست آورده است. او در سال ۱۹۸۵ در شهر نایروبی، پایتخت کنیا، از والدینی آلمانی متولد شد که به عنوان «اِید وُرکِر» (aid worker: کسی که به یک کشور درگیر جنگ می‌رود تا به مردم کمک کند) در این کشور فعالیت می‌کردند. کودکی او در آفریقا و اروپا گذشت. سیج که لیسانس «نگارش هنری» (Creative Writing) و فوق‌لیسانس علوم سیاسی دارد، اولین فیلم بلندش با عنوان «بتی و آماره» (۲۰۱۴) را با بودجه‌ای چهارده‌هزار یورویی ساخت و خودش علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، فیلم‌برداری و تدوین و بازیگری را هم با آن تجربه کرد. «بتی و آماره» که اولین فیلم بلند علمی‌خیالی اتیوپی است تا پیش از این هم الهام‌بخش فیلم‌سازان جوان و نوجوی مختلفی شده است. این فیلم در حال حاضر نامزد جایزه «سنت جرج طلایی» در سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو است و تا امروز در جشنواره‌های معتبری در سراسر جهان از جمله جشنواره فیلم لندن BFI، جشنواره بین‌المللی فیلم دوربان، جشنواره جهانی فیلم مونترال و جشنواره بین‌المللی فیلم پام اسپرینگز به نمایش درآمده است. به‌علاوه، «بتی و آماره» در آینده نزدیک در جشنواره‌های دیگری هم روی پرده خواهد رفت. متنی که در ادامه می‌خوانید توسط اندی سیج و به سفارش سایت «ایندی‌وایر» نوشته شده است تا شاید راهنما و الهام‌بخش گروهی دیگر از جوانان مشتاق فیلم‌سازی در گوشه و کنار این کره خاکی شود.
فکر می‌کنید نمی‌توانید فیلم بسازید؟ دوباره فکر کنید. ما در دوران شگفت‌انگیزی زندگی می‌کنیم. برای اولین بار در تاریخ، ساختن فیلم برای همه ممکن شده است. در عصر دیجیتال، دوربین‌های حرفه‌ای ارزان‌قیمت کاملاً در دسترس هستند و می‌توان با پول یک ماشین دست‌دوم یکی از آن‌ها را خرید. به عبارت دیگر هر کسی می‌تواند دوربینی دست بگیرد و بدون توجه به شرایطی که در آن قرار دارد ساختن فیلم «تک‌نفره‌ای» را شروع کند. اگر شما هم می‌خواهید مثل اولین فیلم بلند مستقلی که من با عنوان بتی و آماره (Beti and Amare) ساخته‌ام، فیلمی بسازید، دست به کار شوید و شانس خودتان را بیازمایید.
حالا دیگر همه چیز دست هنرمندان و فیلم‌سازان است و خودشان می‌توانند درباره این موضوع تصمیم بگیرند ‌که می‌خواهند چه فیلمی بسازند و چه‌گونه آن را بسازند. دست یافتن به خواسته‌ها و رؤیاهای‌مان، بیش از هر زمان دیگری آسان شده است. من نویسندگی، کارگردانی، فیلم‌برداری و تدوین فیلمم را انجام داده‌ام و در آن بازی هم کرده‌ام. در نتیجه‌ی این شرایط است که کنترل به‌مراتب بیش‌تری هم به کارم دارم و می‌توانم فیلمم را همان طور که می‌خواهم پیش ببرم و بسازم.
حالا با این شیوه‌ها و امکاناتی که برای فیلم‌سازی مهیا شده است، عرصه‌ی فیلم‌سازی بیش از هر زمان دیگری شاهد نخبه‌سالاری است. فیلم‌سازی کاملاً مستقل یا به عبارتی «تک‌نفره» (DIY Filmmaking) به مانند یک تحول طبیعی در هنر فیلم‌سازی به نظر می‌رسد چون در چنین شرایطی است که استعدادهای متفاوت و مختلفی فرصت ظهور پیدا می‌کنند و در نهایت این زبان فیلم و زبان سینماست که غنی‌تر می‌شود. بنابراین به این نتیجه رسیدم که اولین فیلمم باید درباره مسائلی باشد که دیدگاه خاص و شخصی‌ام در خصوص زندگی، جامعه و تاریخ را بازتاب می‌دهد.
