
فیلمسازان کوتاه از دغدغههایشان میگویند (بخش اول)
شرایط ساختن فیلم کوتاه روزبهروز سختتر میشود
هنر و تجربه/زهرا عزیزمحمدی:اکران فیلمهای کوتاه در گروه سینمایی هنر و تجربه برای فیلمسازان و علاقهمندان سینمای کوتاه دستاوردهای قابل توجه و قابل بحثی به همراه داشته که ما را بر آن داشت تا گفتوگو با فعالان جوان سینمای کوتاه را ادامه دهیم. پویا نبی، کارگردان فیلم کوتاه «ماه عسل» و حسین شاعری، کارگردان فیلم کوتاه «نوار ویدئو» که فیلمهایشان به ترتیب در دوره اول و دوم اکران فیلمهای کوتاه روز به نمایش درآمد، به دفتر هنر و تجربه آمدند تا از تجربه و تاثیر اکران فیلمهایشان بر نگاه شخصی خود و روند حرفهای کارشان بگویند. این میزگرد که هر دو فیلمساز شرکتکننده در آن با وجود تفاوت در دیدگاه، سلیقه و شیوه فیلمسازیشان دغدغههای مشترک زیادیدارند، بهانهای شد تا در آن درباره مشکلات و امتیازات سینمای کوتاه و همچنین مصائب توام با لذت فیلمسازی کوتاه به گفتوگو بپردازیم.بخش اول این میزگرد از نظرتان میگذرد.
برای شروع از روند فیلمسازیتان در سینمای کوتاه بگویید؛ در حال حاضر چگونه در زمینه فیلمسازی کوتاه فعالیت میکنید و در ادامه مسیرتان را چطور ترسیم کردهاید؟
پویا نبی:فیلم «ماه عسل» که در گروه هنر و تجربه اکران شد اولین فیلم من بود که فیلمنامه آن در سال ۸۹ نوشته شد و اردیبهشت ۹۰ جلوی دوربین رفت. بعد از آن هم دو فیلم کوتاه ساختم که ماحصل هر دوی آنها حضور در ۳۰ جشنواره داخلی و خارجی بود. برای آینده هم فعلا قصدی برای ساخت فیلم سینمایی ندارم و واقعا دوست دارم چند فیلم کوتاه دیگر هم بسازم اما شرایط ساخت فیلم کوتاه آنقدر سخت شده که فعلا منتظرم ببینم این اتفاقات ما را به کجا میبرد.
حسین شاعری: در سالهای اخیر در همه جشنوارههای فیلم کوتاه چه به عنوان فیلمساز، چه به عنوان تماشاگر حضور داشتم. بیشتر از آنکه فیلم بسازم، فیلمنامه نوشتهام. در حال حاضر هم چند سیناپس و فیلمنامه بلند دارم که مشغول نوشتن آن هستم. دو فیلمنامه از شش متنی که نوشتم را ساختهام و قصد دارم چهار تای دیگر را هم بسازم و در ضمن فیلمنامه بلندم را هم تکمیل میکنم.
شما جزو اولین فیلمسازان کوتاهی هستید که اکران عمومی فیلمتان را در گروه هنر و تجربه، تجربه کردهاید. از آنجایی که اصولا فیلمهای کوتاه به قصد اکران ساخته نمیشوند (به این معنی که بهطورقطع وقتی شما در حال ساخت این دو فیلم بودید به نمایش عمومی آن فکر نمیکردید.) مشاهداتی که در دوره اکران فیلمتان داشتید چه تاثیری روی فیلمهای بعدی شما خواهد گذاشت؟
شاعری:من فقط یک بار و آن هم در یک روز جمعه به خانه هنرمندان رفتم و متاسفانه تجربه خوبی از مواجهه مخاطب با فیلمهای کوتاه اکران شده نداشتم. تنها هفت، هشت نفر تماشاگر حضور داشتند در حالی که برای آن سالن و در آن سانس تماشاگران بیشتری را تصور میکردم.اما بخش قابل توجهی از این تماشاگر که شما درباره آن صحبت میکنید، در جشنوارهها هم هستند. به هر حال فیلمهای کوتاه اگر خوب باشند، دست به دست بین فیلمسازان کوتاه، در انجمنها، جشنوارهها و محافل دیده میشوند. البته هنر و تجربه این فیلمها را کانالیزه میکند و با برنامه مشخصی نمایش میدهد که این امر اندکی به درصدهمان مخاطبان اضافه میکند.
