هنر و تجربه: سال پیش که خبر ساخت فیلم جدیدی از بهرام توکلی شنیده شد، اسم نامعمول فیلم جلب توجه می‌کرد. این کنجکاوی تا زمان جشنواره فجر همچنان باقی بود. «من دیگو مارادونا هستم» یک چرخش اساسی در کارنامه کاری بهرام توکلی به شمار می‌آید. در ششمین فیلم توکلی، برخلاف پنج فیلم قبلی او، با فضایی سرخوش و لحنی طنز روبرو هستیم که تلخی و تضاد بین خانواده‌ها از یک سو و شخصیت‌ها از سوی دیگر را پنهان می‌کند. جنس کمدی فیلم با سینمای معمول کمدی در ایران هم متفاوت است و مجموع این ویژگی‌های متفاوت، فارغ از ارزش‌گذاری مثبت یا منفی، باعث اشتیاق بیشتر برای دیدن فیلم می‌شود.
من دیگو مارادونا هستم داستان خانواده دو خواهر است که برسر ازدواج فرزندان‌شان با هم درگیر می‌شوند. نقش هردو خواهر را گلاب آدینه بازی می‌کند و داستان از دید داماد یکی از دو خانواده (با بازی سعید آقاخانی) روایت می‌شود. او که نویسنده است داستان کشمکش‌های این دو خانواده را برای نویسنده‌ای دیگر می‌نویسد تا داستان دیگری را که از این نویسنده دزدیده تلافی کند. تعریف کردن داستان این فیلم پردیالوگ دشوار است. بخش عمده‌ای از زمان فیلم در مشاجراتی می‌گذرد که در آن مشاجرات، گاهی همه دارند با همه دعوا می‌کنند.
بهرام توکلی در نشست خبری فیلم در جشنواره فجر پردیالوگ بودن فیلمش را ویژگی اصلی آن دانست که برپایه مناظره بین کاراکترها بنا شده است. او گفت: «این فیلم سینمایی یک مناظره تمام عیار است و برای اینکه یک مناظره از آغاز تا انتها به نتیجه درست برسد، باید مقدمه، متن و موخره داشته باشد بنابراین در ایجاد مقدمه ناگزیر بودم از دیالوگ‌هایی پرگو استفاده کنم.» من دیگو مارادونا هستم در جشنواره فجر نمایش نسبتاً موفقی داشت و در پایان جشنواره یکی از سه فیلمی بود که در صدر جدول انتخاب‌های نویسندگان و منتقدان مجله فیلم قرار گرفت. فیلم در بخش مسابقه جشنواره فجر نامزد ۱۱ جایزه شد که شامل بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین تدوین، بهترین فیلم‌نامه، بهترین بازیگر نقش اول زن و… می‌شد. اما سرانجام تنها دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد نقش مکمل برای هومن سیدی و بهترین صدابرداری برای محمود سماک‌باشی به فیلم من دیگو مارادونا رسید.
گروه بازیگری پرتعداد فیلم هم از دیگر عوامل جذابیت فیلم برای تماشاگر می‌تواند باشد. بازیگرانی که بعضی از آن‌ها حضوری به کلی متفاوت با نقش‌های پیشین دارند.  سال پیش به نوعی سال سعید آقاخانی بود. این بازیگر که بیشتر برای نقش‌هایش در کمدی‌های تلویزیونی شناخته می‌شد در جشنواره سی و دوم فجر با حضور در دو نقش به کلی متفاوت در این فیلم و « خداحافظی طولانی» ساخته فرزاد موتمن تماشاگران جشنواره را شگفت‌زده کرد. حضور متفاوت او یک سیمرغ هم برایش ارمغان داشت. آقاخانی در این فیلم نقش داماد یکی از دو خانواده را برعهده دارد که همزمان راوی فیلم هم هست و در کشمکشی دائم با کسی است که مدام به او زنگ‌ می‌زند و او را گاه با خشونت و گاه با زاری و التماس بابت سرقت یک داستان تهدید می‌کند. این نقش را صابر ابر برعهده دارد که تنها در یک سکانس ظاهر می‌شود ولی در تمام طول فیلم با صدایش حضور دارد. بازی صابر ابر در این فیلم هجویه‌ای است بر نقش‌های قبلی او در فیلم‌های همین فیلم‌ساز. اضطراب و ناله و زاری بیش از حد او برای موقعیتی که در دید تماشاگر چندان بحرانی نیست می‌تواند شوخی فیلم‌ساز با خودش تلقی شود. بابک حمیدیان، ویشکا آسایش و پانته‌آ پناهی‌ها فرزندان دیگر دو خانواده هستند که هرکدام درگیری و مشکلات خود را دارند و جمشید هاشم‌پور پدر همیشه ساکت خانواده است که به جروبحث بقیه پوزخند می‌زند. هومن سیدی و مهسا علافر نقش پسر و دختر دو خانواده را دارند که فراز و نشیب رابطه آن‌ها جرقه تمام مشکلات بعدی است. سیدی در سالی که موفقیت‌های زیادی به دست آورد، برای این نقش موفق شد جایزه اول بازیگری را بگیرد. سیدی در نشست خبری این فیلم به خبرنگاران گفت: «در سینمای ایران روایت‌های کسل‌کننده بسیاری وجود دارد که ممکن است سینما را به نابودی بکشاند بنابراین فیلم‌هایی از این جنس باید بیش از این ساخته شود.»
من دیگو مارادونا هستم از ۵ تا ۱۲ اردیبهشت در بخش هنر و تجربه جشنواره بین‌المللی فجر به نمایش درمی‌آید.