چرا این کار را کردم؟ چون می‌توانستم. اگر شما مجبور به پاسخ‌گویی به کسی نباشید، می‌توانید تلاش کنید و اثری را خلق کنید که پیش از این نمونه‌اش را ندیده‌اید. به همین خاطر است که فکر می‌کنم اولین فیلم بلندم به اندازه خود من منحصربه‌فرد است. من یک انسان چندفرهنگی و چندنژادی هستم و فیلمم نیز از این ویژگی برخوردار شده است. من به نوعی هم یهودی هستم، هم مسلمان و هم مسیحی. من هم از نژاد ایرانی‌ام، هم چک و هم آلمانی. برای این‌که همه چیز پیچیده‌تر شود باید اضافه کنم که در آفریقا متولد و بزرگ شده‌ام. بتی و آماره هم فیلمی است که می‌توان آن را آمیزه‌ای از وسترن علمی‌خیالی، معنویت جهانی و فرهنگ مردمان آفریقا دانست؛ فرهنگی که با آن بزرگ شده‌ام. فیلم درباره یک دختر اتیوپیایی است که با یک بیگانه دوست می‌شود؛ بیگانه‌ای که در مقابل خشونت از او مراقبت می‌کند و دختر به وقتش حمایت متقابل خودش را از او نشان می‌دهد.
علاوه بر این، بتی و آماره درباره بزرگ‌ترین ترس من است: «وقتی از تفاوت‌های‌مان به عنوان بهانه‌ای برای صدمه زدن به یکدیگر بهره می‌بریم، چه اتفاقی می‌افتد.» امیدوارم با روایت داستان فیلمم از چشم‌انداز شخصی‌ام، اثری ساخته باشم که بتواند زخم‌هایی را التیام ببخشد.
چرا این کار را کردم؟ چون می‌توانستم. اگر شما مجبور به پاسخ‌گویی به کسی نباشید، می‌توانید تلاش کنید و دنیا را به مکان بهتری تبدیل کنید. ۲۵ سالم بود که فهمیدم رؤیای تمام زندگی‌ام، فیلم‌ساز شدن، دست‌یافتنی است. خیلی ساده می‌توانستم دوربینی بخرم و فیلمی بسازم. یک سال و نیم بعد از آن بود که در اتیوپی مشغول ساختن اولین فیلم بلند مستقل و «تک‌نفره»ام شدم. فیلم‌برداری و ساختن بتی و آماره تجربه‌ی فوق‌العاده‌ای بود. موضوعی که باعث می‌شد این فیلم برایم شگفت‌انگیزتر شود این بود که می‌دانستم در حال ساختن فیلمی هستم که پیش از آن نمونه‌اش ساخته نشده بود؛ فیلمی که احتمالاً می‌توانست جهان را به مکان بهتری تبدیل کند.
در اواخر فیلم صحنه‌ای هست که در آن یک سرباز، بعد از حمله‌ی خشونت‌بارش به شخصیت اصلی‌ام، مورد حمله‌ی بیگانه‌‌ای قرار می‌گیرد و گلویش دریده می‌شود. نقش سرباز ایتالیایی را خودم بازی می‌کنم. آن روز هیچ‌یک از عوامل پشت دوربین سر صحنه حضور نداشتند. به همین خاطر دوربین را روی سه‌پایه گذاشتم، قاب را با حضور خودم، بتی و بیگانه بستم و دکمه ضبط را فشار دادم و فریاد زدم: «دوربین…» رفتم سر جایم و ادامه دادم: «…اکشن».