
هنر و تجربه-بهزاد وفاخواه: سینمای مستند ارتباطی تنگاتنگ با واقعیت دارد. یک فیلم مستند در درجه اول مدعی است که واقعیت سوژه را به بیننده نشان میدهد و تماشاگر فیلم مستند میتواند به آنچه روی پرده میبیند و نیز به اطلاعات فیلم اعتماد کند. از این رو پژوهش در فیلم مستند یک اصل اساسی است. فیلمساز چه در سینمای مستند و چه در سینمای داستانی باید به موضوعی که از آن فیلم میسازد احاطه داشته باشد. اما این شناخت و احاطه در سینمای مستند به خاطر ارتباط ذاتی آن با واقعیت، نقشی پررنگتر دارد.
اگر سالهاست که در سینمای داستانی میشنویم، فیلمهای سینمای ما مشکل فیلمنامه دارند؛ در سینمای مستند ضعف در پژوهش و کامل نبودن تحقیق از ایرادهایی است که مدام به گوش میرسد.
مصطفی رزاق کریمی :هیچ موقع در پژوهش خوب نبودیم
مصطفی رزاق کریمی مستندساز و کارشناس حوزه سینمای مستند نقش پژوهش در این سینما را با تغذیه کودک به وسیله شیر مادر مقایسه میکند. همان طور که کودکی که از شیر مادر تغذیه کرده، پی و اساس سلامتیاش محکمتر ریخته شده، مستندی که روی دوش یک تحقیق محکم و همهجانبه ایستاده نیز شانس بیشتری برای موفقیت دارد. رزاق کریمی در گفتوگو با سایت هنر وتجربه میگوید: «ما هیچ موقع در پژوهش خوب نبودیم، الان بدتر هم شده است. بچهای که شیر مادر بخورد یک ویژگی دارد و بچهای که شیرخشک بخورد ویژگی دیگر. پژوهش برای مستند خوب مثل شیر مادر است که زمینه خوبی برای سلامت آینده فرزند ایجاد میکند. البته پژوهشی که نه برای استفاده آکادمیک یا پژوهش دولتی، بلکه برای فیلم باشد. به خصوص برای مستندهایی با موضوعات اجتماعی، پژوهش لازم است. من خودم در دانشگاه استاد راهنمای بعضی از این پژوهشها بودهام. سابق بر این دانشجو سراغ کتابها میرفت اما حالا بااستفاده از اینترنت مطالب سایتهای مستند را برمیدارند و با یک ادیت نهایی به عنوان پژوهش ارائه میدهند.اما افرادی مثل فرهاد ورهرام خودشان پژوهشگر و مردم شناس هستند. هر کارگردانی میتواند از نتیجه پژوهشهای امثال آنها مثل انبار آذوقه استفاده کند.»
مهرداد زاهدیان :نمی توانیم فرمول ارائه دهیم
اما یکی از ویژگیهای سینمای مستند وجود ژانرهایی متفاوت در آن است. فیلمی مستند با موضوع یک بنای تاریخی، بسیار متفاوت است با فیلمی مستند که کارگردان درمورد خانواده خود میسازد. شکل تحقیق برای یک مستند حیات وحش بسیار متفاوت با مستند بازسازی شده درباره یک اتفاق تاریخی خواهد بود. مهرداد زاهدیان مستندسازی که فیلم «میدان بیحصار» را درباره گذشته و حال میدان توپخانه تهران ساخته است در کارگاه درسگفتارهای روش تحقیق مستند، یک فرمول ثابت برای تحقیق در این سینما را ناممکن میداند:«در روش تحقیق فیلم مستند با یک مقوله غیرهندسی مواجه هستیم و نمی توانیم فرمول ارائه دهیم. سینمای مستند از آنچه با عنوان سینماوریته میشناختیم فراتر رفته و امروزه داکیودرام(مستند بازسازی) و داکیوفیکشن(مستند داستانی) را نیز دربرگرفته است. بنابراین آن قدر مرزها ادغام شده که نمی توان تقسیمبندی ارائه کرد.»
