
هنر و تجربه/گیسو فغفوری: جعفر صانعی مقدم را سالها است بهعنوان یکی از مدیران سینمایی میشناسیم. از جمله مسوولیتهای او میتوان به مدیریت انجمن سینمای جوانان ایران ،مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و اداره کل نظارت و ارزیابی اشاره کرد .با صانعی مقدم که از اعضای شورای سیاستگذاری گروه «هنر و تجربه » است، درباره بخش هنر و تجربه و هم چنین نحوه استقبال کارگردانان در این چهارماهه از اکران فیلمهای این گروه و انتقاداتی که عنوان میشود، سخن گفتهایم . او طی این گفت و گو نکاتی را درباره فواید و نقاط ضعف گروه هنر و تجربه مطرح کرده است.
با شما به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری گروه هنر و تجربه می خواهیم نقاط مثبت و منفی این گروه سینمایی را بررسی کنیم.
بهتر است منتقدان و سینماگران و مردم این مرور را داشته باشند و از منظری دیگر به این گروه و فعالیتهایش بپردازند. ما که عضو شورای سیاستگذاری هستیم از زاویه دیگری به ماجرا نگاه می کنیم . مردمی که با فیلمها مواجه می شوند چه از نحوه ارایه و چه از این نظر که اصولا منتظر بودند با چه فیلمی مواجه شوند هم چنین هنرمندان وسینماگرانی که فیلم در این گروه دارند یا ندارند به خصوص دو بخش دیگر هنر و تجربه یعنی فیلم کوتاه و مستند که برای اولین بار شرایط اکران برایشان فراهم شده است .
در این مدت انتقادهایی انجام شده و خودتان هم حتما در جریان هستید یکی از آنها همان بحث برچسبهایی است که بر این گروه زده شده است برچسبهایی همچون رانتی و دولتی بودن یا هدر دادن پول بیت المال .
این که گفته میشود دولتی است ، اساسا باید توجه کرد کدام بخش از کشور ما دولتی نیست . از طرفی باید نگاه کرد که این فیلمها عموما سرمایهاشان از بخش خصوصی تامین شده و اگر مواردی بوده است آنقدر فیلمهای LOW BODGET هستند که خیلی کم از دولت حمایت گرفتهاند . بنابراین دولت عملا کمتر از فیلمهای دیگر به این آثار کمک اقتصادی میکند . عملا کمک اقتصادی دولت در بخش عرضه و نمایش انجام میشود یعنی یک کمک مختصری در بخش تبلیغات انجام می دهد و یک بخشی هم در زمانی که فیلمها در سالن نمایش داده می شود کمک می شود . در نهایت هم آن چه که از فروش به دست می آید در اختیار تهیه کننده و صاحب فیلم قرار می گیرد و سهم سینمادار و پخش از هزینه های اکران فیلم حذف می شود . پخش همین گروه هنر و تجربه است و یک بخش هم کارهایش را خود تهیهکننده و سرمایه گذار انجام میدهد و سهم سینمادار حذف شدهاست .
در واقع شما این سیستم را جزو نقاط مثبت فعالیتهای دولت در سینما میدانید ؟
بله ! این بخش کمبودی که همیشه وجود داشته را جبران میکند . توانستهایم نحوه کمکهای دولت را از تولید به مراحل دیگر بکشانیم ، این اولین باری است که در حوزه پخش و سالن به فیلمها کمک میشود.
این پیش زمینه را در نظر بگیرید که مدتها پیش و اتفاقا چندبار این گونه طرحها انجام شده و متاسفانه شکست خورده است.
در دوسه دوره این طرح اجرا شد و یک دوره آن طرح «آسمان باز» بود . من در آن زمان مدیر اداره ارزشیابی و نظارت بودم و خانه سینما قرار بود این کار را انجام دهد، در نهایت کار به مدیرعامل خانه سینما «سیدضیاهاشمی » سپرده شد، ایشان تا قبل از آن مسئول تامین فیلمهای بخش بین الملل فارابی بود ، کاری که قرار بود آقای شاهسواری انجام دهند و این تغییر پست را با توجه به خصوصیات این دونفر اگر در نظر بگیریم میبینیم که چه تاثیری در انجام کار داشت .
