
فیلمسازان کوتاه از دغدغههایشان میگویند(بخش دوم)
فیلمسازان غیرجدی به فیلم کوتاه آسیب میزنند/ نگاه به فیلمسازان کوتاه از بالا به پایین است
هنر و تجربه/زهرا عزیز محمدی:در بخش اول گفتوگو با حسین شاعری کارگردان فیلم «نوارویدئو» و پویا نبی کارگردان فیلم «ماه عسل» که فیلمهای کوتاهشان در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمده، از تجربه اکران فیلم کوتاه و تاثیرش بر روند فیلمسازی کارگردانهای فیلم کوتاه گفته شد و نیز از چرایی ساخت فیلم کوتاه و هزینههای آن. در بخش دوم این میزگرد به مشکلات ساختن فیلم کوتاه و پیشنهادهایی برای اکران بهتر این فیلمها پرداختهایم.
فیلمسازان کوتاه از دغدغههایشان میگویند(بخش اول)
موانع و مشکلاتی که بر سر راه یک فیلمساز کوتاه وجود دارد تا اثرش را به تولید برساند، چیست؟
نبی:اصولا صحبت کردن از مزایای فیلم کوتاه راحتتر از معایبش است. چون دایره معایب آنقدر وسیع است که میتوانیم ساعتها درباره آن صحبت کنیم. واقعا هر طرفش را نگاه میکنی یک مشکل است، از بحث سرمایه، حمایت مالی یا معنوی، اخلاق حرفهای، انتخاب بازیگر، نحوه عرضه و…
شاعری: بدون اغراق برای هر کارم و برای هر کدام از شخصیتهای فیلمنامهام، حداقل به ۱۵ بازیگر زنگ میزنم و با آنها قرار میگذارم. اما از آنجایی که همه چیز در فیلم کوتاه با «شاید» پیش میرود، مشکلات از زمان تمرینها آغاز میشود.
نبی:بازیگر هم مثل هر کدام از عوامل فنی که وارد فیلم شما میشوند، میخواهند به خلق آن اثر کمک کنند. آنها با این دید میآیند که بازی در آن فیلم یا باید برایشان پول داشته باشد (که اصولا ندارد) یا بازیگر ممکن است این طور تصمیم بگیرد که من با این فیلم تجربهای میکنم که سینمای بلند در این سالها از من دریغ کردهاست.
اصلا چگونه میتوان اعتماد عوامل حرفهای را برای همکاری در فیلم کوتاه جلب کرد؟
نبی:یکی از راههای جلب اعتماد پیشینه خود فیلمساز است؛ آن هم اگر در شرف ساختن فیلم دوم یا سوماش باشد. بخشی از این سختگیریها طبیعی است چرا که ما جوانیم و سرمان پر از باد است و آنها به آبرویی که در این حرفه کسب کردهاند، فکر میکنند. بخش دیگر و در واقع مهمترین معیار برای جلب نظر عوامل بهخصوص بازیگران، فیلمنامه است؛ اینکه فیلمنامه چقدر برای من بازیگر جای کار دارد و امکان دیده شدن در یک نقش متفاوت را میدهد. تجربیات تازه هر فیلم کوتاهی هم میتواند عوامل پشت دوربین را جذب کند.
شاعری: البته برای تو بخشی از این جلب اعتماد به وسیله رابطه به وجود آمده است. تجربه روزنامهنگاری و دستیاری به این قضیه کمک میکند. این خودش امتیازی است که شاید از دید خودت هم پنهان مانده اما تقریبا ۹۰درصد بچههایی که فیلم کوتاه میسازند این امکان را ندارند، مخصوصا درمورد عوامل پشت دوربین. من به شخصه خیلی کمتر از این روابط بهرهمند میشوم. اما بیشتر این دغدغه را در حوزه بازیگری دارم.
نبی: اصولا با بازیگرها به مشکل برمیخورم. واقعا دایره دوستان بازیگرم به ده نفر هم نمیرسد.
