هنر و تجربه: نشست‌های تخصصی سینمای مستند با عنوان «داکیومنتری به روایت ایرانی» روز چهارشنبه با سه سخنرانی ادامه پیدا کرد. محمد تهامی‌نژاد، همایون امامی و مهرداد فراهانی در این روز در ارتباط با سینمای مستند صحبت کردند. روز اول این نشست‌ها به نمایش فیلم‌های کمتر دیده شده‌ای از دهه چهل اختصاص داشت که از آرشیو فیلمخانه ملی ایران تهیه شده بودند. در روز دوم این برنامه‌ها محمد تهامی‌نژاد پژوهشگر و مورخ سینمایی، سینمای مستند را از ابتدای ورود دوربین به ایران تا فیلم‌های مردم‌نگاری که خارجی‌ها در ایران ساختند و تولید و نمایش فیلم‌های اصل ۴ در ایران تا آغاز دهه چهل بررسی کرد.
تهامی‌نژاد مستندهای تاریخ سینمای ایران را به دو دسته کلی تقسیم کرد: «مستندهایی که تصاویر سرزمین ایران را ثبت و ضبط کرده اند و فیلم‌هایی که توسط ایرانیان تولید شده‌اند.» او پس از اشاره به مستندهایی همچون «علف»، «آبی و رابی»، «حاجی آقا آکتور سینما»، «کشور شاه و خورشید»، «کاروان زرد» و «طلوع ایران» به دوران فترت سینمای ایران پرداخت، دورانی بین سالهای ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۷ که به تعبیر تهامی نژاد، برعکس تعبیر «فترت»، اتفاقا دوران بازسازی زیرساخت‌های سینمایی در ایران است.
به گفته تهامی‌نژاد، پس از این دوره نوبت به ورود اساتید دانشگاه سیراکیوز امریکا به ایران رسید، دوره‌ای که آن‌ها برای آموزش فیلم‌سازی به ایران آمدند و مستندسازانی را تربیت کردند که به تولید برخی فیلم‌های آموزشی برای روستاییان پرداختند. تهامی‌نژاد پس از اشاره به مستندهای برادران امیدوار از جهانگردی‌های‌شان در سال‌های بین ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰، ضمن پخش بخش‌هایی از مستند «مروارید دریای خزر» محمدقلی سیار را اولین مستندسازی عنوان کرد که به واسطه پرداخت‌های فراوانش به موقعیت دریا از زاویه تئوری مولف قابل مطالعه است.

دهه چهل دهه تاسیس سینمای مستند
دهه چهل دهه شکوفایی سینمای مستند در ایران به شمار می‌رود. زمینه‌های عینی این خیزش هنری در سخنرانی دوم مورد بررسی قرار گرفت که همایون امامی مستندساز قدیمی و پژوهشگر ارائه دهنده آن بود. امامی فرصت‌ها را به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم کرد و گفت:«نقش و اهمیت امریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و نیاز دولت به حمایت سیاسی غرب و تاکید آمریکا بر باز شدن فضا در اوایل دهه چهل که بعدا البته دوباره به انسداد فضا انجامید عواملی بودند که از بیرون بر فضای کشور تاثیرگذار بودند.» امامی تاثیر خارجی را به این صورت شرح داد که شاه نیاز مبرمی به رضایت افکار عمومی خارجی احساس می‌کرد و می‌خواست چهره‌ای مترقی از ایران به بیرون نشان بدهد و همین خواست او باعث شد زمینه برای رشد سینمای مستند فراهم شود. حضور نیروهای اصل ۴ در کشور، نیاز به هنرهای نمایشی و باله و اپرا و هنرهای غربی برای ترسیم چهره مترقی از کشور و تشکیل وزارت فرهنگ و هنر از سایر عواملی بودند که به رشد سینمای مستند کمک کردند.
هم‌چنین همایون امامی از نقش چهره‌هایی مثل فریدون رهنما و ابراهیم گلستان یاد کرد که جریان‌ساز شدند و مترجمینی که در آشنایی با جهان نقش بسزایی داشتند:« در این دهه تحصیل‌کردگان خارج از کشور به ایران برگشتند و چون زمینه فعالیت در سینمای واستانی وجود نداشت در سینمای مستند وارد شدند. سینمای مستند از آن دسته هنرهاست که پیشینه‌ای در کشور نداشت و در این دهه به واقع تاسیس شد. از این رو دهه چهل را می‌توان دهه بنیان‌گذاری سینما دانست.»