قرار بود این فعالیت با همکاری اداره ارزشیابی انجام شود و از نظر من این تصمیم غلطی بود که اجرا دست کسی باشد که قرار است پول و بودجه را نیز تامین کند . در کنار این فکر کنم همین موضوع یکی از دلایلی بود که آن طرح با شکست تقریبی همراه شد . حتی کسی انتخاب شد که علاقهای به این نوع سینما ندارد و بیشتر علاقمند گونهای دیگر از سینما – سینمای تجاری- است. یکی دیگر از اشکالات هم به دلیل فرضی غلط بود.
چه فرضی ؟
تمام فیلمهایی که امکان نمایش پیدا نمیکردند را در این گروه نشان دهند.
این انتظار اکنون هم به نوعی وجود دارد.
الان هم تعداد زیادی فیلم به دستمان می رسد.فیلمهایی در ژانر کودک ، حتی رزمی ، مجموعه فیلمهایی در حوزه محیط زیست . فیلمهای بدی نیست و برخی حتی خوب است ، اما به این گروه نمیخورند . بسیاری از فیلمهایی که کنار میگذاریم و رد می کنیم فیلمهایی است که در این حوزه نمیگنجد و چه بسا استاندارد خوبی هم دارند.
این فیلمهای کودک که رد میشوند کمتر امکان اکران در سینماهای دیگر دارند احتمالا تا مدتها بایگانی میشوند
همین جا می توانم پیشنهادی به سازمان سینمایی بدهم ؛ با توجه به این که گروه هنر و تجربه بسیاری از این فیلمها را دیدهاست برای این بخش از فیلمها، به خصوص در حوزه کودکان گروهی ایجاد کند و این فیلمها در یکی دو سینما امکان نمایش بیابند.
به نظر می رسد چندان علاقهای هم به حضور در گروه هنر و تجربه از سوی برخی کارگردانان نیست، چرا که مثلا فیلمی مثل «بیگانه» ابتدا درخواست حضور در این گروه را داد و بعد منصرف شد یا حتی فیلم شاعرانهای هم چون «چند متر مکعب عشق» میتوانست در این گروه باشد ولی اکران عادی را انتخاب کرد.
بله یک مقدار تهیه کنندهها تردید دارند و یکی دو مورد حتی پیش آمده که فیلمها با همین تردیدها در گروه سینماهای تجاری نمایش دادهشدند و به موفقیت اقتصادی قابل قبولی نرسیدند.
برای این تردیدها حتما آنها دلایلی داشتند، شما برمبنای چه نکته ای انتظار داشتید که در این گروه فیلمشان را نشان دهند ؟
زمان اکران در این گروه می تواند طولانیتر باشد . ما زمانی در اختیار اکرانشان قرار میدهیم اگر استقبال ادامه داشت و توجه بیشتری جلب کرد، امکان گسترش و افزایش اکران حتی بیشتر از سه ماه تا شش ماه هم هست. اما این امکان در اختیار فیلمهای تجاری قرار ندارد . ویژگی این گونه فیلمها همین است که در زمان گسترده تری امکان اکران پیدا کنند.
نکته دوم همان بحث اقتصادی است که برخی دوستان به عنوان رانت و دولتی شدن از آن یاد می کنند. پولی که این گروه بابت فروش فیلم در اختیار صاحب فیلم قرار میدهد سه برابر پولی است که از اکران در روال عادی به دست میآورند چون پول پخشکننده و پول سینمادار دیگر در آن حساب نمیشود و کاملا در اختیار سازنده قرار میگیرد.
از همه مهم تر هم مخاطب است هم خود این فیلمها . وقتی فیلمهایی که مناسب گروه هنر و تجربه است در بخش و گروه دیگری اکران میشود شاید به این دلیل استقبال نمیشود که انتظار مخاطب دیدن چنان فیلمی در سینمای تجاری نیست . این خلایی است که قبلا هم وجود داشته و اکنون پس از چند ماه دیگر به نوعی به آن پاسخ داده شدهاست . الان این سوال برای خودش جواب دارد که اگر کسی بخواهد فیلمی غیر متعارف و هنری ببیند باید آن را کجا ببیند. این گونه هم بیننده با دیدن اثر احساس نارضایتی نمیکند و از طرف دیگری رضایتی که به هنرمندان و صاحبان آثار دست میدهد به دلیل حضور و رویارویی با تماشاگران واقعی فیلمهایشان است . کسانی که آمدهاند و یک فیلم مستند یا چند فیلم کوتاه را انتخاب کردهاند . آثارشان در این گروه کمکم شان و جایگاهی پیدا میکند که مخاطبانی هم چون دانشجویان، روشنفکران یا اندیشمندان و کسانی که علاقمند هستند در فضای متفاوتی فیلم ببینند، به تماشایشان مینشینند .