شاعری:مشکل جدیتر آن جا است که اگر با بهترین بازیگرها هم آشنایی داشته باشی اما خیلی از آنها نمیتوانند اشراف و تسلط کارگردان یا نویسنده را به متن داشته باشند. بنابراین شیوه مواجههشان با متن اشتباه است در صورتی که اگر در شرایط مشابه با یک فیلم بلند طرف باشند یا از اول میگویند نه یا فرصتی برای صحبت با آن سمت ماجرا فراهم میکنند؛ کسی که متن را نوشته و قصد اجرای آن را دارد. نوع نگاه بازیگر به فیلم و فیلمنامه کوتاه ناخواسته یا خواسته از بالا به پایین است، یعنی از پیش نظر و قضاوتی دارند و بر اساس آن تصمیمهایی میگیرند که قطعا در کار بلند نخواهند گرفت. درحالی که من میگویم کاش مجالی برای این صحبت کردن هم باشد. خیلی مواقع دوست داشتم فرصت حرف زدن، تشریح ایده خودم و نشان دادن نمونه کارم را داشته باشم. برای مثال من برای فیلمی به اسم «آتن» بدون اغراق ۱۲هزار عکس بازیگر دیدم. شاید هیچ کس چنین وسواسی برای فیلم کوتاه به خرج ندهد، بعد بازیگر فیلمنامهای را که من چهل بار بازنویسی کردهام را در یک دقیقه، نخوانده ورق میزند و میگوید آقای «شایقی» فیلمنامه «آنتن» شما را خواندم و دوست نداشتم. هم اسم من را اشتباه میگوید، هم اسم فیلم را. بعضی از ضربهها آنچنان مهلک است که یکی دو روز شما را به کما میفرستد.
فکر نمیکنید درصد خطا در روند ساخت فیلمهای کوتاه آنقدر بالا است یا آنقدر اشتباهها زیاد بوده که هم عوامل حرفهای سینما را نسبت به سینمای کوتاه بدبین کرده و هم مخاطبهای حرفهای سینما را نسبت به تماشای فیلم کوتاه بیمیل؟
نبی: بله، اساسا ما در دنیای فیلم سازی کوتاه با یک سری افراد طرف هستیم که برای هدفی غیرفیلمسازی فیلم میسازند. موقعیت اساسا برای آن فرد موقعیت جدیای نیست. وقتی چیزی برای شما جدی نباشد، طبیعتا برای طرف مقابلتان هم جدی نمیشود. بزرگترین ضرری که اینها به فیلمسازان کوتاه زدهاند، خراب کردن ذهنیت دیگران نسبت به فیلم کوتاه است. گاهی به بعضی از بازیگران یا عوامل پیشنهاد کار میدهی، میگویند من تا همین چند وقت پیش فیلم کوتاه دوست داشتم اما از یک تجربه ناموفق حرف میزند و آن را به همه پروژهها نسبت میدهد. در حالی که در سینمای بلند این مسائل خود به خود حل شده است؛ کارگردانها شناخته شدهاند و کارنامه آدمها و مواجهه شان با بازیگرها و عوامل مشخص است. اما در فیلم کوتاه موقعیتها محفلی است.
شاعری: باید روابط دوستانه باشد تا کارها پیش برود.
مشکل فیلمهایی که بدبینی ایجاد میکنند در ایدهشان است یا در شیوه اجرا؟ اگر شما به عنوان فیلمسازان کوتاه بخواهید درباره اشتباهات رایج صحبت کنید به چه نکتهای اشاره میکنید.
