هنر و تجربه: انتشار گزارش فروش فیلم‌های هنر و تجربه در روزهای پایانی اسفندماه بهانه‌ای شده‌است تا خبرگزاری خبرآنلاین با شهرام مکری کارگردان فیلم «ماهی و گربه» درباره ارزیابی فعالیت‌های  گروه هنر و تجربه طی بیش از پنج ماه و میزان استقبال از آثارگفت‌و گو کند. مکری هم کارگردان پرفروش‏‌ترین فیلم گروه هنر و تجربه است و هم در شورای سیاست‌گذاری گروه هنر و تجربه عضویت دارد. باهم این گفت‌وگو را مرور می‌کنیم.

گزارش امیدوارکننده‌ای درباره میزان استقبال صورت گرفته از فیلم‌های گروه هنر و تجربه منتشر شده‌است. نگاه شما به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری به این گزارش چیست؟

در جلسه‌ای که با حضور کارگردانان و علاقه‌مندان سینمای هنر و تجربه و با هدف هم‌اندیشی و معرفی این گروه برگزار شد؛ در کمال امیدواری پشت تریبون اعلام کردم ما برای دوره شش ماهه اول نیاز داریم که ۲۰۰ هزار تماشاگر برای دیدن فیلم‌هایمان بیاوریم. حرفی که آن موقع زدم به نظر می‌آمد کمی خیالپردازانه باشد اما اکنون با پایان دوره نه تنها این اتفاق افتاده است بلکه می‌توانیم کاری کنیم و سعی بیشتری کنیم تا مخاطبان بیشتری را به سالن‌ها بکشانیم. تصورم این تعداد تماشاگر بود اما اکنون آرزویم اتفاق افتاده است و  در پایان پنج ماه بیش از ۱۵۰ هزار نفر به تماشای این فیلم‌ها نشسته‌اند. این تعداد مخاطب را بیشتر به عنوان یک ایده‌آل مطرح کردم حتی همان روز هم برخی از دوستان به من گفتند این میزان استقبال برای فیلم‌ها زیاد است و شاید تماشاگران کمتری از فیلم‌ها استقبال کنند.

در همان  نشست شما به نکته‌هایی درباره فیلم‌های کم‌هزینه اشاره کردید. آیا با مروری بر فیلم‌هایی که تاکنون در این گروه اکران شده است، می‌توان به این نتیجه رسید که حداقل برخی از این آثار توانسته‌اند بخشی از هزینه‌های خود را به دست بیاورند؟

فراموش نکنید فروش آثار سینمایی در ایران به چند عامل بستگی دارد، ما باید فروش آثار سینمای ایران را در ساختار سینمای ایران بررسی کنیم. سال گذشته رونق سینمای ایران از نظر گیشه خیلی خوب بود؛ فیلم‌هایی هم چون «آتش بس۲»، «شهرموش‌ها۲»، «چ»، «شیار۱۴۳» و «ردکارپت» توانستند مخاطبان زیادی را به سینما بیاورند. اما متاسفانه وقتی میزان فروش را با سرمایه و هزینه‌ای که صرف ساخت این آثار  شده ، مقایسه می‌کنیم، درمی‌یابیم اکران آن‌ها چندان سودآور نبوده است.این را با همان فرمول رایج سود باید مقایسه کرد که مثلا ۵۰ درصد فروش در اختیار سینمادار، ۲۰ درصد در اختیار پخش‌کننده و ۳۰ درصد در اختیار تهیه‌کننده قرار می‌گیرد. در واقع می‌توان گفت هیچ کدام از دفاتر از طریق اکران به سود نرسیده‌اند. شاید در پیش تولید، گرفتن اسپانسر یا فروش نسخه‌های ویدئویی این اتفاق افتاده باشد، اما بحث دقیق من سود در اکران و از طریق فروش بلیت است. می‌توان چنین گفت که تقریبا بیشتر آثار سینمای ایران حتی در این سال پررونق به سوددهی نرسیده‌اند.