البته ایرادی هم مطرح می شود که بخشی از فیلمها در هنر و تجربه به نمایش در می آید که متعلق به این نوع سینما نیست و تنها به خاطر نبودن امکانی دیگر در این گروه نشان داده می شوند ؟
این خیلی غلط نیست . برخلاف دهه شصت که همه فیلمها کنار هم به نمایش در میآمدند مدتی بود که فیلمهای متفاوت محفلی برای نمایش و اکران نداشتند . فراموش نکنیم این آثار بسیار بسیار کم توقع هستند و از طرفی این نوع سینما می تواند صاحبان سرمایه را به حضور در این بخش تشویق کند که مثلا در یک فیلم مستندی یا کوتاه سرمایهگذاری کند . با توجه به این که سرمایه گذاری در این فیلمها خیلی از کانال دولت انجام نمیگیرد .
اما فراموش نکنید که این گروه را دولت تشکیل داده است.
این پارادوکسی است که مطرح میشود، از طرف دیگر هم میگویند این سینمایی است که انتقاد میکند . فکر میکنم خود منتقدان باید به این نظرات پاسخ دهند . چون نمیشود یک فیلمی هم با سرمایه خصوصی ساخته شود هم انتقاد کند و هم از سوی دیگر متهم شود به دولتی بودن.
ببینید یکی از انتقادات این است که با این شیوه دولت در واقع میخواهد این عده و افراد را دولتی کند یا آنها را نیازمند و وامدار خودش بکند .
ببین در واقع گروه هنر و تجربه فرصتهای برابر را در اختیار همه قرار میدهد یعنی امکان رانت را از بین میبرد .وقتی به همه در همه جای سرزمین ایران امکان داده میشود که صدای خود را عرضه کنند امکان رانت گرفتن از بین میرود . این اتفاقا به مقدار زیادی جلوی رانت را میگیرد . شاید عده ای که مخالف این قضیه هستند، افرادیاندکه علاقمندند رانت در اختیار خودشان و دوستانشان قرار گیرد . وگرنه چه کسی است که نداند بودجه و امکانی که در اختیار فیلمها مانند آنچه در هنر و تجربه اکران میشود قرار می گیرد، در مقایسه با معادلات و مبادلات سینمایی ، بودجه زیادی نیست .
شاید یکی از نگرانی های کارگردانانی که دوست ندارند در این گروه حضور داشته باشند همین بحث دولتی بودن گروه است ، کسانی که با زحمت بسیار و مسایل مالی توانستنداثری را بسازند و اکنون دوست ندارند با برچسب دولتی همراهش کنند ؟
من همین لحظه دارم به این نظر شما فکر میکنم . واقعیت این است که راهش این نیست . نهایتا همه این فیلمها باید از دولت اجازه ساخت و نمایش بگیرد . اما نگاه کنید آنچه برای «خانه پدری » اتفاق افتاد یک فرصت بود.
فقط دو روز اکران شد؟
فیلمی که محدودیت سنی و سالن برایش گذاشته شد و امکان این را داشت که فیلمساز حاصل کارش را با مردم ببیند . اما یک بار دیگر میتوانم این نکته را تکرار کنم که بیایید مقایسه کنید کمکهایی که در مسیر تولید از سوی دولت در اختیار فیلمها گذاشته میشود و این امکانی که در گروه «هنر و تجربه» در اختیار فیلمها قرار میگیرد . تعدادی از فیلمها که با سرمایه دولت ساخته شده درخواست حضور در این گروه را داشتهاند و رد شدهاند . ما موظف نیستیم برای فیلمهایی که با سرمایههای دولتی ساخته شدهاند، امکان اکران فراهم کنیم .بیشترین میزان ردی در آثار متقاضی نمایش در گروه هنر و تجربه متعلق به فیلمهای فارابی و مراکز دولتی هستند. مثلا مجموعهای از فیلمهای فارابی که در زمینه کودک و نوجوان ساخته شده و اصلا مناسب این گروه نیست. این نکته را برای آن دسته از دوستانی می گویم که نگران هستند حضور در این گروه آنها را فیلمساز دولتی کند!
