هنروتجربه: در کنار پوسترهای سه فیلم «پرویز»،«تابور» و «روز مبادا» نام یک طراح به چشم می‌خورد، طاها ذاکر. با توجه به این‌که این فیلم‌ها در گروه هنر و تجربه اکران شده یا می‌شوند، درباره طراحی این پوسترها و نیز نقش طراحی پوستر در معرفی فیلم‌های طیف تجربه‌گرا با او گفت‌وگویی کرده‌ایم که می‌خوانید.
شما که تجربه طراحی پوستر برای سه فیلم تجربه‌گرا را دارید، برایمان از ویژگی‌های طراحی پوستر برای فیلم‌های طیف تجربه‌گرا و تفاوت آن با سینمای بدنه بگویید؟
به طور قطع تفاوت‌های عمده زیادی دارند.من همیشه پوستر فیلم‌هایی را  طراحی می‌کنم که آن‌ها را می‌پسندم .در سینمای بدنه اتفاقی که مشاهده می‌کنم فروش به هر قیمتی است و ابزار آن‌ها پدیده‌ای به نام چهره است.به نظرم طراحی پوستر برای فیلم‌ها،مثل سینما یک مدیوم هنری است و برخوردی که باید با آن شود هم باید به طور کامل هنری باشد.برای همین هیچ‌وقت سر بازیگران را در کارهایم طراحی نکردم و نخواهم کرد.برای همین است که حضورم در سینمای بدنه کمتر است،زیرا چیزی که آن‌ها می‌خواهند کاری است که به انجام آن تمایلی ندارم.به طور قطع آن‌ها هم از کارهای من خوششان نخواهد آمد.مدتی پیش برای یک فیلم پوستری طراحی کردم که کارگردان به ظاهر از آن خوشش آمد اما شرکت بخش کننده این پوستر را استفاده نکرد. برای فیلم‌سازان هنروتجربه اما فروش تنها دغدغه نیست و حتی اگر فیلم‌هایشان چهره‌ای هم داشته باشد، مخاطب آنقدر این سینما را شناخته که به‌خاطر چهره به سینما نمی‌رود.هنروتجربه جایی نیست که مردم فقط به خاطر سرگرمی به سینما بروند.این یک واقعیت است.
برای طراحی پوستر اولین جرقه چگونه در ذهنتان زده می‌شود؟
نسخه کامل فیلم را یک یا چندبار می‌بینم و به فیلم فکر می‌کنم و ایده‌های متفاوتی به ذهنم می‌آید.بعد از دیدن فیلم «ماهی و گربه» آقای مکری و اکرانی که در برج میلاد داشت در فضای برج قدم می‌زدم و به فیلم فکر می‌کردم،در آن موقع ایده شکل یک پوستر در ذهنم جرقه زد،با اینکه هیچ وقت پوستر این فیلم را به من سفارش ندادند اما چون فیلم تصویر و فرم داشت به شدت ذهن مرا به خود مشغول کرده بود و  برای طراحی پوستر موادش را حاضر کرده بودم.چیزی که بیش از همه توجه مرا به خودش جلب می‌کند، فرم فیلم است نه قصه آن.در فیلم روز مبادا به علت فضای مستندگونه و ناتورالیسم آن،در طراحی پوستر هم به سمت واقع‌گرایی رفتم.هم‌چنین پرویز فیلمی است با سکانس پلان‌های طولانی که قصه یک مرد را روایت می کند و ما چیزی که در فیلم می‌بینیم، فرم است. در واقع آن‌چه در طراحی پوستر مهم است ترجمه تصویری گرافیک است و همین باعث می‌شود، از جانب مخاطبان بازخورد مثبتی داشته باشیم.
در طراحی‌هایتان چقدر با کارگردان مشورت می‌کنید؟
مجید برزگر یکی از دوستان صمیمی من است و ما نه فقط درباره طراحی‌ها، بلکه راجع به مسائل شخصی‌تر هم با هم مشورت می‌کنیم.سایر کارگردانان هم دوستانم هستند و برای انجام کار با آن‌ها گپ می‌زنم و نظرخواهی می‌کنم.همه ما یک جنس آدم هستیم به همین دلیل می‌توانیم روی هم اثر بگذاریم.پیش از این،دو فیلم  به من سفارش طراحی پوستر دادند، اما  روزی که برای دیدن فیلم‌ها رفتم،  اصلا کارگردان حضور نداشت.در حالی‌که لازمه طراحی پوستر گپ زدن و مشورت کردن با کارگردان است و این‌که فرصتی باشد تا او هم نظرات خود را بیان کند.
به نظر شما چرا طراحی پوستر در سینمای ایران جدی گرفته نمی‌شود؟
این جدی گرفته نشدن فقط مربوط به سینمای ایران نیست بلکه در سینمای جهان هم این اتفاق می‌افتد.فیلم‌هایی که اساسا در هالیوود تولید می‌شوند با همان رویکردی هستند که سینمای بدنه ما دارد.شاید خیلی شیک و تمیز باشد اما حاصل موفقیتش فقط و فقط حضور چهره است.ما در جهانی زندگی می‌کنیم که شهرت یک بازیگر جوان دو برابر یک کارگردان شهیر و تاثیرگذار است.جدی نگرفتن این مقوله هم به طور کامل بین‌المللی است چون سینما را یک سرگرمی می‌بینیم تا یک هنر!
طراحی برای چنین فیلم‌هایی در انتقال مفهوم و ایده چه تفاوتی دارد؟
وقتی رویکرد سطحی باشد و دنبال اثر هنری نباشند به طور مسلم تفاوت‌ها زیاد می‌شود.این حوزه جایی است که جوان‌ها واردش شدند و کار می‌کنند و باید ایده‌های جدیدی داشته باشند.اگر بیایند و مانند سینمای بدنه پیش بروند، بد است.مردم به‌خاطر چشم و چهره یک بازیگر نمی‌آیند تا فیلم ببینند،مخاطب می‌آید تا یک فیلم ساده و خوب ببیند.
دوست داشتید برای چه فیلم هایی پوستر طراحی کنید؟
همیشه دوست داشتم برای فیلم «شیرین» عباس کیارستمی،«مردی که اسب شد» امیر حسین ثقفی،«تاکسی» جعفر پناهی و «ماهی و گربه» شهرام مکری پوستر طراحی کنم اما متاسفانه این اتفاق نیافتاد.