
نگاهی به فیلم «همشهری کین»،ساخته اورسن ولز
اولین شاهکار یک نابغه
ماهنامه هنروتجربه – علی افتخاری:«همشهری کین» شاهکار سینمایی اورسن ولز از ۱۱ اسفند در سینماهای گروه «هنر و تجربه» روی پرده رفتj و اولین نمایش فیلم نیز در موزه سینما و پردیس سینمایی هویزه مشهد بود. این بهانهای است برای پرداختن به فیلمی که پس از حدود هفت دهه، هنوز جایگاهی رفیع بین سینمادوستان دارد.
«همشهری کین» (۱۹۴۱) یکی از تحسینشدهترین فیلمهای تاریخ سینماست و خیلیها آن را نماد نبوغ هنری اورسن ولز جوان میدانند. او تهیهکننده «همشهری کین» بود، فیلمنامه را با همکاری هرمن جی. منکتهویتس نوشت، نقش اصلی فیلم را بازی کرد و خودش هم آن را کارگردانی کرد. از این جهت میتوان «همشهری کین» را نمونه کلاسیک سینمای مؤلف دانست.
ولز به اهمیت نقش گرگ تولند، فیلمبردار «همشهری کین» اذعان داشت و گروهی نیز بر این باورند که منکهویتس، فیلمنامهنویس اصلی این کار بود. با این حال، «همشهری کین» همچنان به عنوان اولین شاهکار ولزی شهرت دارد.
مهارت سبکشناختی تنها یکی از ویژگیهای «همشهری کین» است. ولز چنان با قواعد سینمای هالیوود (ژانر زندگینامهای، فیلمهای خبری) بازی میکند که فیلم او به شکلی قابل توجه متفاوت با فیلمهای استودیویی آن زمان به نظر میرسد.
آندره بازن منتقد و نظریهپرداز فرانسوی میگوید: با «همشهری کین» یک دوره جدید در سینما شروع شد، یک دگرگونی در سبک مونتاژ روسی که بر تأکیدهای تصویری استوار بود و بر تدوین نما/ نمای معکوس فیلمهای داستانی آمریکای دهه ۱۹۳۰.
ولز و همکارانش در «همشهری کین» از تکنیکهای سینمایی مختلف برای رسیدن به جلوههای نمادین و نه واقعگرایانه – استفاده کردند: عمق میدان، نماهای سربالا، نماهای باز، تداخل دیالوگها و حرکتهای سریع دوربین در سکانس ازدواج. ترفند عمق میدان با نما/ نمای معکوس، صدا و نور تلفیق شد تا نمادی بر بیشترشدن فاصله و جدایی بین شخصیت چارلز فاستر کین (با بازی ولز) و همسر دومش سوزان الکساندر (با بازی دوروتی کامینگور) باشد. در مواردی نیز از جلوههای ویژه استفاده شد تا این تعبیر شود که دوربین حرکتهایی غیرممکن انجام میدهد (نمونه آن سکانس پشت بام).
خود کین به نوعی یک قهرمان گنگ و دوپهلوست که نمونه آن را در فیلمهای بعدی ولز نیز میبینیم. ولز این اطمینان را ایجاد میکند که «همشهری کین» نگاه انتقادی به کین، میل او به قدرت و سقوط اخلاقی اجتناب ناپذیر او دارد. داستان کین پس از مرگ او توسط شاهدانی با نقطهنظرهای متفاوت روایت میشود و از این جهت «همشهری کین» ویژگیهای یک داستان کارآگاهی را دارد. هرچند مبنای ملودرام فیلم به این مضمون یک بُعد تراژیک میدهد. کین به نوعی یک ضدقهرمان است، یک قهرمان تراژیک و گرفتار تناقضهایی که نمیتواند آنها را کنترل کند.
شخصیت کین ظاهرا با الهام از ویلیام راندولف هرست غول مطبوعاتی آن زمان که علاقه زیادی به صنعت فیلم،سازی داشت، شکل گرفت. اقدام حقوقی هرست علیه سازندگان «همشهری کین» راه به جایی نبرد و او نتوانست شباهت شخصیت اصلی فیلم به خودش را ثابت کند، اما اکران فیلم را به تعویق انداخت و کار را برای شرکت آرکیاو سخت کرد. گذشته از این، ولز پس از «همشهری کین» دیگر هیچگاه نتوانست آزادی هنری داشته باشد.
«همشهری کین» از چند منظر فیلمی جالب است: به لحاظ ارزشهای تکنیکی، از نظر به چالش کشیدن خط مشیهای هالیوود و در نهایت به لحاظ جایگاه ماندگارش بین منتقدان سینما (هرچند به لحاظ تجاری یک شکست بود).
«همشهری کین» ۵۰ سال صدرنشین فهرست بهترین فیلمهای تاریخ سینما به انتخاب نشریه بریتانیایی سایتاندساند بود. تا این که سال ۲۰۱۲ «سرگیجه» آلفرد هیچکاک توانست به نیم قرن صدرنشینی فیلم ولز پایان بدهد و در رده اول نظرسنجی سایتاندساند از ۴۸۶ منتقد و نویسنده سینمایی قرار بگیرد. «همشهری کین» تنها با چند رأی کمتر در رده دوم قرار گرفت و در نظرسنجی کارگردانهای سینما هم دومین فیلم برتر تاریخ سینما شناخته شد.