به نظرم میرسد تعداد زیادی فیلمهای مستقل و بدون سرمایهگذاری دولت ساخته شده ، این نوع فیلمسازان و تهیهکنندگان دوست دارند آثارشان نمایش داده شود و در بازار گردش و انتخاب مردم جای بگیرد . الان که ما شورای صنفی نمایش را داریم و سینمادارها عضوی از آن شورا هستند این اتفاق نمیافتد . اکنون که جریان «هنر و تجربه» شکل گرفته، فواید آن را به تدریج هم سینمادار و هم تهیه کنندگان درمییابند.
چه فوایدی ، البته قبل تر به تشویق تهیه کنندهها و سرمایه گذارها برای حضور در این بخش اشاره کرده بودید.
در دهه شصت کارگردانان امکان این را داشتند که با مخاطبان و واکنشهایشان روبرو شوند و فیلمهای بعدیشان را براساس آن بازتابها بسازند. اگر مراکزی برای تجربه اندوزی باشد، این اتفاق به طور طبیعی رخ میدهد . فراموش نکنید سینمای تجاری در خیلی از کشورها اهل ریسک و تجربه اندوزی نیست ، از یک سری فرمولهای ثابت استفاده میکند .اکرانهای هنر و تجربه نکاتی را یادآوری کرد ؛کمتر کسی فکر می کرد «ماهی و گربه» این قدر فروش داشته باشد .سینما دار هم همین طور.
این استقبال را درباره«پرویز»،«شش قرن و شش سال» هم بود . اما ما مرکزی نداشتیم تا فرصتی فراهم کند که فیلم مستند و کوتاه در تلویزیون یا سینما خوب عرضه شود . در صورتی که این امکان در همه دنیا وجود دارد . اما اکنون با توجه تجربه هنر و تجربه میتوان امیدوار بود مستندهای سینمایی بعد از این ساخته شوند ،چرا که بازگشت اقتصادی خوبی خواهند داشت . خیلی از فیلمهای هنر و تجربه بازگشت سرمایهاش خیلی سادهتر از فیلمهای دیگر است .
به این آسانی که شما اشاره می کنید ؛ نیست .
البته نباید سادهاندیشی کرد . من یک خرده این نکته را بسط بدهم .چه موقع لیست فیلمهای اکران نشده زیاد شد؟ زمانی که شورای صنفی نمایش تشکیل شد . جایی که سینمادار در کنار تهیهکننده بنشیند . قبلا دولت جدول اکران را میبست.
از زمانی که حق انتخاب داده شد ؟
بینید حق انتخاب به مردم داده نشد به سینما دار داده شد .یک حجمی از فیلمها با وجود داشتن مجوز اکران نشد. یک بخشی از آن را قبول دارم به خاطر سادهنگری در ساخت فیلمها بود، اما بخش دیگرش مثل نوع فیلمهای هنر و تجربه ؛به طور طبیعی درچرخه اکران قرار نمیگرفت یا اگر به داخل چرخه راه مییافت به خوبی اکران نمیشد . مثلا فیلمی مثل «چه کسی امیررا کشت ؟» یا مثلا « شبهای روشن » اگر در گروهی این چنین نمایش داده میشدند حتما با استقبال بیشتری روبرو میشدند. من دو نمونه مثال زدم . فکر می کنم اگر گروهی این چنین وجود داشت و در سالنهایی در شهرهای مختلف گسترش یافته بود، قطعا با استقبال بیشتر روبرو میشد . به طور طبیعی این آثار فیلمهای مورد علاقه مردمی که به دیدن ٍآثار تجاری می روند نیست.
ببینید در همان دهه شصت کارگردان با مخاطب عادی در ارتباط بود نه مخاطبی که انتخاب کرده تا فیلم را ببیند. این گروه قرار است جایی باشد برای تجربه اندوزی ؟ جایی که این تفاوت را دارد که مخاطب ، مخاطب عادی نیست .