همایون امامی پژوهشگر سینمای مستند کانون‌های فیلم‌سازی در این دهه را در سه حلقه عمده طبقه‌بندی کرد: «استودیو گلستان و اطرافیان ابراهیم گلستان، اطرافیان فریدون رهنما و وزارت فرهنگ و هنر. » امامی به شرح فعالیت‌های رهنما بعد از ورود به کشور پرداخت و خاطراتی از نسل اول مستندسازان تعریف کرد که چطور با حمایت بی‌دریغ رهنما موفق شدند فیلم‌های موفقی مثل باد جن و یا ضامن آهو در چهارگوشه کشور بسازند. به اعتقاد امامی تحصیل‌کردگان سینما در خارج از کشور به علت آشنایی با سینمای روز دنیا و موج نوی فرانسه و نئورئالیسم ایتالیا زیبایی‌شناسی متفاوتی داشتند و در طول این دهه با بازگشت کسانی مثل خسرو سینایی، احمد فاروقی قاجار، منوچهر طیاب، کامران شیردل، فریدون رهنما و… جریان سینمای مستند پاگرفت و فیلم‌های موفقی مثل «ریتم» منوچهر طیاب و «طلوع جدی» فاروقی قاجار ساخته شد.
همایون امامی در خصوص ویژگی‌های این نسل از روشنفکر-فیلم‌سازان گفت: «باورهای سیاسی مخالف قدرت غالب که هنرمندان را در موضع اپوزیسیون قرار داد. این امر را به دو صورت می‌توان مورد بررسی قرار داد. نخست نوعی لحن افشاگرانه که از مثال‌های آن گروهی از فیلم‌های کامران شیردل و ۱۳ فیلمی بودند که ناصر تقوایی برای تلویزیون ساخت و همگی توقیف شدند. در تلویزیون هم محمدرضا اصلانی در فیلم جام حسنلو در قالبی بسیار استعاری با تصویر گرفتن از این اکتشاف باستان‌شناسی در آن زمان، در واقع از پیروزی حق بر باطل صحبت می‌کند. در وهله بعد گروه دیگری از فیلم‌سازان بودند که ایهام هنری را جایگزین لحن مستقیم گروه قبل کردند.»

دهه پنجاه دهه تفوق تلویزیون
آخرین سخنران نشست روز چهارشنبه مهرداد فراهانی از نسل سوم پژوهشگران سینمای مستند بود که به مستندسازی در دهه پنجاه و ارتباط آن با تلویزیون به عنوان یگانه کارفرمای سینمای مستند در این دهه پرداخت. فراهانی که صحبت‌هایش را با گله از آرشیو نشدن سینمای مستند و دسترسی سخت و تقریبا غیرممکن به آرشیو تلویزیون در این دهه آغاز کرد از مستند سازی در دهه پنجاه گفت و این‌که در این دهه آن بیان مستقیم و افشاگرانه نسبت به بیان هنری‌تر رواج بیشتری پیدا کرد.
فراهانی به توقف فعالیت اکثر مجموعه‌های خصوصی و نیمه دولتی در این ایام اشاره و مهم‌ترین مجموعه تولیدکننده فیلم و مستند در این ایام را «تلویزیون ملی ایران» معرفی کرد و تاکید داشت که بهترین راه برای آشنایی با سینمای مستند در این ایام مطالعه و بررسی آثار تلویزیون در اوایل و اواسط دهه ۵۰ است. وی همچنین «مدرسه عالی تلویزیون و سینما» را که در تلویزیون ملی ایران تاسیس شد، مهمترین مرکز آموزشی سینما در این ایام دانست.
مهرداد فراهانی همچنین مهم‌ترین تفاوت‌های سینمای مستند پس از انقلاب با پیش از انقلاب را این‌گونه بیان کرد: «آزادی ایجاد شده باعث بیرون آمدن دوربین ها از تلویزیون، مستندسازی آزاد و شکسته شدن انحصار پخش مستندها در این ایام شد.»