
تقدیر از اکبر عالمی در جشن تصویر سال
برای یک برنامه ۱۷ کتاب خواندم
هنر و تجربه: خانه هنرمندان ایران عصر جمعه میزبان مراسم تجلیل از اکبر عالمی بود. اکبر عالمی مدرس سینما و مستندساز نقش عمدهای در تربیت نسلی از سینماگران و سینمادوستان داشت. هنر هفتم برنامهای بود که عالمی در اواخر دهه شصت ساخت و تا اوایل دهه هفتاد ادامه پیدا کرد. هنر هفتم با اجرای اکبرعالمی در سالهایی که برنامههای تلویزیونی بسیار محدود بودند، پنجشنبهشبها تا پاسی از شب گذشته علاقمندان را بیدار نگه میداشت و فیلمهایی از سینمای کلاسیک، سینمای روسیه و شرق آسیا نمایش میداد. عالمی علاوه بر حضور در تلویزیون با تدریس در دانشگاه و تالیفاتش نقشی پررنگ در فضای سینمایی کشور داشت.
«من ۷۰ سالم است و میگویم به خواب میماند این زندگی؛ تمام جوهره حرفهای ابراهیم حقیقی این بود که وقت، الماس نیست، کوه البرز را هم به ما بدهند، دیروز برنمیگردد. او خطاب به من گفت که توانستهام دوره جوانیام را مدیریت کنم. وقتی برنامه «هنر هفتم» به من پیشنهاد شد فکر میکردم تلویزیون چه قدرت حیرتآوری دارد. با ترس مقدس برنامهها را اجرا میکردم و میگفتم تو میزبانی و میزبان مدام نباید دست در سفره دراز کند.» این شروع صحبتهای اکبر عالمی در مراسم تقدیر از او در جشن تصویر سال بود.
سیفالله صمدیان دبیر جشن تصویر سال در آغاز این مراسم گفت: «در اولین شماره تصویر سال که در سال ۷۰ منتشر شد، بزرگان زیادی با ما همراه بودند و یادداشتی که عالمی با عنوان «فتوکینا» نوشته بود، یکی از گزارشهای متفاوت و شاعرانه آن شماره به حساب میآمد. پس از آن هم در بسیاری از فعالیتها از جمله حضور در ورکشاپها در کنار ما بود تا اینکه امسال داوری فیلم بخش جوانان زیر ۲۵ سال را پذیرفت.» او افزود: «اکبر عالمی یکی از کسانی است که من در کنار آیدین آغداشلو به او لقب «معمار کلمه» را میدهم، چون هر کلمهای که به زبان میآورد حسابشده و فکرشده است.»
در ادامه مراسم جمعی از دوستان و همکاران و شاگردان او و اهالی سینما در مورد عالمی و سالهای فعالیت او صحبت کردند. هوشنگ گلمکانی منتقد سینما و سردبیر مجله فیلم نخستین کسی بود که پشت تریبون قرار گرفت. گلمکانی گفت: «وقتی گفتند قرار است از آقای عالمی تجلیل شود، با سر آمدم. میگویند آدمها را در سفر میتوان شناخت و من اینجا میخواهم به سفری که با ایشان به ژاپن داشتیم، اشاره کنم؛ سفری که بیاغراق ستارهاش اکبر عالمی بود و در هر جلسهای که میرفتیم، با زبان انگلیسی سلیس آن را اداره میکرد.»
گیتی خامنه مجری برنامه کودک تلویزیون در دهه شصت، علی قلم سیاه عکاس پیشکسوت، عزیزالله حاجی مشهدی منتقد سینما، ساعد نیکذات تصویربردار و عکاس و حمیدرضا صدر منتقد از دیگر کسانی بودند که در این جلسه درباره اکبر عالمی صحبت کردند. ابراهیم حقیقی گرافیست نیز با بیان این که میخواهد دو موضوع را به صحبتهایش وصل کند گفت: «یکی اینکه بهخاطر عالمی اینجا هستم و مثل همه شما، دوستش دارم و دیگر اینکه من مثل دانشآموزانی شدهام که قرار است انشاء بخوانند و دست و پایشان را گم میکنند. جایی دربارهی جمله کلیشهای «علم بهتر است یا ثروت» خواندم، بهتر است بگوییم که فقط عمر، مدیریت عمر.»