باید هنر و تجربه آن قدر کارش را انجام دهد و سالنهایش را گسترش دهد که امکان اکران این فیلمها در کنار آثار تجاری فراهم شود .فراموش نکنیم این ریسکی است که «هنروتجربه» آن را با پول دولت انجام میدهد ، سینمادار این ریسک را انجام نمیدهد . اما امروز مثلا اگر قرار باشد فیلم «پرویز ۲» ساخته شود سینمادار علاقمند است و فیلم را اکران میکند . همان طور که تهیه کنندههای سینمای تجاری در همه دنیا رفتار میکنند .سینمادارها هم از فرمول ثابتی استفاده میکنند . ما میگوییم سینماداران در ارتباط مستقیم با مردم هستند، اگر مردم از فیلمی خوششان نیاید حتی ممکن است به سینما آسیب بزنند . ببینید این پولی که به عنوان بودجه هنر و تجربه در نظر گرفته شده است بودجه زیادی نیست اما می تواند سرنوشت اقتصادی فیلم را تغییر دهد به خصوص نباید برای تهیهکننده و فیلمساز این نگرانی بابت دولتی بودن به وجود بیاید مجموعه این فواید آن قدر زیاد است که دوستان وقتی به جای این گروه به جای دیگر میروند پشیمان میشوند و دوست دارند دوباره در این گروه حضور داشته باشند و فیلمشان به این شیوه اکران شود.امیدوارم این دو سه تجربه اشتباهی که توسط تهیهکنندگان به وجود آمد دیگر در آینده به وجود نیاید و دوستان بخواهند با این گروه کار کنند . این حرف تکراری است اما فراموش نکنیم مخاطبین میدانند با چه فیلمی در این گروه روبرو هستند .
شما اکنون تبلیغی میکنید که زیاد هم از نظر آماری جذاب نیست. وقتی به آمار فروش برخی فیلمها نگاه میکنیم شده که حتی ۵-۶ نفر در سالن حضور داشتند یا کمتر و فیلم اکران شدهاست . این نگرانی کمی نیست.
این را باید در مقایسه با گروه تجاری قرار داد . اول این که آن فیلم در گروه تجاری امکان اکران پیدا میکند؟ اگر پیدا میکند چند سالن برایشان در نظر گرفته میشود ؟ آمار استقبال در آنجا زیادتر است ؟ آنجا با چه استقبالی مواجه میشود ؟ توجه کنید سرنوشت اقتصادی یک فیلم تنها با میزان درآمدی که کسب میکند نیست با آینده آن هم هست .
چه آینده ای ؟ آینده معنوی ؟
آینده بعدی . آینده ای که فیلمساز در پیش میگیرد .ببینید آنجا می گویند سی تا سالن داریم اما اینجا چهارسالن دارد ولی این تعداد سالنها را درواقع باید در سه ضرب کرد . در واقع میزان فروش سه برابر میشود . اما نکته مهم تر این است که اصلا این فیلم در گروه سینماهای تجاری انتخاب می شود ؟اصلا در چه شرایطی نمایش میدهند ؟ آیا طولش به اندازه نمایش در گروه هنر و تجربه هست ؟مردم در گروههای تجاری سینما عادت دارند به آن نوع خاص فیلم وقتی با فیلمهای نوع دیگر روبرو شوند استقبال مناسبی از فیلم نخواهند کرد.
منظورتان همان روند عادی اکران است ؟
همان گروهبندی از نظر شورای صنفی نمایش را میگویم . ما اکنون یک گروه سینمایی هستیم ، یک جور پخش .
ببینید مدام از سوی شورای سیاستگذاری تاکید می شود که ضریب فروش سه برابر است اما شما ویژگی مثبت ارتباط با مردم عادی را با فرض این که مخاطب این نوع سینما نیستند کنار میگذارید . اما در آن نوع اکران چه در شمال شهر چه در جنوب مخاطب می تواند به تماشای آن برود .
