هنر و تجربه – علیرضا کیانی :محمد زارع کارگردان انیمیشن کوتاه «دخترک آ‌ت‌آشغالی» که به همراه شلاله خیری دست به تجربه ساخت این اثر زده است در گفت‌وگو با هنر وتجربه از تمایلش برای تجربه‌گرایی در تکنیک‌ها و مضامین مختلف می‌گوید. او اکران انیمیشن خود در گروه هنر و تجربه را عامل مهمی برای یافتن انگیزه و ادامه فعالیت هنری‌ خود می‌داند.

دخترک آت‌آشغالی می‌خواهد به مخاطب چه بگوید؟
دخترک آت‌آشغالی فیلمی است در مورد فلسفه جبر و اختیار. فیلم می‌خواهد شرایط انسان‌هایی که در جامعه به نوعی متفاوت از دیگران‌اند را بازگو کند. می‌خواهد بگوید که آدم‌ها چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ ذهنی تا چه اندازه از خودشان اختیار دارند.

همان‌طور که در تیتراژ فیلم نیز اشاره شده، ایده اصلی انیمیشن دخترک‌ آت‌آشغالی از شعر کوتاه «تیم برتون‌» به همین نام گرفته شده است. چگونه توانستید این شعر کوتاه را بسط دهید و در نهایت به یک فیلم‌نامه تبدیل کنید؟
این شعردر کتاب «مرگ غم‌انگیز پسر صدفی» آمده است که یک مجموعه داستان و اشعار کوتاه دارد. اکثر کاراکترهای این کتاب از لحاظ طرز فکر و از نظر جسمی با محیط پیرامون خود تفاوت دارند. شعر دخترک آت‌آشغالی هم در مورد دختری تنها بود که در جایی زندگی می‌کرد که کسی دور و برش نبود. او هیچ حامی‌ و پناهی نداشت و حتی در برقرار کردن یک رابطه سطحی و ساده نیز ناتوان بود. در آن شعر یک کاراکتر رفتگر نیز وجود داشت. رفتگر هم می‌خواهد به دخترک نزدیک شود حتی از برقراری یک رابطه کوچک نیز عاجز است. چون دخترک می‌ترسد. تحت فشار است در نهایت در آن شعر دخترک خودکشی می‌کند.

شخصیت دخترک آت‌آشغالی در پایان به کجا پناه می‌برد؟
سعی کردم انتهای داستان را باز بگذارم تا مخاطب خودش تصمیم بگیرد و برداشت خاص خود را از کار داشته باشد. دخترک شرایط سختی دارد و جامعه او را به سمتی هدایت کرده است که او مجبور به خودکشی می‌شود. یعنی به انتهای زندگی خودش رسیده است. او خود تصمیم می‌گیرد که شرایط را قبول کند و زنده بماند، یا به زندگی‌اش پایان دهد.

در ساخت این انیمیشن چقدر از آثار تیم‌ برتون و فضاسازی‌های خاص او تاثیر گرفتید؟
فیلم‌نامه دخترک ‌آت‌‌آشغالی برداشتی آزاد از آن شعر بود و در طول ساخت فیلم همواره سعی کردم امضای شخصی خودم پای کار بخورد. البته که در این سال‌ها اکثر کارهای برتون را دیده‌ام و فضاهای تاریک و فانتزی آثار او را دوست دارم. به خصوص که خود او هم خیلی از تکنیک استاپ‌موشن استفاده کرده است. اما در دخترک آت‌آشغالی کاملا تحت تاثیر آثار تیم برتون نبوده‌ام. این فضاها برایم بسیار جذاب بود و دوست داشتم آن‌ها را تجربه کنم.

تصمیم دارید در کارهای بعدی نیز فضاهایی از این دست را دوباره تجربه کنید؟
در کارهای بعدی می‌خواهم متن‌های دیگری را کار و تجربه کنم. آدم تجربه‌گرایی هستم و نمی‌خواهم الزاما مسیر خاصی را دنبال کنم. باید موضوعات و مضامین اجتماعی خاص دیگری را هم تجربه کنم.

در پایان انیمیشن فضا شکسته می‌شود و از فضای انیمیشن خارج می‌شویم؛ دلیل این تغییر فضا چه بود؟
در آن‌جا می‌خواستم وارد بخش فراداستان انیمیشن شویم و به نوعی از بالا به شرایط و فضا نگاه کنیم. این که دخترک به چه دلایلی در این شرایط قرار گرفته است. در پایان اگر توجه کرده باشید، استوری‌بورد فیلم نیز نشان داده می‌شود. این ‌می‌خواهد به ما بگوید زندگی دختر در آن شرایط از پیش تعیین شده است و تقدیر مشخصی دارد که در نهایت به تباهی خواهد رسید.

پیش از این هم تجربه کار با تکنیک استاپ‌موشن را داشته‌اید؟
اولین باری بود که با این تکنیک کار می‌کردیم. تکنیک استاپ‌موشن اولین بار بود در شهر ما –تبریز- کار می‌شد. وارد چنین فضایی شدن اوایل بسیار سخت بود. چون برای این تکنیک متریال‌ها و امکانات خاصی نیاز است. تعدادی از دوستانم علاقه‌ نشان دادند و پس از نشست‌‌های بسیار با گروهم در نهایت تصمیم گرفتیم چنین تجربه‌ای را داشته باشیم و بزرگترین هدفمان نیز همین تجربه‌گرایی در این فضا بود. چون این تکنیک پیش از این کم‌تر کار شده است، مجبور بودیم یک‌سری از کارها را با تجربه پیش ببریم و آزمون و خطا کنیم. به همین خاطر سختی‌های بسیاری را تحمل کردیم تا این پروژه به ثمر برسد.

فکر می‌کنید با اکران فیلم در گروه هنروتجربه، نتیجه تلاش‌های شما و گروهتان به ثمر نشسته است؟
باعث خوشحالی من و امثال من است که چنین فرصتی فراهم شده است تا فیلم‌های تجربی‌مان اکران شود و مخاطب بیشتری پیدا کند. در جشنواره‌هایی که تا به حال شرکت‌ کرده‌ام عمده مخاطبان خود شرکت‌کنندگان در جشنواره‌ها هستند و کم‌تر با مخاطبان عام مواجه شده‌ام. این اتفاق از این جهت خوب است که فیلم مخاطب عام نیز پیدا می‌کند و تعداد تماشاگران بیشتری کار را می‌‌بینند و باعث انگیزه بیشتری برای فیلم‌ساز جوانی مثل من می‌شوند تا بعد از این نیز به فیلم‌سازی ادامه دهم. آن‌طور که شنیده‌ام تنها در فرانسه چنین اتفاقی افتاده است و ایران دومین کشوری است که سینمای هنروتجربه را به راه انداخته است. امیدوارم این گروه روز به روز پیشرفت کند و نتایج بهتری بگیرد و تعداد سانس‌های بیشتری را در سینماها به دست ‌آورد.‌‌‌