با این نگاه، شما معتقدید با همین فروش اندک یکی دو بلیت برای برخی فیلم‌های گروه هنر و تجربه می‌توان انتظار سوددهی داشت؟

در نظر بگیرید که کل سهمیه صندلی گروه سینمایی هنر و تجربه ۸۰۰ صندلی از ۱۴ هزارصندلی سینمای ایران است. اما به خاطر دو اتفاق یعنی بودجه‌های کم و سود فروش که مستقیم به تهیه‌کننده می‌رسد، می‌توانیم بگوییم ما در این گروه آثار سودآوری داشته‌ایم. این نشان می‌دهد که اینجا راه حلی وجود دارد که نسبت به سینمای گیشه موفق‌تر است.

با این حال تعداد اندک مخاطب، سبب دلسردی کارگردانان این گروه نمی‌شود؟

من به یک نکته معتقدم و آن فیلم خوب و فیلم بد است. فیلم خوب هم در گروه هنرو تجربه اکران شده وفیلم بد هم همین‌طور. همان‌طور که فیلم خوب و بد را در سینمای گیشه هم داریم.

مشخصا منظورتان از فیلم بد و خوب چیست؟

فیلمی که تماشاگر می‌بیند و می‌تواند به ادعایی که کارگردان و سازنده‌اش دارد پاسخ دهد فیلم خوب است؛ یعنی اگر فیلمی می‌گوید کمدی است، تماشاگر را می‌خنداند و اگر می‌گوید مباحث جدی و اجتماعی را مطرح می‌کند، باعث خنده نمی‌شود. وقتی فیلمی قراراست بترساند و این کار را انجام می‌دهد، آن موقع می‌تواند جزو فیلم‌های خوب قرار گیرد، اما اگر فیلمی مدعی داشتن فلسفه است، اما حرفی ندارد نمی‌تواند فیلم خوب باشد.

از نظر شما فیلم‌های خوب با استقبال روبه‌روشده‌اند؟

فیلم‌های خوبی که تماشاگر را راضی نگه می‌دارد از نظر اقتصادی توانسته‌اند به سوددهی برسند و مسئله اقتصادی‌شان نیز حل شود. نمونه‌اش هم اتفاقا در گروه هنرو تجربه زیاد است؛ مثل «ماهی و گربه»، «پرویز»، «روایت ناپدید شدن مریم»، «کهریزک؛ چهارنگاه»، مستند «۶ قرن، ۶ سال» فیلم‌هایی بودند که با استقبال روبه‌روشدند. هنگامی که هزینه تولیدشان را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که به نسبت تولید توانسته‌اند به سود برسند.

ماهی و گربه

فیلم شما هم  توانست در همین گروه ۴٠٠ میلیون تومان فروش داشته باشد. چه فعالیت‌ها یا تبلیغاتی توانست سبب استقبال و فروش بالا شود؟ چنین فروشی را انتظار داشتید؟

به نظرم برای هر فیلمی باید فضای مناسبی به وجود بیاید؛ یکی تبلیغات شهری انجام می‌دهد، یکی در فضای مجازی و یکی بر روی گروه هدف خود برنامه‌ریزی می‌کند. ما هم برای فیلم این کاررا انجام دادیم و فکر کردیم دانشجویان می‌توانند جزو گروه هدف باشند و براساس آن در فضای مجازی برنامه‌ریزی کردیم و شرکت «ایران نوین» که هم تهیه‌کننده و هم شرکت تبلیغاتی است از شگردهای موثر استفاده کرد. از طرف دیگر فکر می‌کنم تیم تبلیغاتی گروه هنر و تجربه توانستند خیلی خوب فعالیت کنند و در کمتر از شش ماه  گروهی که پنج سینما دارد را به یک اتفاق مهم فرهنگی تبدیل کنند.

این سوال را از آن جهت پرسیدم که مبلغی بین ۲۰ تا ۶۰ میلیون تومان برای تبلیغات فیلم‌های سینمایی در این گروه در نظر گرفته شده است. فکر می‌کنید این مقدار کمک مناسب باشد؟

اگر منظور شما از سئوال این است که قرار است این مقدار افزایش داده شود، اتفاقا نظر من این است که به تدریج این کمک‌ها باید کاهش یابد و خود فیلم‌ها بتوانند فضایی تبلیغاتی را به وجود آورند. وقتی فضای مناسب برای فیلم‌ها به وجود بیاید، بقیه مسایل خودش حل می‌شود. با توجه به این که ما چندان در ایران  نتوانسته‌ایم بخش خصوصی را فعال کنیم و ناچاریم بخشی از مناسبات دولتی را به کار بگیریم. ایده‌آل این است که در یک برنامه‌ریزی بلندمدت و ایده‌های خلاقانه این وابستگی کمرنگ شود.

