هنر و تجربه/بهزاد وفاخواه: حامد رجبی کم‌حرف است. بعد از هر سوال کمی درنگ می‌کند و بعد جواب کوتاهی می‌دهد اما برای پیاده کردن متن مصاحبه چندان احتیاجی به تغییر نیست. حاشیه نرفته و جملات سرجای خودشان قرار دارند. ردپای این دقت در فیلم او هم دیده می‌شود. «پریدن از ارتفاع کم» از ۲۳ اسفند سال گذشته در سینماهای گروه هنر و تجربه اکران شده‌است. اولین نمایش فیلم در جشنواره برلین بود و پریدن از ارتفاع کم جایزه پانورامای این جشنواره را گرفت. در جلسه رونمایی فیلم، مجید برزگر تهیه‌کننده از این‌ ابراز خوش‌حالی کرد که پریدن از ارتفاع کم به سرنوشت فیلم اول او و بسیاری دیگر از فیلم‌های اول دچار نشد و محدود به اکران‌های جشنواره‌ای نماند. در این گفت‌وگو سعی کردیم با خود حامد رجبی و سابقه او و سینمای موردعلاقه‌اش آشنا بشویم و بعد سراغ فیلمش برویم.

این مدت هرجا صحبت از پریدن از ارتفاع کم شده، اسم پرویز هم به گوش رسیده. حالا دیگر خیلی‌ها می‌دانند که شما یکی از فیلم‌نامه‌نویسان مشترک پرویز بوده‌اید و مجید برزگر هم حالا تهیه‌کننده فیلمی است که شما ساخته‌اید. می‌خواهیم از این فضا فاصله بگیریم و کمی از خودتان بگویید. اما پیش از آن لازم است اول با این مساله روبرو بشویم و حرفش را بزنیم. آشنایی شما با مجید برزگر از کجا اتفاق افتاد و در گروه تولید فیلم برزگر شما چه نقشی داشته‌اید؟ چند وقت است مجید برزگر را می‌شناسید؟
آشنایی من و مجید به سال ۷۷ برمی‌گردد که من هنرجوی انجمن سینمای جوان همدان بودم و مجید هم آن‌جا درس می‌داد. از آن موقع دیگر یک دوستی خوبی بین ما بود و همیشه با هم کار کردیم و تهیه‌کننده یکی از فیلم‌های کوتاه من هم بود و این همکاری ادامه پیدا کرد تا نوشتن فیلم‌نامه فصل باران‌های موسمی و بعد پرویز.

پس اولین کار مشترک شما فصل باران‌های موسمی بود که به نمایش هم درنیامده‌است؟
نه من سر یک فیلم کوتاه مجید هم در گروه فیلم‌برداری بودم. سر فیلم ۳۵ میلی‌متری دومش دستیار کارگردان بودم و بعد فیلم‌نامه فصل باران‌های موسمی را نوشتم.

همکاری‌تان در فیلم‌نامه‌نویسی چطور بود؟ کدام قسمت از کار را چه کسی انجام می‌داد؟ تقسیم کاری بین دو نویسنده وجود داشت؟
نه به آن صورت. تقسیم کار به آن شکل معمولش نیست. یک حُسن آدم‌هایی که خیلی سال است همدیگر را می‌شناسند این است که سلیقه‌های‌شان به هم نزدیک می‌شود و وقتی کار گروهی می‌کنند خیلی وقت‌ها احتیاجی به حرف زدن ندارند. خیلی همدیگر را می‌فهمند و می‌دانند، چه‌کار می‌کنند به خاطر همین هم همکاری در فصل باران‌های موسمی و پرویز خیلی خوب پیش رفت.

یکی از ویژگی‌های نسل جدید کارگردانان ایرانی این است که خیلی از این کارگردان‌ها از دانشکده‌های سینمایی فارغ‌التحصیل شده‌اند. بین کارگردان‌هایی که فیلم‌های‌شان در گروه هنر و تجربه اکران شده است هم تعداد خیلی زیادی فارغ‌التحصیل سینما هستند. خودتان هم درس‌خوانده سینما هستید. فقط فوق لیسانس سینما دارید یا در دوره لیسانس هم سینما خواندید؟
هم لیسانسم سینما بود در دانشگاه سوره و هم فوق لیسانسم سینما بود در هنرهای زیبا.

