
کمال تبریزی از سینمای تجربی میگوید(بخش دوم ) :
هنر و تجربه جشنوارهای مستقل میخواهد/ باید از فیلم شخصی دوری کرد
هنر و تجربه – علیرضا کیانی :کمال تبریزی در بخش اول گفت وگو خود با سایت هنر و تجربه به تعریف خود از سینمای تجربی ، اهمیت آن و تجربیات شخصیاش خود در انجام تجربیات جدید در فیلمهایش پرداخت .اما در بخش دوم او به گروه هنر و تجربه ،اهمیت و چگونگی موثر بودن این گروه ، کیفیت تماشاگران فیلمهای تجربی پرداخته است.به اعتقاد تبریزی اگر سینمای تجربی از سوی خود فیلمساز و مخاطبین مورد توجه قرار بگیرد، در نهایت از سوی دولت و بخش خصوصی نیز مورد حمایت جدی قرار خواهد گرفت.
بخش دوم گفت و گو با کمال تبریزی در پی میآید.
برگردیم به بحث سینمای تجربی، از نظر شما سینمای تجربی چه گستره مخاطبانی را در بر میگیرد؟
این نوع سینما در سراسر دنیا گستره خیلی محدودی دارد. در ایران نیز هنوز محفلی است برای آدمهایی که سلیقه، تفکر و نوع نگاهشان به زندگی تا حدود زیادی به همدیگر نزدیک است و به همین دلیل میتوانند با یکدیگر درک مشترک و هماندیشی داشته باشند. تماشای آثار تجربی در گروه هنر و تجربه وضعیت بسیار خوبی دارد. چرا که ویترین خاص خودش را پیدا کرده است و همه میدانند قرار است در یک سینما فیلمی خاص ببینند. باید این را هم در نظر داشته باشیم که در فضای سینمای تجربی کمیت مخاطب اهمیت چندانی ندارد و کیفیت مخاطبانی که پای فیلم شما نشستهاند مهم است.
برای بهتر شدن شرایط و کیفیت سینمای تجربی چه پیشنهادهایی دارید؟
فیلمسازانی که کار تجربی میکنند باید مواظب باشند که رشتههای ارتباط با مخاطبشان را از دست ندهند و به بهانه سینمای تجربی به سمت سینمای شخصی نروند.فیلم شخصی فیلمی است که در آن فیلمساز فقط خودش متوجه اثرش میشود و ارتباط آن با مخاطب خیلی ضعیف است. من این سینما را به هیچ وجه نمیپسندم و فکر میکنم باید از آن فاصله بگیریم و آن را از سینمای تجربی جدا کنیم. چرا که سینمای شخصی کاملا واگویه درونی است مثل یک در و دل انفرادی است. برعکس اگر ادراکات مشترک را بیان کنیم می توانیم بگوییم وارد سینمای تجربی شدهایم. باید بدانیم سینمای تجربی حداقل در سینمای ایران دیگر برای خودش تبدیل به یک ژانر شده و کاملا جا افتاده است. چرا که از طرف دولت، منتقدین و مهمتر از همه، از طرف جمعیت مخاطبین و روشنفکران پذیرفته شده است. باید این ژانر را حفظ کنیم. حفظ سینمای تجربی منوط به این است که با سینمای شخصی مخلوط نشود.
سینماگران تجربی برای جذب حمایت های دولتی یا خصوصی باید چه روندی در پیش بگیرند؟
برای بیشتر کردن این حمایتها باید سعی کنیم حوزه تاثیرگذاری و تعداد مخاطبانش را افزایش دهیم.برای افزایش مخاطب و تماشاگر باید تبلیغات خوبی انجام شود. متاسفانه برای فیلمهای تجربی همان تبلیغاتی صورت میگیرد که برای یک فیلم عامهپسند گیشهای. باید براساس هدفگیری خود فیلم، مخاطبان نیز شناسایی شوند. هر فیلمی تبلیغات خاص خودش را میطلبد. نمانیم در اینکه فقط در شبکههای اجتماعی به یکدیگر اطلاع بدهیم. هنر و تجربه بیشتر مخاطبین خودش را از اهالی هنر پیدا میکند در صورتی که سینمای تجربی در سایر تودهها نیز مخاطب بالقوه دارد. باید به دنبال مخاطب گمشده و پنهان گشت. به طور مثال اگر فیلم «ماهی و گربه» را در نظر بگیریم، حدس میزنم جامعه روانشناسان حتما از فیلم استقبال میکنند. حال اگر این تبلیغات میرفت در دل جامعه روانشناسها یا روانپزشکهاانجام میشد، هم به مخاطبانش افزوده میشد و هم ممکن بود یادداشتهای بسیار خوبی از سوی آنها روی فیلم نوشته شود. شاهد بودیم که استقبال از گروه هنر و تجربه باعث شد که رئیس سازمان سینمایی، سینما فرهنگ را به این مجموعه بیافزاید. این بدان معناست که تبلیغات و در پی آن حضور مخاطب چه تاثیر بسزایی دارد. اگر یک فیلم تجربی نصف یک فیلم پرفروش عامهپسند فروش کند، تبدیل به یک پدیده میشود.
چه توصیهای برای گروه هنروتجربه و فعالیتهای این گروه دارید؟
گروه هنر و تجربه باید برود به سمت داشتن یک جشنواره مستقل. اینکه در کنار جشنواره فجر قرار بگیرد و جایزهای برای آن در نظر گرفته شود، در خور این گروه نیست. زیرا کاملا تحت سیطره بخش اصلی جشنواره قرار میگیرد و لطمه میبیند. برعکس اگر استقلال بگیرد دارای هویت بیشتری میشود. اینکه لابهلای فیلمهای اصلی جشنواره و در ساعتهای بعضا نامناسب اکران شود، دچار بیمهری میشود. چیزی که فیلمسازان تجربی باید از سازمان سینمایی بخواهند همین است؛ برای آن جشنوارهای مستقل تعریف شود و اسپانسرهای خاص خودش را جذب کند تا دایره محدودش گستردهتر شود.گروه هنر و تجربه نیاز جامعه نیز هست و به نوعی الگوسازی میکند و در یک فرایند، توسعه و پیشرفت سینما را به بار میآورد. این گروه میتواند سینمای ما را از درجا زدن و ماندگی نجات دهد و فضای تازهتری را ایجاد کند.
آیا خود شما نیز نسبت به اکران فیلمهایتان در این گروه مایل هستید؟
اتفاقا خود من دو فیلم دارم که باید در این گروه اکران شود. یکی به نام «دونده زمین» که فیلمی کاملا تجربی است و در دست رسانههای تصویری است. منتها اگر شرایط مساعد شود حتما در گروه هنر و تجربه اکران خواهم کرد. یک فیلم مستند دیگر هم دارم به نام «صندلی سبز» که امیدوارم به آن پروانه نمایش بدهند تا بتوانم آن را برای اکران به گروه هنر و تجربه بسپارم.