با توجه به اینکه به تعبیر تحلیل‌گران این دوره فعالیت گروه هنر و تجربه با موفقیت پشت سر گذاشته شده‌است، فکر می‌کنید دست این گروه برای دوره‌های دیگر هم پر باشد؟

فکر می‌کنم مهم‌ترین چیزی که اتفاقا با آن روبه‌رو هستیم، هم برای سینمای ایران و هم برای گروه‌هایی نظیر هنرو تجربه نیاز به فیلم خوب است، تا هم سینمای ایران و هم این گروه را سرپا نگه داریم. شرایط سینمای ایران شرایط بی‌رقیب است. مثل خودروسازی که  ایرانی‌ها در نهایت ناچار هستند از ماشین‌های ایرانی استفاده کنند. اگر ما وارد بازار آزاد یا جهانی شویم ناچاریم فیلم خوب بسازیم. معتقدم اگر می‌خواهیم این گروه را سرپا نگه داریم باید بتوانیم از فیلم‌های خوب خارجی با مختصات هنر و تجربه  همزمان با اکران جهانی استفاده کنیم. مثلا چه عیبی دارد که فیلمی هم چون «خواب زمستانی» نوری بیگله جیلان پیش از حضور در شبکه ویدئویی در گروه هنرو تجربه اکران شود. ما باید ترکیبی از فیلم‌های ایرانی و خارجی را همزمان داشته باشیم.

پس هدف اصلی راه اندازی گروه که اکران آثارهنری و تجربی سینمای ایران است، چه می‌شود؟

در کشورهایی هم چون ژاپن، کره و هنگ‌کنگ با وجود این که فیلم‌های بزرگ همزمان با اکران جهانی نشان داده می‌شود، کماکان آثار کشورشان مورد استقبال قرار می‌گیرد. اما در نهایت خطر این بازار برای سینمای گیشه‌ای است نه سینمای هنرو تجربه. چرا که گروه هنرو تجربه روی مخاطب خاصی فعالیت می‌کند، مخاطبی که انتخاب می‌کند این فیلم‌ها را ببیند. در حالی که سینمای  گیشه‌ای باید وارد بازار رقابت شود و آنجاست که می‌بیند چقدر عقب است و به همین دلیل مدام تاکید می‌کنند که هیچ فیلمی جز ما نباید اکران شود و جالب اینجاست که حاضر نیستند حتی  ۸۰۰ صندلی را برای سینمای هنرو تجربه اختصاص دهند. بهترین کار این است که بازار رقابتی به وجود بیاید و در آن صورت سینمای ایران سعی می‌کند بهترین‌ها را تولید کند.

می‌توانید چشم‌اندازی برای شش ماه آینده در گروه هنر و تجربه ترسیم کنید؟

فکر می‌کنم باید سه اتفاق بیفتد تا این گروه سرپا بماند. اول اینکه ما بتوانیم مجوز نمایش فیلم روز خارجی را برای گروه هنرو تجربه بگیریم. نکته دوم اینکه امکانات سالن‌های سینما آن‌قدر متنوع باشد که بسیاری از سینماگران علاقه‌مند باشند که در این گروه آثارشان را نشان دهند. مثلا اگر ما فقط پنج شش سالن داریم، اما بتوانیم بگوییم که تجهیزات سینماها عالی است، کارکنان سینما خوش برخورد هستند،سینماها در بهترین نقطه‌های شهر قرار دارند، آنگاه جذابیت به وجود می‌آید و نکته سوم و آخر اینکه ما درباره شرایط سینمای ایران صحبت می‌کنیم. این که سالن‌ها بدون تماشاگر باشند در سینما و سالن‌های گیشه هم اتفاق می‌افتد. بهتر است شیوه اکران فیلم از این شیوه سنتی و کف فروش خارج کنیم و ایده‌های جدیدی را اجرا کنیم.