تجربه دانشگاه برای شما چه داشت؟
واقعا فکر نمی‌کنم دانشگاه خیلی در فیلم ساختن و در کیفیت فیلم‌سازی یک نفر تعیین‌کننده باشد. بهترین کارگردان‌های تاریخ سینمای ایران یا دانشگاه نرفته بودند یا اگر دانشگاه رفته بودند هم رشته دیگری غیر از سینما خوانده بودند. دانشگاه برای همه کسانی  که از شهرستان می‌آیند، فرصت خوبی است برای آمدن به تهران و برای همه پسرها فرصت خوبی است برای این‌که سربازی‌شان عقب بیافتد. جدای از این در دانشگاه، با گروهی مواجه می‌شوند که همه می‌خواهند کار سینما بکنند و چهارسال فرصت بودن کنار آدم‌هایی را می‌دهد که مساله مشترکی دارند که اسمش سینماست. ولی این‌که دروس رشته سینما باعث بشود کسی فیلم‌ساز شود به‌نظرم این‌طور نیست. دانشگاه فقط بستر مناسبی است که شما بروی و بیشتر بخوانی و بیشتر ببینی. من خودم هیچ‌وقت فکر نکردم کسی که دانشگاه رفته الزاما باسوادتر از کسی است که دانشگاه نرفته. بین دانشگاه‌رفته‌ها خیلی کسانی هستند که سواد آن‌چنانی حتی در رشته خودشان ندارند و بین دانشگاه‌نرفته‌ها هم کسانی هستند که از سواد و دانش‌شان در زمینه‌های مختلف شگفت‌زده می‌شوی.

پایان‌نامه شما در مورد چه بود؟

پایان‌نامه دوره ارشد درباره تاثیر موج نوی سینمای فرانسه بر شکل‌گیری موج نوی سینمای ایران بود. دوره لیسانس هم که پایان‌نامه نداشت و فیلم می‌ساختیم و کار عملی بود.

شروع کار خودتان از کجا بود؟ از چه سالی؟ از فیلم کوتاه شروع کردید؟
من سال ۷۸ اولین فیلم کوتاهم را در ۱۸ سالگی ساختم. سال ۷۹ دانشگاه قبول شدم و از همدان آمدم تهران. ۱۷ سالگی رفتم انجمن سینمای جوان و یک سال سینمای جوان بودم. دومین فیلم کوتاهم را سال ۸۰ ساختم و بعم هم هردوسال یک‌بار یک فیلم کوتاه داستانی ساخته‌ام تا حالا. بین این کارها یکی دو فیلم مستند ساخته‌ام برای تلویزیون و فیلم‌های تبلیغاتی و صنعتی هم کم و بیش داشته‌ام.

در نقدهایی که نوشته شده و در نظراتی که می‌شنویم یا در شبکه‌های اجتماعی می‌خوانیم، فیلم پریدن از ارتفاع کم با پرویز مقایسه شده است. فکر نکردید مثل کاری که در فیلم پرویز کرده بودید، پیش از اتفاق اصلی فیلم، مقدمه‌ای برای آشنایی بیشتر تماشاگر با کاراکتر اصلی لازم است؟ برخلاف فیلم پرویز، در پریدن از ارتفاع کم اتفاق اصلی در همان سکانس افتتاحیه و در همان صحنه اول روی می‌دهد. پیش از این‌که شناختی از نهال قبل از این اتفاق داشته باشیم.
هر فیلمی استراتژی خودش را دارد. آن‌جا انتخاب کردیم به آن شکل فیلم را شروع کنیم و این‌جا به این شکل. نمی‌شود گفت این روش بهتر است یا آن یکی روش یا جفتش خوب است یا جفتش بد است. در پریدن از ارتفاع کم فکر کردم این‌جا خوب است اول اتفاق را ببینیم و بعد با نهال آشنا بشویم. و بعد برمی‌گردیم عقب‌تر و هرچه جلوتر می‌رویم بیشتر می‌فهمیم که قبل از آن چه اتفاقاتی برای نهال افتاده.

