
اولین تجربه یک کارگردان بدون سرمایه
چطور با ۱۰ هزار دلار، فیلم ساختم
هنر و تجربه/ امیر محقق: گلن شولتز کارگردانی ۵۰ ساله است که اولین فیلمش را با عنوان «رد قرمز ۹۰» ساخته است. گفته میشود این فیلم با بودجه باورنکردنی ۱۰ هزار دلاری ساخته تهیه شده است. شولتز بعد از مدتی دستیاری کارگردانی در سریالهای تلویزیونی شبکه سیبیاس آمریکا، کمپانی انتخاب و معرفی بازیگر(هنرور) خودش را به راه انداخت. در دهه نود هم به کارگردانی تبلیغات تلویزیونی روی آورد و برای شرکتهای معروفی همچون «فورد»، آگهی ساخت. او سال ۱۹۹۷، کار در حوزه سینما را رها کرد و شانسش در شغلهای دیگر را امتحان نمود و بالاخره در سال ۲۰۱۴، به علاقه خود یعنی فیلمسازی برگشت. شولتز که کارگردانی، نویسندگی، تهیه کنندگی و بازیگری فیلمش را انجام داده است، در گفتوگویی با سایت ایندیوایر، در مورد چگونگی ساخت فیلمش مصاحبهای انجام داده است. در این مصاحبه، ایندی وایر سوالات را حذف کرده و تنها صحبتها و راهنماییهای شولتز را آورده است. حرفهای او را در زیر میخوانید:
«در دهه ۹۰ به عنوان کارگردان تبلیغات تلویزیونی کار میکردم. در ساعات بیکاریام فیلمنامههای علمی- تخیلی مینوشتم و همیشه رویای بودن در یک لباس فضایی در یک فیلم سینمایی را داشتم. اما کار در حیطه فیلمسازی را کنار گذاشتم و مدتی به عنوان کارگذار و مشاور املاک کار کردم تا بتوانم پول خوبی دربیاورم. در این بین، همیشه دوست داشتم تا روزی به سبک خودم، به فیلمسازی برگردم. تابستان سال ۲۰۱۳ ، در مسیری گم شدم و خودم را سهوا زخمی هم کردم، به طوری که تا حد مرگ ترسیده بودم. اما جالب است که این موضوع، دوباره ذوقم برای فیمسازی را به من برگرداند. این تجربه ترسناک، در نهایت به موضوع فیلمی تبدیل شد که ساختم.»
محل فیلمبرداری از همه چیز مهم تر است
برای اینکه بتوانید فیلمی با بودجه ۱۰ هزار دلاری بسازید، همه چیز به مکان فیلمبرداری بستگی پیدا میکند. باید داستان فیلمتان را بر مبنای مکانهایی که در اختیار دارید طراحی کنید و نه برعکس. این خیلی مهم است چون اگر مکانی متعلق به خودتان باشد، نیازی به پرداخت پول برای مجوز، بیمه و یا به پلیس ندارید. من در شمال تورنتو، کلبهای دارم که جای ترسناک و متروکی است. یک خانه صد ساله هم در مرکز تورنتو دارم که آنجا هم محل فیلمبرداری خوبی است. گذشته از آن، متوجه شدم که در جنگلهای اطراف کلبهام که متعلق به دولت هست هم میتوانم بدون داشتن مزاحم، فیلمبرداری کنم. با این حساب، حالا من تمامی لوکیشنهایم را بدون پرداخت پولی در اختیار داشتم.
لزومی ندارد همه چیز را نوشته باشید
من قید نوشتن یک فیلمنامه استاندارد با دیالوگ را زدم و به جای آن، یک دستورالعمل ۱۸ صفحهای نوشتم که صحنه به صحنه را توضیح میداد و شمای کلی داستان را مشخص میکرد. وقتی دیالوگ نویسی نکردم، در ماهها وقت گذاشتن سر بازنویسی دیالوگها صرفهجویی کردم. میدانستم که ریسک بالایی دارد که بخواهم بدون یک فیلمنامه معمول و استاندارد، فیلمبرداری را شروع کنم اما میخواستم که فیلمم واقع گرایانه باشد. فکر میکنم که فیلمبرداری بدون داشتن دیالوگ نوشته شده، به بازیگران اجازه میدهد تا واقعی بازی کنند و فیلم در همین لحظات شکل میگیرد.