آخرش چه می شود؟باید نکته های مثبت و منفی را کنار هم قرارداد . همه جای دنیا این گونه است که فیلمهای متفاوت در جای خاصتری عرضه میشوند . طبیعی است فیلمهایی که رونق تجاری دارند در گستره بیشتری عرضه شوند و فیلمهایی که سینمادار فکر میکند متفاوت است ، بهتر است در مراکز محدودتری عرضه شوند . شما در نظر بگیرید گروهی که با آنها برای دیدن فیلم سرگرم کننده می روید با گروهی که به دیدن فیلمهای این گونه میروید متفاوت است . آدمهایی که به دیدن فیلمها متفاوت میآیند دوست دارند در کنارش به گفتگو بنشینند، اگر نشست نقد و بررسی باشد شرکت کنند و آنچه درباره فیلم دانستهاند و فکر کردهاند را اعتلا دهند . خیلی از فیلمهای این گروه میتواند بحث ایجاد کند .هرچند می توان از فیلمهایی که در بخش عادی سینما اکران میشود هم دعوت کرد گفتوگوهایی در این گروه برایشان برگزار شود . در این بخش مردم از گوشه و کنار شهر میآیند و در جایی خاص فیلم را میبینند آنها در کنار کسانی فیلم میبینند که شبیه خودشان هستند، فکرشان شبیه هم است . بعد از دیدن فیلمهای این گروه عموما از اثر جدا نمیشوید .درباره بحث نقاط مختلف شهر ،این امکان برنامه ریزی شده است که هر دفعه در یک نقطه شهر به تماشای این فیلمها رفت.
وقتی این آثار این قدر به صورت محدود اکران میشوند ، فکر می کنید بتوانند موجسازی کنند، مثلا اتفاقی که سالهای قبل آثاری مثل گاو و… به وجود آوردند ؟
به نظر من تعداد زیاد این آثار میتوانند موج به وجود آورند . در واقع مجموعه فیلمهای گروه هنر و تجربه اگر استمرار داشته باشد با توجه به آماری که ما از فروش داریم، این توانایی را دارند . آن هم در مقایسه با فروش در گروه عادی سینماها ، مطمئنا این موج به وجود میآید . کما اینکه نظر سنجیهای مختلف نشان از اظهار علاقه سینمادارهای شهرستانی دارد. ببنید جامعه ما جامعه مدرنی است، دوست دارد اندیشهها را بتواند پرواز دهد . مدتها است در همه حوزهها سینما به یک روال عادی و سرگرم کننده رسیدهایم .همین تکرار به آن حوزه هم صدمه می زند ، بسیاری از فیلمها فاقد ایده جذاب هستند . برخلاف دهه شصت فرصتی برای اکران و دیده شدن همه فیلمها کنار هم نیست . حالا با فعالیت این گروه برای سینمادارها وتهیه کنندهها فرصتی پیش میآید که از داخل این افراد استعدادها و فیلمسازان آینده را انتخاب کنند. ما مشکل فیلمنامه داریم شاید به این دلیل که فقط به بخش سرگرم کنندگی سینما توجه کردهایم ،حالا با این گروه میتوان این کمبودها را برطرف کرد.
گروه هنر و تجربه در جشنواره امسال شرکت کرده است . این حضور به گونه ای در ادامه استمرار کارتان است؟
بله . البته ما یک سری محدودیت داشتیم و از بین آثار بخش مسابقه هم قرار بود فیلمی انتخاب نکنیم . اما در نهایت این مسیر باید ادامه پیدا کند. یک عده دوست دارند به سینما که میروند سرگرم شوند و یک عده دوست دارند با اندیشه جدیدی آشنا شوند . اگر مروری بر تاریخ سینما داشته باشیم میبینیم چقدر فیلمها تامل برانگیزند ، چقدر این نوع فیلمها ایده به تهیه کنندهها میدهند . فراموش نکنید اسپیلبرگ از فیلمی مثل دوئل شروع کرد ؛ یک فیلم تجربی و دانشجویی . یادمان باشد استعدادهای بزرگمان چه کسانی بودند. با چه فیلمهایی شروع کردند . چه تجربههایی اندوخته شد تا آثار بزرگ خلق کردند. اگر فیلمهای گروه هنر و تجربه و خارج از آن را در نظر بگیرید با استعدادهای جوان و فرصتها موجود لاجرم این مسیر ادامه پیدا می کند . عدهای که به دولتی بودن و رانتی بودن اشاره می کنند اتفاقا انگار آنها هستند که میخواهند در برابر جبر حضور استعدادهای جدید مقاومت کنند و میخواهند جلوی دیده شدن این آثار و افراد را بگیرند . این جبری است که سنگینی خودش را به کل بدنه سینما تحمیل می کند . به نظرم باید آمادگی پذیرش شرایط جدید را داشته باشیم. باید منتظر شویم و نتیجه خوب را در آینده ببینیم.