ماهنامه هنر و تجربه_حدیث جان‌بزرگی: «روایت ناپدید شدن مریم» بیش از هر چیز یک داکیودرام (docudrama) به شمار می‌رود. داکیودرام که از انواع مستند به حساب می‌آید، بازسازی یک واقعه مستند به شکلی روایت‌گونه است و همچون «روایت ناپدید شدن مریم»، پس از واقعه رخ‌داده ساخته می‌شود. فیلم داکیودرام در یک کلام، نمایشی‌شده زندگی واقعی در ساختار مستند است.
گرچه کمتر جایی به داکیودرام بودن «روایت ناپدید شدن مریم» اشاره شده و بیشتر از منظر یک فیلم داستانی در ژانر وحشت به آن پرداخته شده است، اما می‌توان آن را دقیقا در همین دسته جای داد. ویژگی بارز این فیلم آشنایی_زدایی در فرم است به طوری که شیوه روایتی آن کمتر در سینمای ایران دیده می‌شود. علی‌الخصوص که فیلم با المان‌هایی از ترس و دلهره گره خورده و با توجه به فرم آن، فضایی نسبتا نو در بین فیلم‌های ایرانی دارد. با این تفاسیر شاید قراردادن این فیلم در رده ژانر وحشت امری اشتباه به نظر آید چرا که اساسا ژانر وحشت برای فیلم داستانی معنا و مفهوم پیدا می‌کند.
حتی اگر «روایت ناپدید شدن مریم» را فیلمی داستانی در نظر بگیریم از منظر یک مخاطب عام نیز کمترین المان‌های ژانر وحشت را داراست. درست مثل این که مخاطب برای دیدن فیلمی کمدی به سینما برود اما با یک فیلم صرفا مفرّح روبرو شود که تنها دارای محدود المان‌های کمیک است. یا لااقل المان‌های کمیک آن آنقدر سطحی است که قادر به خنداندن مخاطب نیست. در شکلی دیگر، «روایت ناپدید شدن مریم» نیز از همین دست است. مخاطب با نیم‌نگاهی به معرفی فیلم، به نیّت دیدن یک فیلم ترسناک ایرانی پا به سالن سینما می‌گذارد اما در طول فیلم چیزی نمی‌بیند که او را عمیقا بترساند.
این موضوع به ایرانی یا خارجی بودن مخاطب فیلم بستگی ندارد چرا که تقریبا هرآنچه مخاطب خارجی در مدیا، فیلم و یا کتاب می‌بیند و می‌خواند، به دلیل جهانی شدن، در دسترس مخاطب ایرانی نیز هست. در نتیجه تمامی آثار ژانر وحشت سینمای جهان در گذشته و حال، چنان به راحتی در دسترس مخاطب ایرانی قرار دارد که ذائقه او را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. از این رو اگر انتظار برود مخاطب با دیدن این فیلم بترسد یا پس از بیرون آمدن از سینما شروع به ترسیدن کند، کمی ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد؛ چرا که اگر چنین باشد می‌توان فیلم‌هایی چون «۱۲سال بردگی» یا «جانگوی آزاد شده» را _ که هر دو از ساخته‌های برجسته اخیر سینمای هالیوودند _ بیشتر به ژانر وحشت نسبت داد. حال آن که چنین نبوده و نیست.
فیلم ترسناک، ترسناک است، در هر جای دنیا و این امر اگرچه به زمان بستگی دارد ولی نمی‌توان آن را چندان به موقعیت جغرافیایی وابسته دانست. گرچه ممکن است در این مورد استثنائاتی هم دیده شود و رمزگان‌هایی در یک فیلم ترسناک باشدکه تنها مخاطب بومی از آن سردربیاورد اما نمی‌توان برای این مسأله یک حکم واحد صادر کرد.
اگر تنها رگه‌هایی از ترس در فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» دیده می‌شود شاید مهم‌ترین دلیل آن این دو مورد توأم باشد: ۱ – عامل ترس که عاملی ماورایی است، بنا به مستند بودن فیلم نباید دیده شود (که این امر توسط کارگردان رعایت شده است). ۲- دوربین بیشتر از یک حد به سوژه مورد تهاجم عوامل ماورایی یعنی مریم (که مخاطب باید همراه با او بترسد) نزدیک نمی‌شود. به عنوان مثال در یکی از سکانس‌های فیلم که مرتضی – همسر مریم- در حال دیدن یک فیلم ترسناک از مسایل ماورایی است، تنها صدای جیغ و فریاد مریم که اجنّه را دیده است از اتاقی دیگر شنیده می‌شود. در واقع دوربین بیشتر با مرتضی (به عنوان پروتاگونیست ماجرا) همراه است نه با مریم که مورد سوء قصد شخصیت‌های ماوراء طبیعی قرار گرفته. شاید اگر موضع دوربین، موضع دانای کل بود و ما بیشتراز آنچه که هست با مریم همراه بودیم مخاطب دچار دلهره بیشتری می‌شد. البته این امر همچنین منوط به آن است که مخاطب المان‌هایی بیش از حد هاله‌هایی غبارگونه برای نشان‌دادن اجنّه ببیند یا حداقل آثار بیشتری از وجود این اجنّه پیرامون مریم ببیند.
تنها دیدن بی‌قراری‌های مریم و گریه‌ها و ناله‌های او به صورت مکرّر و مکرّر، ایجادکننده ترس و همذات‌پنداری با مریم نیست چه بسا با تکرار این حالات در بخش میانی فیلم، اثر اولیه استرس به مخاطب نیز از بین می‌رود و جای خود را به دل‌زدگی و تکرار برای او می‌دهد.
در تصاویر شبه مستندی که از صحبت‌های یک روانپزشک، یک روحانی و دوستان واقعی مرتضی – همسر مریم – لابه‌لای ماجرای اصلی قرار گرفته نیز بنا به مصاحبه‌ای بودن سکانس، گرچه مدام حرف از جن، قبرستان، فرزندان شیطان و… به میان می‌آید (که اتفاقا قطعیت وجودشان توسط روحانی تصدیق می‌شود)، اما تنها در حد یک گفتار در فضایی کاملا امن و استودیویی باقی می‌ماند و اثر چندانی در رعب‌آور شدن فضای فیلم و حتی شاید اصل ماجرا ندارد. در نتیجه می‌توان گفت این فیلم که به گفته عوامل تولید آن در ژانر وحشت ساخته شده، کمترین المان‌های تصویری این ژانر را داراست و صرفا بیشتر این ترس قرار است با گفتار به مخاطب عرضه شود.
با وجود تمام این موارد می‌توان گفت «روایت ناپدید شدن مریم» به درستی مسیر مستند بودن خود را پیش رفته و در ساختار مستند، اثری قابل احترام است چرا که در نشان‌دادن واقعیتی که رخ داده، محکم گام برمی‌دارد.