
محسن استاد علی کارگردان مستند «جایی برای زندگی»:
تجربهگرایی رسیدن به مقصد درست است/ برای هنر و تجربه قدم برنداریم؛ بدویم
هنر و تجربه/ علیرضا کیانی: «جایی برای زندگی» به کارگردانی محسن استادعلی یکی از دو مستند برنامه نوروزی اکران گروه هنر و تجربه است. فیلمی که در سی و دومین جشنواره فیلم فجربرنده سیمرغ بلورین کارگردانی مستند شد. این فیلم در همان سال تندیس شایستگی بهترین کارگردانی مستند، بهترین تدوین از جشن خانه سینما و جایزه ویژه هیات داوران جشنواره هشتم سینماحقیقت را از آن خود کرد. قصه مستند «جایی برای زندگی» در پانسیونی میگذرد که چند مرد جوان در آن زندگی میکنند. در این فیلم در عین حال که زندگی واقعی جریان دارد، گاهی به حضور دوربین نیز اشاره میشود.
محسن استاد علی در گفتوگو با سایت هنر و تجربه، از ایده اولیه شکلگیری مستند خود میگوید: «پیش از این در حوزه زنان و معضلاتشان بیشتر کار شده بود تا مشکلات مردان. احساس کردم به معضل تنهایی مردان وامانده در جامعه ما خیلی پرداخته نشده است. به پیشنهاد یکی از دوستان از یک خوابگاه دیدن کردم و دیدم که مضمون مورد نظرم به این فضا بسیار نزدیک است. برای یک دوره یکساله به آنجا رفتوآمد داشتم. تا اینکه رفته رفته جایی برای زندگی شکل گرفت.»
کارگردان مستند «جایی برای زندگی» در ادامه میگوید: «در این فیلم بسیار تلاش کردم زندگی جامعه شهری امروز را نشان دهم. سعی کردم با آدمهای این فیلم زندگی کنم و نفس بکشم تا آنچه با پوست و گوشت خود لمس کردهام را در فیلم بیاورم. همیشه در فیلمسازی سعی کردهام بدون دستکاری واقعیت، عناصر داستانی و قصهگو را از سینمای داستانی وام بگیرم و آن را در سینمای مستند فعال کنم. اینها اتفاقاتی است که در این فیلم افتاده است. امیدوارم در همین اکران نیز فیلم با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. مخاطب همیشه برای من مهم بوده است. در همین چندروز اکران هم وقتی فیلم را در معرض دید عموم و قضاوت مردم به تماشا نشستهام، بازخوردهای خوبی دریافت کردهام که میتواند برای ساخت فیلم بعدی کمکم کند.»
از نظر استادعلی فیلمسازی مستند بیشتر جنبه شهودی دارد و فیلمساز طی مسیر است که به تجربهگرایی میرسد: «با توجه به چند تجربهای که در روند فیلمسازی خود در حوزه سینمای مستند داشتهام، میتوانم بگویم؛ مفهوم درست تجربهگرایی این نیست که بخواهی چیز جدیدی را به کار اضافه کنی. تجربهگرایی رسیدن به مقصد درست است. میخواهم بگویم که شهود در دل موضوع شکل میگیرد. ضمن این که در حین خطر کردنها احتمال هم دارد، مسیر به درستی شکل نگیرد.»
استادعلی در ادامه از مخاطرات احتمالی در جریان مستندسازی صحبت میکند: «اصولا هنگامی که در گونه مستندهای مشاهدهای و تعاملی دست به فیلمسازی میزنید، بخش زیادی از فیلم را قدرت ریسکپذیری فیلمساز پیش میبرد. تقریبا میتوان گفت این گونه مستندها همانند راهرفتن روی یک طناب است وهر لحظه احتمال دارد اتفاقها نیفتد، جریان دلخواه شکل نگیرد، آدمهای کار در نیایند و هزار احتمال دیگر که میتواند خروجی فیلم شما را از یک فیلم موثر تبدیل کند به یک فیلم کاملا بیاثر.»
کارگردان مستندهای«عادت میکنیم» و «سکوت» با تاکید بر اینکه سینما و در مفهوم کلیتر رسانه در حضور مخاطب است که معنا پیدا میکند، مخاطبان سینمای هنر و تجربه را مخاطبانی خاص میداند: «همانطور که از اسم این گروه مشخص است بر دو کلمه هنر و تجربه تاکید دارد. قطعا سینمای هنر و تجربه سینمای اکران اصلی نیست و مخاطبان خاص خود را دارد. بخشی را قشر دانشگاهی و بخشی را قشر فرهنگی جامعه تشکیل میدهد. این اتفاق قابل قبول باید با تبلیغات تخصصی مخاطبان بالقوه خود را نیز فعال کند. کافی است یک فیلم گوش به گوش بین نفرات تبلیغ شود آن وقت است که مخاطبان فیلم بیشتر و بیشتر میشوند. نباید سطح توقع خود را پایین بیاوریم و بگوییم همین تعداد انگشتشمار مخاطب کفایت میکند. باید تعداد مخاطبان تصاعدی بیشتر شود. برای سینمای هنر و تجربه قدم برنداریم، بلکه باید بدویم. باید بتوانیم این فضای جدید را به بهترین شکل معرفی کنیم.»
او در پاسخ به این سوال که آیا قصد دارد در حوزههای دیگر فیلمسازی هم دست به تجربهگرایی بزند، میگوید: «سینما برای من جنبه تجربه کردنهای آنچنانی و گوناگون را ندارد. بهشخصه باید از کاری که میکنم لذت ببرم و به همین خاطر هم سعی میکنم با موضوعی که برای فیلم انتخاب میکنم، خیلی خودمانی برخورد کرده و به آن نزدیک شوم. این مسیر زندگی است که مرا به سمت فیلمسازی مستند آورده است و حالا که با آن عجین شدهام، فعلا تاکیدی بر تغییر مسیر ندارم. در عین حال برای خود نیز نقطهگذاری نکردهام که بایستم یا خط خود را عوض کنم و یا فضای جدیدی را تجربه کنم.»
استاد علی اکران فیلم خود «جایی برای زندگی» را در گروه هنر و تجربه، ایدهآلترین اتفاق ممکن برای یک فیلم مستند عنوان میکند: «زمانی که فیلم برای اکران نوروزی تایید شده بود، چنددقیقهای با خودم فکر کردم که اگر به یک سال قبل برگردم و بخواهم ۱۲ ماه بعد را پیشبینی کنم، باز هم احتمال چنین خبری را نمیدادم.» استادعلی در عین حال میگوید: «به اتفاقهای لحظهای اعتقادی ندارم و امیدوارم هنر و تجربه حرکتی دامنهدار باشد. چرا که هر چیزی وقتی به جریان میافتد و ادامه پیدا میکند، شکل و قالب خود را مییابد و نتیجه میدهد.»
او در پایان هنر و تجربه را عامل افزایش انگیزه در بین فیلمسازان بیان میکند: «برای من که تاکنون سعی کردهام به صورت مستقل کار کنم انگیزه ساخت فیلم همیشه وجود داشته است. این انگیزه با آغاز به کار هنر و تجربه دوچندان شده است. به هرحال با تماشای مخاطب است که فیلمساز میفهمد چه کار کرده است. این در روند کاری هر هنرمند فیلمسازی موثر است. بنابراین باز تکرار میکنم که نباید به عنوان یک اتفاق لحظهای به آن نگاه کرد.»