نیاز به دوربین خیلی گرانی ندارید
فیلمبرداری مستندگونه به شما اجازه میدهد تا به عوامل زیادی نیاز نداشته باشید. من تنها نیاز به یک مدیر فیلمبرداری، صدابردار و دستیار تهیه داشتم. با فیلمبردار ماهری هم دوست بودم که مایل بود تا دوربین ۵D اش را به من قرض بدهد. بنابراین هیچ نیازی نیست تا فیلم را با دوربین فوق پیشرفته و گرانی ساخت. تکنولوژی دوربینهای دیجیتال در پنج سال گذشته به لحاظ چشمگیری تغییر کرده و کار با خیلی از دوربینهای خوب، ساده شده است؛ دوربینهایی که کیفیت و راحتی استفاده بالایی برای ساخت یک فیلم بلند را دارند. سایز ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ اچ دی در این دوربینها هم ، هنوز کیفیت استانداردی به حساب میآید.
استعدادهای زیادی وجود دارد که منتظر تلفن شما هستند
مدیر فیلمبرداریام حاضر شد در ازای گرفتن ۳۰ درصد از فروش آینده فیلم، همکاری کند. این توافق برای اینکه بودجه فیلم زیر ۱۰ هزار دلار باقی بماند خیلی ضروری بود. با این حال، اگر فیلمنامه خوبی داشته باشید، هر تهیهکنندهای قادر خواهد بود تا یک مدیر فیلمبرداری سختکوش را قانع کند تا با دوربین و لوزامش چند روز برای شما فیلمبرداری کند و درصدی از سود فیلم را برای خود بردارد. بقیه عوامل هم راضی شدند تا با روزی ۱۰۰ دلار کار بکنند. دستیار تهیهام را فیلمبردار فیلممان معرفی کرد و صدابردارم را از طریق یک آگهی در سایت تبلیغاتی craigslist پیدا کردم. استعدادهای زیادی در زمینه فیلمسازی را میتوانید در این سایت پیدا کنید. ۲۰ نفر به آگهی من پاسخ دادند و توانستم یک صدابردار باتجربه که با مراکز اجاره لوازم صدابرداری ارتباط داشت را پیدا کنم. برای همین، اجاره تمامی لوازم صدابرداری ( میکسر ۱۶ track، بوم و …) ۷۵۰ دلار برایم تمام شد.
در زمینه بازیگری هم که، خودم نقش اصلی را بازی کردم و بازیگران دیگر را هم از طریق ارتباطات شخصیام میشناختم. بازیگران، حرفهای نبودند و برای بازیشان پولی دریافت نکردند. لازم به تاکید مجدد است که اگر انگیزه و فیلمنامه خوب داشته باشید، میتوانید بازیگران نیمهحرفهای و شاید هم حرفهای را متقاعد به حضور در فیلمتان بکنید.
شش روز فیلم برداری بدون نورپردازی
تعداد روزهای فیلمبرداریتان را باید به حداقل میزان ممکن برسانید و بدون نورپردازی هم باید این کار را بکنید. سبک فیلمبرداری واقعگرایانه (Cinema -verite) این امکان را میدهد تا هر صحنهای را بدون نورپردازی بگیرید. ما در فیلممان یک صحنه در شب هم داشتیم که با شمع و چراغ، نورمان را تامین کردیم. امکانات دوربینهای دیجیتال جدید برای فیلمبرداری در نور پایین، کم نظیر است. فیلمبرداری بدون نورپردازی باعث میشود تا هزینه زیادی را صرفهجویی کنید و زمانبندی فیلمبرداریتان را هم خیلی کم میکند. مدت زمان فیلم «رد قرمز ۹۰» ۷۰ دقیقه است ولی ما آن را در شش روز فیلمبرداری کردیم. این به معنای آن است که باید برنامه دقیقی برای فیلمبرداری در هر روز داشته باشید. در سالهایی که به عنوان دستیار کارگردان کار میکردم خوب یاد گرفتم که با توجه به لوکیشنها، چطور برای فیلمبرداری زمانبندی کنم. استوریبورد هم نکشیدم چون زمانبر بود و برای نوع کار ما، زیادی تجملی بود. نباید حساسیت و سختگیری بیش از حدی برای نوع گرفتن صحنهها داشته باشید. در ساخت یک فیلم با بوجه محدود، باید انعطافپذیر باشید و از غریزهتان هم کمک بگیرید.
