هنر و تجربه:مصطفی رزاق کریمی معتقد است برای این‌که ببینیم حضور سینمای ما در خارج از کشور چطور است در وهله اول باید داخل کشور را بررسی کنیم.

رزاق کریمی که سال گذشته مستند تحسین شده «خاطراتی برای تمام فصول» را در اکران گروه سینمایی هنر و تجربه داشت متولد سال ۱۳۴۱ در تبریز و فارغ‌التحصیل معماری اتریش است. او که از سال ۱۳۵۳ با ساخت فیلم‌های مستند و کوتاه آماتور فعالیت هنری خود را آغاز کرد در زمینه سینمای مستند و داوری در جشنواره‌های مستند برای مخاطبین این سینما شناخته شده است.
از رزاق کریمی به عنوان یک کارشناس و صاحب‌نظر عرصه سینمای مستند درباره راه‌کارهایی که در خارج از کشور برای دیده شدن سینمای مستند اندیشیده شده و حضور سینمای مستند ایران در بازارهای جهانی پرسیدیم. رزاق کریمی مشکل اصلی را در عدم وجود یک مدیریت مضمونی و داخلی می‌داند : «برای این‌که ببینیم حضور سینمای ما در خارج از کشور چطور است در وهله اول باید داخل کشور را بررسی کنیم و مرکزیتی که به مستند و نوع ژانرهای سینمای مستند جهت دهد را سامان دهیم.باید تقسیم‌بندی و مدیریتی باشد که هر سال چه نوع مستندهایی بیشتر می‌خواهیم بسازیم. ما این تقسیم‌بندی را در جشنواره‌ها هم نداریم. نمی‌دانیم با چه نع آثاری مواجه هستیم از محیط‌‌زیست تا مستندهای اجتماعی ، جنگ و شاعرانه یک جا و به یک شیوه تولید و عرضه می‌کنیم. این یکی از کمبودهای جشنواره‌های ماست که گاهی باعث می‌شود نظری که داور جشنواره می‌دهد درست نباشد چون یک‌سری فیلم‌ها هستند که باید می‌رفتند در جشنواره موضوعی خودشان مثلا با موضوع محیط‌زیست به نمایش‌ در می‌آمدند . در اروپا جشنواره‌ها تقسیم‌بندی دارند، مثلا می‌دانند که امسال ۳ موضوع محوری مطرح است. استانداردها تعریف می‌شود و پشتش مدیریت مهمی ایستاده که فقط مدیریت مالی نیست. بعد از آن مرحله بازاریابی است. خریدار با سیستم فیلم‌سازی آن کشور آشنا می‌شود. این به نظر من اصل مهمی است. ما در بازاریابی فیلم مستند چندان موفق نبودیم. بازاریابی هم ویژگی‌هایی دارد. کل افرادی که از کشوری مثل اتریش در رده مدیریتی برای بازار فیلم به کن می‌روند ۲ یا ۳ نفر است. در این روش افراد مقابل هم اشراف دارند و می‌دانند در سال‌های آینده هم با چه کسانی رودرو هستند. ما عده‌مان خیلی زیاد است اما وظایف معلوم نیست. حضور ثابت همیشگی این ویژگی خاص را دارد خریدار با ستون فقرات ارائه فیلم در کشور فروشنده مواجه می‌شود و یک رویه سیستماتیک شکل می‌گیرد. در اروپا سینمای مستند ایران هنوز یک سینمای اگزوتیک است که کمتر شناختی از آن دارند هرچند علاقه برای کشف و شناخت زیاد است. اگر فیلم جنجالی باشد با یک موبایل دوربین‌دار هم گرفته شده باشد، آن طرف از آن استقبال می‌شود اما ما دنبال جنجال که نیستیم و می‌خواهیم هویت سینمای مستندمان را عرضه کنیم.»