نبی: اما من تقریبا به همه سالنهایی که فیلمهای ما را در آن نمایش میدادند، سر زدم و به عنوان مثال در خانه هنرمندان حداقل پنجاه نفر تماشاگر را دیدم ولی سالنهایی مثل سینما آزادی همان هفت، هشت نفر تماشاگر را داشت. البته سرزدن به سالنها تنها به دلیل کنجکاوی برای دیدن مخاطب نبود. در واقع میخواستم ببینم کیفیت پخش سالنها چه فرقی با هم دارند.به نظرم فیلمهایی که در سری اول اکران فیلمهای کوتاه اکران شدند، چون این شانس را داشتند که همراه با آغاز به کار گروه هنر و تجربه در معرض دید قرار بگیرند، کنجکاوی زیادی ایجاد کردند. البته نمایش فیلمهای شهرام مکری و مجید برزگر و مستند آقای میرطهماسب هم در جلب نظر قشر روشنفکر بیتاثیر نبود. این تجربه از جهات مختلفی برای من خوب بود. اینکه به هرحال توانستم با مخاطبین فیلمم که چه به صورت تصادفی و چه به صورت غیرتصادفی به تماشای آن آمده بودند، رودر رو بشوم و نظرشان را بپرسم؛ از آدمهایی که اعتراض داشتند که اصلا چرا باید این فیلم اکران شود تا آدمهایی که فیلم را دوست داشتند. به هر حال این بازخورد نه فقط برای فیلم کوتاه بلکه برای هر فیلمسازی واجد ارزش است و میتواند به آینده و مسیر فیلمسازیاش کمک کند. نقدهای ماهنامه هنر و تجربه و جلسات نقد و بررسی فیلمها هم باعث شد کمی بیواسطهتر با مخاطب روبهرو شویم. چون یکی از مشکلات سینمای کوتاه محفلی بودن آن است؛ در واقع یک جمع دوستانه در تولید یک اثر سهیم میشوند و چون جایی برای عرضه آن وجود ندارد، چند دوست دیگر هم میآیند آن را میبینند و نظر دادن در مورد فیلمها در یک سری تعارفات میگذرد. اما اکران فیلمم در گروه هنر و تجربه با اینکه از تولید آن یکی دو سالی میگذشت اتفاقات مفید و آموزندهای برای من داشت که اگر قرار به ساختن چهارمین فیلم باشد، حتما گوشه چشمی به اتفاقاتی خواهم داشت که هنر و تجربه رقم زد.
شاعری:خوبی دیگری که اکرانها فیلمهای کوتاه دارند این است که فیلمها را در یک مجموعه انتخاب شده، قرار میدهند. در جشنواره فیلم کوتاه حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ فیلم هست که به جز اسم کارگردانهایشان(که خیلیهم شناخته شده نیستند) اطلاعاتی برای تشخیص اینکه کدام فیلمها خوب هستند، وجود ندارد اما هنر و تجربه این قابلیت را دارد که گلچینی از بهترین فیلمهای کوتاه دوسه سال اخیر را معرفی کند.
با چه انگیزهای فیلمتان را به گروه هنر و تجربه ارائه دادید؟
شاعری:یک دلیلش مشخصا رزومه کاری بود. به هر حال برای مهیا شدن شرایط تولید یک فیلمنامه بلند چنین اتفاقی کمک کننده است. دلیل دیگرش استقبال از این تجربه جدید بود.کنجکاو بودم ببینم نمایش فیلم در این گروه چگونه است. قطعا تجربه این فضای جدید برای آدم خوشایند است.
هدفتان از ساختن فیلم کوتاه چیست؟ اینکه وسیلهای شود برای ساخت اولین فیلم بلندتان یا خود فیلم کوتاه برای شما هدف است؟
نبی:تا به حال سینمای کوتاه برای من شاید تلاشی بوده برای اینکه اگر روزی فیلم بلندی ساختم، تجربه و اندوخته بیشتری داشته باشم تا فیلم کاملتری به وجود بیاید اما هرگز این نبوده که بخواهم از فیلمهای کوتاه پلی برای ورود به سینمای بلند درست کنم. با این حال شرایط ساختن فیلم کوتاه روز به روز برای فیلمسازان سختتر میشود و واقعا ترجیح میدهم تا زمانی که وضعیت کمی آسودهتر شود، دست نگه دارم. یعنی روندی که تقریبا هر یک سال و نیم یک فیلم کوتاه میساختم را فعلا متوقف کنم. کاش سینمای کوتاه متولیای داشت که میتوانستیم از آن کمک مالی یا معنوی بگیریم. یعنی حتی اگر کمک مالی به فیلمسازان نمیشود، دست کم فیلمساز کوتاه هویت مستقلی در کشور داشت؛ اگر همه اینها بود، واقعا دوست داشتم همینطور تا ۱۰ سال دیگر هم فیلم کوتاه بسازم. چون تجربه به شدت لذت بخشی است و شما میتوانید مدلهای مختلف فیلمسازی را در آن خارج از اصول صنعتی سینمای بلند تجربه کنید.