کارگردان؟ مولف؟ یا فرمانده نظامی؟
در فیلمهای کمبودجه، کارگردان باید با اراده باشد و به سرعت تصمیم بگیرد. باید صحنههایتان را به سرعت بگیرید و از عواملتان با رعایت احترام – ولی قاطع – بخواهید تا محدودیت در روزهای فیلمبرداریتان را درک کنند و دست بجنبانند. باید کنترل امور در همه لحظات در دستتان باشد و به همه جنبههای تولید فیلمتان آگاه بوده و بدانید که صحنه بعدی که میخواهید بگیرید چیست. سریع و تند و چابک باشید. زمان در فیلمهای اینچنینی خیلی مهم است و ثانیه به ثانیه اهمیت خاص خود را دارد.
تغذیه خوب فراموش نشود
شما باید دائما عواملتان را به سرعت دادن به کارشان ترغیب کنید و تنها راه برای اینکه این اذیت شدن دائمی را برای آنها جبران کنید این است که آنها را خوشحال نگه دارید. صرف نظر از میزان سختی کار روز، دو چیز یک تیم فیلمسازی را خوشحال نگه میدارد: اینکه غذای خوبی بهشان بدهید و حداقل یک ساعت تایم آزاد نهاری در اختیارشان بگذارید. عوامل فیلم، از اینکه ساعات زیادی را در ازای پول کم کار کنند شکایتی ندارند اما اگر تایم استراحت نهاری یک ساعته و غذای خوب به آنها ندهید این کار را نمیکنند. من ۲۵۰۰ دلار را صرف غذای گروه کردم، یعنی یک چهارم کل بودجه فیلم! غذا خیلی مهم است!
پست پروداکشن را فراموش نکنید
نیاز به یک کسی داشتم تا کار تدوین را برایم انجام دهد. یک نفر که بتواند همه کارهای ادیت تصویر، میکس صدا و صداگذاری و تدوین نهایی را انجام دهد. باز هم سایت کرگز لیست به دادم رسید و ۳۰ نفر به آگهی من جواب دادند. من هم توانستم از این بین، یک شخص ماهر را برای چهار ماه استخدام کنم تا در ازای ۵ هزار دلار، همه کارهای پست پروداکشن فیلم را روی کامپیوتر اپل خودش و با استفاده از نرمافزار «فاینال کات پرو» (Final Cut pro) انجام دهد. ۳۵۰ دلار هم دادم و از فروشگاه صوتی آنلاین اپل، موسیقی مورد نیاز فیلم را خریدم. خیلی سخت نیست که یک شخص با استعداد را پیدا کنید که همه کارهای پس از تولید فیلم را با ۵ هزار دلار انجام دهد. اگر از خودتان، راشها و فیلمنامهتان خوششان بیاید، با شما همراه خواهند شد.
خودتان فیلم را پخش کنید
تکنولوژی دیجیتال، غیرممکنها را ممکن ساخته است. امروزه میتوان فیلمها را ارزانتر از هر زمان دیگری ساخت. روشهای سنتی پخش فیلمهای کمبودجه هم در حال تغییر است. با رشد قابل توجه پخش آنلاین فیلمها، کانالهای پخش آنلاین جدیدی برای فیلمسازان مستقل به راه افتاده است که موضوع پخش فیلمهای مستقل را به کلی دگرگون کردهاند. امروزه یک فیلمساز مستقل نیازی ندارد تا تنها به تعدادی شرکت پخش، برای فروش فیلمش به آنها، اتکا کند. خود فیلمساز میتواند این کار را بکند. حتی میتوانید فیلم را به یک سینمای محلی کرایه دهید و فیلم را برای دوستان و خانوادهتان نمایش دهید. من همین کار را کردم بنابراین شما هم میتوانید. پس بروید و فیلمتان را بسازید. فقط به یاد داشته باشید که همه چیز با انتخاب درست لوکیشنهای فیلمبرداریتان شروع میشود.