او ادامه داد: کسانی که در مقام عالمی واقع میشوند توانستهاند عمرشان را خوب مدیریت کنند. عالمی با سواد است و با سواد بودن خیلی مهم است. او خیلی آموخته و بسیار منضبط آموخته است. حوزه سینمای هنری برای او بسیار مهم است.»
حقیقی همچنین بیان کرد: «از روزی که به یاد میآورم عالمی معلم بوده است؛ معلمی سختگیر و اگر خشمگین شود از دانش او نسبت به نادانی برمیخیزد. اگر نتواند بنویسد دائم خطاها را گوشزد میکند و هنوز مانند معلم، بالای سرت ایستاده که خطا نکنی»
احمد ضابطی جهرمی مدرس دانشگاه و از دوستان اکبر عالمی از دیگر سخنرانان این مراسم بود که با بیان این که از مازندران خود را رسانده تا در این مراسم حاضر باشد اظهار کرد: «سابقه آشنایی من با عالمی به ۴۰ سال پیش بازمیگردد. آن سالها من دانشجوی سال اول بودم و عالمی سال سومی. عالمی تأثیر زیادی در حوزه مونتاژ روی من گذاشته و به واسطه عالمی، کار مونتاژ را شروع کردم. برجستهترین متفکر لابراتوار است و وفای به عهد، صداقت و رکگویی ستودنی، سه خصلت بارز او است.» اکبر عالمی در پایان سخنان ضابطی ایستاد و رو به جمعیت گفت: «شفیعی کدکنی میگوید فروتنی بیش از اندازه، خود دلیل خودپسندی است. با زبانی دیگر میگویند که برای هم پپسی باز میکنند، حرفهای حقیقی و ضابطی بسیار زیبا بود. با خود میگویم خدایا شکر، برای اینکه مهاجرت نکردم.»
عالمی در قسمت پایانی این مراسم به برنامه تلویزیونی هنر هفتم اشاره کرد و گفت: « به چشمان دختر و پسرم قسم میخورم که بعضی اوقات برای یک برنامه، ۱۷ کتاب میخواندم. این توضیح را از آن جهت دادم که گویا همه فکر میکردند که دربارهی فلسفه، خیلی سواد دارم. وقتی دربارهی فیلم «اسکندر» برنامه گذاشتم خیلیها فکر کردند که درس تاریخ خواندهام. در حالی که من فقط خیلی کتاب خوانده بودم.»
او دربارهی ترسهایی که برای اجرای برنامههایش داشت، گفت:« اولین ترسم از اساتیدم یعنی، هوشنگ کاووسی و خسرو سینایی بود که نکند چیزی را اشتباه بگویم و آنها بگویند که غلط است. دومین ترسم از دانشجویانم بود. در کلاس درس، شما فقط درس نمیدهی، بلکه چیزهایی را هم یاد میگیری. ترس سومم هم از مردمی بود که مالیات میدهند که یک مجری تلویزیونی جلوی آینه، جلوهگری کند.»
عالمی افزود: «من با این ترس مقدس زندگی کردم. با همان ترس مقدس در کلاس درس و تلویزیون حاضر شدم؛ ولی همین امروز در رادیو میشنیدم که مجری گفت «راستییَتِش». آیا این زبان سعدی، حافظ و مولانا است؟! شما با این زبان دارید به فرزندان ما فارسی یاد میدهید؟ ما بچههای خود را در خانه میگذاریم و میرویم. این چه زبان فارسیای است که شما یاد آنها میدهید.»
پایان بخش مراسم نمایش فیلم «مردی برای تمام فصلها» از روناک جعفری درباره زندگی و فعالیت سینمایی اکبر عالمی بود.