با این حال زاهدیان معتقد است حتی در فیلمهایی که به نظر میرسد تحقیق روی کاغذ در مورد آنها چندان نمیتواند مصداق داشته باشد، باز وجود یک ایده مرکزی و فیلمنامه لازم است که به کار دوربین نظم ببخشد. زاهدیان با مقایسه میدان بیحصار با مستندی مشاهدهگر میگوید: « تحقیق مکتوب در مستند میدان بی حصار کاملا به چشم می خورد، درحالیکه مستند گفتوگو در مه ساخته محمدرضا مقدسیان یک فیلم مشاهدهگر است و با اینکه دوربین در حال تعقیب سوژههاست و تمام اتفاقات مقابل دوربین رخ میدهد، اما فیلمساز با ایده اولیه موضوع را دنبال کرده است. تحقیق در سینمای مستند تا پایان کار ادامه پیدا میکند. به دفعات پیش آمده که ساختار مستند به دلیل حکمی که تحقیق صادر کرده، تغییر میکند. حوزهای که برای تحقیق قائل میشویم این است که هیچ زمانی پایان ندارد. بعد از پیدا شدن این اجزا و در کنار هم قرار گرفتن آنها، آرام آرام قصه رخ خود را نشان میدهد. این درست زمانی است که نقطه آغاز و میانه مشخص میشوند.»
اینکه فیلم مستند حتما باید فیلمنامهای پیش از شروع کار داشته باشد، نکتهای است که مورد تاکید مصطفی رزاقکریمی هم قرار دارد. فیلمنامهای که اگرچه به دلیل ویژگی سینمای مستند یعنی «در لحظه بودن» یک فیلمنامه قطعی مثل سینمای داستانی ندارد، اما خط اصلی و جهت فیلم و اسکلت آن را پیش از به دست گرفتن دوربین مشخص میکند. رزاقکریمی میگوید: «مسجد جامع یزد در فیلم بلندی مثل یاد و یادگار، شش جلد تحقیق داشت. نتیجه این تحقیقات مشخص میکرد که دیوار ضلع شرقی این بنا ویژگیهایی دارد که برای این فیلم مهم است. در واقع با دلایلی که در این تحقیقات ذکر شده بود،چنین مستندی حتما باید فیلمنامه داشته باشد و این گونه نیست که میرویم میگیریم و بعد میبینیم روی میز تدوین چه اتفاقی میافتد. فیلمنامه با ۲۰ درصد خطا باید حتما ارائه بشود. و این۲۰ درصد هم بابت اتفاقاتی که ممکن است سر صحنه برای دوربین و سوژه بیفتد ارتباط دارد و ذاتی کار مستند است. در یک مستند حیاتوحش از کوچ پرندگان مثلا باید از پیش مشخص باشد که کدام پرنده در کجای فیلم مطرح میشود و چه مطالبی در مورد آن باید عنوان شود. این مسائل در وجه اقتصادی مستند هم تاثیرگذار خواهند بود. باید صنعتی به سینما نگاه کرد. ما واژه صنعت را برای سینما مبتذل میدانیم اما با یک دید صنعتی، کارگردان در چارچوبی که تهیهکننده تصمیم میگیرد، تعریف میشود»
محمد تهامینژاد :چند نوع پژوهش داریم
آیا هدف نهایی از تحقیق و پژوهش در سینمای مستند، ارائه اطلاعات درست به بیننده است یا دادن شناختی وسیعتر به فیلمساز برای برخوردی عمیقتر با موضوع فیلم؟ به نظر میرسد جواب این سوال بیش از هرچیز به ژانر فیلم تولیدی ارتباط داشته باشد. محمد تهامینژاد که هم تجربه ساخت مستند را دارد و هم مورخ و پژوهشگر این سینماست، تحقیق در سینمای مستند را به دو دسته کلی تقسیم میکند: « ما چند نوع پژوهش داریم. یک نوع پژوهشهای علمی هستند، که در واقع پژوهشهای پوزیتیویستی بهشمار میآیند و در آنها «تجربه» مبنا قرار میگیرد. یعنی به حس و شهود شما توجه ندارد و میگوید علم پاسخ نهایی را میدهد. این یک نوع پژوهش است که بیشتر برای کارهای علمی استفاده میشود. انواع دیگری هم هستند که پژوهشهای حسیاند. یعنی شما در عین حال که به دستاوردهای علمی توجه میکنید، به خودتان هم به عنوان یک انسان در برخورد با قضیه و به حس و شناختهای شخصی خودتان در جاهایی که علم ممکن است پاسخی به شما نداده باشد، رجوع میکنید. این اتفاقا روشی است که خیلی هم در دنیا مطرح است.»