بحث تولید و بازاریابی بعد از تولید یک بحث است و عرضه بحثی دیگر. امکان نمایش برای جمعی گسترده و یا جمعی محدود یکی از مباحث مطروحه در سینمای مستند است که منحصر به ایران هم نیست. آیا مشکل عرضه سینمای مستند ما در ایران نداشتن تماشاگر است یا باز نبودن امکان برای عرضه این سینما و تربیت آن تماشاگر؟ در خارج از مرزهای ایران اوضاع برای اکران سینمای مستند در سالن‌های سینما به چه ترتیب است؟   رزاق کریمی در این باره به سایت هنر و تجربه گفت : «رفتن به سینما برای دیدن مستند سینمای مستند در  برخی کشورهای اروپایی یک فرهنگ و یک روال است. در سوئیس این روال خیلی قدیمی است و در بعضی از سالن‌های سینما کلا مستند پخش می‌کنند. بعد از سوئیس این روش در آلمان و اتریش هم رواج پیدا می‌کند.  مستند دیدن  آن‌قدر فرهنگش جا افتاده که مردم صف هم می‌ایستند.بنا براین برای مستند بیننده خوبی تربیت شده و اقتصاد خودش را دارد. هم سینمادار راضی است هم فیلم‌ساز و هم تهیه‌کننده. بیننده‌ها آدرسش را دارند و نوع ارائه فیلم مشخص است. می‌دانند برای دیدن چه فیلمی به چه جایی باید مراجعه کنند.»
چه فیلم‌هایی در اروپا و به طور اخص در فضای کشورهای آلمانی زبان شامل اتریش و آلمان و سوئیس که مطصفی رزاق کریمی تجربه زندگی در این فرهنگ را دارد بیشتر شانس دیده شدن در اکران را پیدا می‌کنند؟ «موضوعات اجتماعی و محیط‌زیست بیشتر . مستندهای سیاسی کمتر، چون بینندگان اشباع هستند. به قدری دنیا درگیر مسائل تخریبی شده و امواج سنگین تلویزیون و اینترنت ذهن مخاطب را اشغال کرده که جایی برای سینما نمی‌ماند. اما محیط‌زیست خیلی برای‌شان اهمیت دارد و همین‌طور موضوعات اجتماعی. جنگ سردی که در اتحادیه اروپا شروع شده برای مردم اروپا موضوع مهمی است. امروز روزنامه روشنفکری مثل استاندارد دیگر خیلی از خریدارانش را از دست داده است. مردم می‌گویند بیست سال است این روزنامه‌ها دروغ گفته‌اند و روزنامه‌های معمولی می‌خرند که حداقل دروغ نیست.
فیلم‌هایی در مورد اقلیت‌ها، در مورد مسائل و مشکلات نسل جوان و مهاجرت موضوعات مورد توجه هستند. یک دوره‌ای در اتریش پناهندگی خیلی زیاد بود که بعد جلوی آن را گرفتند. فیلم‌هایی که ویژگی‌های فرهنگی روز کشور را نشان‌ می‌دهد و مسائلی مثل این‌که چرا در ادبیات و موسیقی به نزول رسیده‌اند. حداقل به مشکلات واقفند و کاری می‌کنند. سیاستگزارها، تهیه‌کننده‌هایی هستند که به موضوع کار اشراف دارند و این تهیه‌کننده است که کارگردان را انتخاب می‌کند نه این‌که فیلم‌ساز طرح و کارش را عرضه کند و برای تولید آن دنبال فردی  بگردد. مثلا برای موضوع مهاجرت یا موضوعی دیگر ۳ نفر را که مناسب تشخیص می‌دهند کاندیدا می‌کنند و از بین آن‌ها یک نفر را در نهایت انتخاب می‌کنند.  مانند این‌جا  شیفته وسایل فنی و دوربین خوب  نیستند. این شیفتگی به کرین‌های ۱۷ یا ۱۸ متری و نورهای عجیب و غریب را در فیلم‌های آن‌ها جز در موارد ضروری مثل مستندهای حیات وحش نمی‌بینید. مستندها درگیر تکنیک نیستند. روی محتوا و ساختار متمرکز شده‌اند.»