نبی: در کشور ما خیلی از مقولهها به جای اینکه تئوریزه شوند، از دل تجربهها به دست میآیند. فیلمسازی کوتاه بر اساس ایدهای شکل میگیرد که برای زمان ده الی پانزده دقیقهای است. جشنوارههای معتبر در تمام دنیا فیلم کوتاه را تا ۱۵ دقیقه (یا زیر ۳۰ دقیقه) تعریف میکنند. اصولا اینگونه فیلمها بر اساس ایدهای شکل میگیرند که درواقع قصه در انتها بسته میشود؛ نه در ذهن مخاطب اما قرار نیست قابلیت تبدیل به یک فیلم سینمایی را هم داشته باشد، چون برای آن زمان محدود طراحی شده. اشتباهی که ما انجام میدهیم این است که فیلمهای نیمه بلند و بالای ۳۰ دقیقه را به اسم فیلم کوتاه نشان میدهیم و عملا میبینیم که آن فیلم ملودرام اجتماعی غلیظی را تعریف میکند که در درجه اول درباره بدیهیترین مشخصه فیلم کوتاه سوال ایجاد میکند. البته در مواردی هم بعضیها میخواهند، فیلمی بسازند به عنوان نمونهکار و به وزارت ارشاد یا کانون کارگردانان ارائه دهند. خب، در این صورت محدودیت زمانی وجود ندارد اما اشتباهی که از سوی اغلب جشنوارههای داخلی میشود این است که فیلمهای نیمه بلند را هم در دسته بندی فیلمهای کوتاه میپذیرند. یعنی از مجاری قانونی و تخصصی هم دارد به ما اشتباه گفته میشود و مشکل ما این است.
پیشنهادتان برای شیوه اکران و نحوه کنار هم قرار گرفتن فیلمهای نمایش داده شده چیست؟
شاعری: تعداد سالنها و سانسها که کم است. این مشکل برای فیلمهای بلند هم وجود دارد و گریزناپذیر هم هست اما تاثیر زیادی میگذارد. پیشنهادی دارم که البته درباره بحث حقوقیاش خیلی نمیدانم. شاید یک کارگردان فیلم بلند دوست نداشته باشد فیلم کوتاهی قبل از فیلمش به نمایش دربیاید اما قطعا این اتفاق بهتری برای فیلمهای کوتاه است. چون خیلی از کسانی که برای تماشای یک فیلم بلند به سینما میآیند، به شکل یک توفیق اجباری یک فیلم کوتاه را هم پیش از آن میبینند. البته این اتفاق در جشنواره فجر افتاد و در یک صحبت دوستانه به تصمیمگیرندگان آن گفتم که مثلا فیلم کوتاه«نوار ویدئو» ربطی به فیلم «آشنایی با لیلا» ندارد و شاید جالبتر بود که در یک سانس با فیلمی مثل «پرویز» به نمایش دربیاید. این اتفاق خوبی است اگر چینش فیلمها کنار هم درست و حساب شده باشد. به نظرم این میتواند یکی از بهترین رویکردهای هنر و تجربه برای فیلمهای کوتاه باشد.
نبی: یه نظر من هم میتوان دو مدل را پیشنهاد داد که مدلهای معقول و منطقیتری است. یکی همین نمایش فیلم کوتاه و بلند در کنار هم به شرط اینکه اساسا فیلمهای کوتاه تا ۱۵ دقیقه را همراه یک فیلم بلند نمایش دهند و البته فیلمها در یک حال و هوا باشند. چون مخاطب در درجه اول فیلم بلند را انتخاب کرده و نباید احساس کند سرش کلاه رفته و یک فیلم کوتاه را به زور برای او به نمایش درمیآورند.در کشورهایی که سینما تبدیل به صنعت شده و سینمای خاص و هنری رونق دارد مثل فرانسه با فیلمهای کوتاه اینگونه برخورد میشود.کار دیگری این است که اکرانهای چرخشی در سالنهایی که میدانیم خالی میمانند را خاتمه دهیم. در عوض جایی مثل خانه هنرمندان یا هر پاتوق دیگری را برای ساعات شلوغی مثل ۷ عصر روز پنجشنبه درنظر بگیرند که هر هفته فیلمهای کوتاه در آنها نمایش داده شود. این شیوه نمایش، پاتوقی را برای فیلمسازان کوتاه یا علاقهمندان به سینمای کوتاه ایجاد میکند.