شاعری:فیلم کوتاه برای من به نوعی پلی است برای ساختن فیلم بلند، دلیلش هم این است که خیلی روز خوشی از فیلم کوتاه ندیدم؛ چه در تایید فیلمنامهام برای جور شدن سرمایه و چه در مرحله اجرا. از آنجایی که کارهای من عموما نماهای بلند دارد و متکی به بازیگر حرفهای است، همیشه از نظر بودجه و بازیگر در مضیقه هستم. و چون دوست ندارم در شرایطی بمانم که نگاه به فیلمسازان سینمای کوتاه از بالا به پایین است و اعتمادها کم، ترجیح میدهم سراغ کار بلند بروم. البته متاسفانه نگاه من هم به سینما به شکل اغراق آمیزش شبیه نگاه یک نقاش است به نقاشیاش؛ یعنی خودت هستی و اثرت. اما در سینما با به میان آمدن بحث تهیهکننده و خیلی شاخصههای دیگر، بین تو و اثرت مانع ایجاد میشود. دخالتها در جزییات فیلمنامه و اثر هم آنقدر زیاد است که ممکن است از سینمای بلند هم ناامید شوی.
نبی: طبق آماری که انجمن سینمای جوان در سال ۱۳۹۰ ارائه داده بود، در سراسر ایران حدود ۷۰۰ فیلم کوتاه در سال ساخته میشد. این یعنی ما ۷۰۰ کارگردان بالقوه داریم! بعد میبینیم از بین آن ۷۰۰ فیلم حداکثر ده فیلم دیده یا تحسین میشوند. میدانیم که شرایط اقتصادی مملکت دچار مشکل است و وزارت ارشاد هم از این قضیه مستثنی نیست و قابلیت این را ندارد که ۷۰۰ کارگردان را حمایت مالی کند اما انتظار میرود از آن ده نفری که بالا میآیند و کیفیت کارهایشان مشخص است حمایت مالی بشود یا حداقل شرایطی ایجاد شود که بتوانند با افتخار در سینمای ایران بگویند فیلمساز فیلم کوتاه هستند و از این کلمه شرم نداشته باشند؛ در سراسر دنیا کارگردانهایی هستند که با ۵۰ سال سن همچنان فیلم کوتاه میسازند و هیچ علاقهای هم به ساختن فیلم سینمایی ندارند. چون این کار به علاقه و تخصصشان تبدیل شده و اصلا از این راه نان میخورند. ولی در ایران نمیتوان با اطمینان گفت که همه فیلمسازان جوان از سر علاقه دارند به سمت ساخت فیلم بلند میروند. در حال حاضر ما فیلمسازان کوتاه عدهای هستیم که فقط برای عشق خودمان فیلم میسازیم.اگر میخواستیم کمی حرفهایتر به ماجرا نگاه کنیم، قطعا این شیوه فیلمسازی را کنار میگذاشتیم چون فقط بدهکار میمانیم.
به نظر شما این امکان وجود دارد که از طریق اکران فیلم کوتاه، بازگشت سرمایهای وجود داشته باشد تا بخشی از مشکلات مالی فیلمسازان کوتاه حل شود.
نبی:من تقریبا هر یک سال و نیم یک بار یک فیلم ساختهام آن هم با یک گروه ثابت پشت دوربین. فیلم اولم را با ۹۰۰ هزار تومان ساختم، فیلم دومم را با ۳میلیون تومان و فیلم سومم را با ۶میلیون تومان. آدمها فرقی نکردند ولی شرایط تغییر میکند. سال ۸۹ یک لوکیشن خوب را با ۲۰۰ هزار تومن میگرفتیم و امسال همان لوکیشن را با یک میلیون تومان. بازگشت سرمایه برای فیلم کوتاه شبیه شوخی است. گمان نمیکنم الان فیلم کوتاهی که برایش وقت گذاشته شده باشد و کیفیت قابل قبولی داشته باشدبا کمتر از چهار میلیون تومان تمام شود.
شاعری:البته من سه فیلمم را با هزینه یک میلیون تومانی ساختم، در حالی که تو همین تعداد فیلم را با ده میلیون تومان ساختی و خوب میدانم این بودجه برای سه فیلم، عدد متوسط و حتی کمی است. من کمی غیرعادی فیلم میسازم.
شیوهای که شما در فیلمسازی پیش گرفتهاید کمخرجتر است. مثلا فیلمی مثل «نوار ویدئو» با یک پلان، یک بازیگر، یک لوکیشن و احتمالا یک روز فیلمبرداری حتما شرایط تولید خاص و متفاوتی نسبت به فیلمهای دیگر دارد.
شاعری:جور دیگری نمیتوانم بسازم، ناخواسته اینطور میشود. سینما برای من این گونه در ذهنم شکل گرفته که وقتی شرایط ساختن فیلم پیش میآید و بودجهاش را ندارم باید آن فیلم به نحوی ساخته شود. اغلب فیلمنامههای من تک لوکیشن و یکی دوتایشان شبیه همین نوار ویدئو هستند.نمیدانم… شاید یک چیزی در ناخودآگاه وادارم میکند، کارهایم جمع و جور باشد یا شاید آن جنس سینمایی که دوست دارم، به صورت اتفاقی عجین شده با سرمایه کم.
یکسال در نقشی در یک فیلنامه خوب کوتاه زندگی واقعی کردم تا تمام جزییاتش رو بلد بشم فیلمنامه هم جالبه و خوبه اسمشم نان و چسبه ولی سرمایه نیست متاسفانه هعییییییییییییییی
۰۹۳۸۶۹۶۴۹۱۶