سینمای مستند کلاسیک ایران با شاهکارهایی چون باد جن (ناصر تقوایی)، موج و مرجان و خارا (ابراهیم گلستان) و ساختههای منوچهر طیاب، کامران شیردل و بسیاری دیگر از آغازگران این راه، سینمایی بود با بیانی کمتر شخصی. بسیاری از فیلمهای این سینما مستقیما در مورد یک اتفاق یا یک مراسم آیینی بودند و فیلمساز در آن اطلاعاتی را به بیننده ارائه میداد. شاخه دیگری از این سینما بیانی شاعرانه نسبت به زندگی داشت که موفقترین نمونه آن «خانه سیاه است» به کارگردانی فروغ فرخزاد بود. در سینمای مستند جدید ایران با گونههای متفاوت از قبل روبرو هستیم و بسیاری از این فیلمها واکنش فیلمساز نسبت به دنیای پیرامونش را در برمیگیرد. در واقع آیا میتوان گفت گونههای جدید مستند احتیاج کمتری به پژوهش دارند؟
معین کریمالدینی :پژوهش در فیلمهای درام محور به چشم نمیآید
معین کریمالدینی کارگردانی که فیلم او «آتلان» در جشنواره سینماحقیقت و سپس جشنواره فجر مورد توجه قرار گرفت و این روزها هم در حال نمایش در سینماهای گروه هنر و تجربه است، اعتقاد دارد شکل داستانی فیلم او باعث میشود تحقیقش به چشم نیاید. در حالیکه دورهای طولانی از کار او به مرحله تحقیق و همچنین نزدیک شدن به موضوع اختصاص داشته است. کریمالدینی در گفتوگویش با سایت هنر و تجربه در این ارتباط چنین توضیح میدهد: «سال ۹۰ تصمیم گرفتم دوباره روی این موضوع که چند سال پیش از آن ذهنم را مشغول کرده بود،کار کنم. از بهمن ماه همین سال، پژوهش را شروع کردم و با بیش از ۳۵ مربی اسب مصاحبه پژوهشی کردم. اما کسی را که میخواستم پیدا نمیکردم. تا خرداد ۹۱ که کاراکتر فیلم را پیدا کردم و یکی دوماه طول کشید تا صحبت و راضیاش کردم تا فیلم ساخته بشود. این مرحله اعتمادسازی بود. پژوهش اصلی فیلم در راستای داستان که شامل داستانهای فرعی فیلم من در کنارخط اصلی داستان میشود تا شهریور ادامه داشت. پژوهش در فیلمهای درام محور به چشم نمیآید. در فیلمهایی مثل «میدان بی حصار» ازمهرداد زاهدیان، «چنارستان» هادی آفریده یا برای «گونگادین بهشت نیست»، چون پژوهشمحورهستند، مخاطب این پژوهش را لمس میکند. اما در مستندهای درامپرداز تصور میشود ،پژوهشی در کار نبودهاست. اما داستان آتلان در مرحله پژوهش شکل گرفت. این پژوهشها در قالب داستانکهایی در حاشیه روایت اصلی تنیده شدند.»