پریدن از ارتفاع کم

پریدن از ارتفاع کم


همین انتخاب استراتژی باعث شد، در انتخاب بازیگر هم با فیلم پرویز متفاوت عمل کنید؟ این‌جا شما از دوبازیگر حرفه‌ای نام‌آشنا استفاده کرده‌اید، برخلاف پرویز که بازیگری با فیزیک و شخصیت خاص داشت که سرشناس نبود. البته لوون بازیگر غیر حرفه‌ای نیست و سابقه بازیگری دارد. این مدل از انتخاب بازیگر سلیقه خودتان بود یا مجید برزگر هم به عنوان تهیه‌کننده نقش داشت؟

اول این‌که انتخاب بازیگر سلیقه کارگردان است. لوون در پرویز بی‌نظیر است و از هرکسی بهتر است. هرچیز در پریدن از ارتفاع کم می‌بینید، انتخاب من است. مجید واقعا مثل یک دوست کمک کرد. یک شکل ایده‌آلی از تهیه‌کنندگی که کمک کند کارگردان به چیزی که در ذهنش می‌خواهد برسد. ما همیشه با هم حرف می‌زنیم و مشورت می‌کنیم اما تصمیم با من بوده و رابطه ما این مدلی نیست. مجید طوری فیلم من را تهیه کرد که دوست داشت دیگران که تهیه‌کننده‌اش هستند، همان‌طور فیلم او را تهیه کنند.

حالا از این انتخاب خودتان راضی هستید؟
معیار واقعا شناخته شده بودن نگار جواهریان یا رامبد جوان نبود. به نظر من نگار جواهریان در درجه اول بازیگر خوبی است. به هرحال فیلم ما از این شهرت خیلی هم استفاده‌ای نمی‌برد. رامبد جوان فیلم ما رامبد جوانی نیست که در حافظه سینمایی ما حضور دارد و کاملا یک آدم دیگری است. انتخاب این دو بازیگر برای فیلم به خاطر این بود که بهترین انتخاب برای این فیلم هستند. اگر معروف نبودند و همین مقدار بازیگر خوبی بودند، باز هم همین دونفر را انتخاب می‌کردم. در پرویز هم کسی برای بازی انتخاب شد که بهترین باشد. معیار فقط توانایی‌شان بود.

از نظر شما نگار جواهریان با کاراکتری که از او در این چندسال اخیر در حافظه سینمایی ما ثبت شده، متفاوت بود؟
شاید. به هرحال یک کم نزدیک‌تر است به آن کاراکتر، اما در یک سری جزییات سعی کردیم نهال فیلم خودمان را جدا بکنیم از چیزی که تماشاگر در نقش‌های قبلی نگار جواهریان دیده است.

فکر می‌کنید بازی دو بازیگر اصلی شما با بازیگران نقش‌های فرعی،یک دست است؟ در واقع عدم یکدستی بازی‌ها بخصوص در سکانس میهمانی از جمله انتقادهایی است که درباره فیلم مطرح شده‌است.
وقتی فیلمی با پنجاه و چهار پنج نفر بازیگر دیالوگ‌دار و یک بازیگر اصلی دارید و بقیه یک سکانس می‌آیند و می‌روند، و آن یک نفر هم نگار جواهریان است که خیلی بازیگر خوبی‌ است، به هیچ وجه امکان ندارد که همه را بتوانید به سطح او برسانید. از یک طرف شکلی از بازی ناتورالیستی و طبیعی داریم که همه انتظار دارند در سینما ببینند و همه فکر می‌کنند اگر شبیه بازی‌هایی که در سریال‌های تلویزیونی می‌بینند را در سینما هم ببینند بازی خوبی است و غیر از آن بازی بدی است. این جنس بازی چیزی نیست که من دوست دارم. یعنی سعی نکردم نقش‌های فرعی را ببرم به سمت گرم شدنی که بیشتر آدم را یاد تلویزیون می‌اندازد تا سینما. یک قسمتی این است که نگار جواهریان به هرحال فاصله دارد با بقیه، که این را می‌پذیرم و طبیعی هم هست. یک قسمت دیگر هم این است که خود ما هم سعی نکردیم آدم‌های نقش‌های فرعی را به سمت آن جنس از بازی بکشانیم. حفظ سردی‌ای که در جنس بازی نگار هست و در نقش‌های فرعی هم باید درمی‌آمد، مهم‌تر از این بود. اگر بازی نرمی از نقش‌های فرعی می‌داشتیم، در تقابل با جهان فیلم قرار می‌گرفت.

بخش دوم گفت‌گو با حامد رجبی

عکس حامد رجبی: امیر عابدی