هنر و تجربه: آغازگر سومین روز از سلسله نشست‌های «داکیومنتری به روایت ایرانی»صبح روز پنج شنبه ۳۱ اردیبهشت پیروز کلانتری با موضوع «سینمای مستند اجتماعی در دهه شصت» بود. این نشست مثل روزهای قبل در سالن فارابی دانشگاه هنر برگزار شد.
کلانتری در آغاز صحبت‌هایش در توضیح مهم‌ترین تفاوت بین دهه ۶۰ با دهه‌های قبل گفت :«جامعه ایران بعد از انقلاب به معنی واقعی یک جامعه شد یعنی از یک جمع تبدیل شد به جماعتی که به خودش و مسائلش فکر می‌کند و تحرک دارد و در این دهه با جامعه درحال حرکتی پر از گره‌ها و منازعات سیاسی طرف هستیم.»
پیروز کلانتری مستندساز و پژوهشگر سینمای مستند در شرح ایران دهه شصت به جنگ به عنوان یک حرکت توده‌ای اشاره کرد که یک جنگ کلاسیک نبود و گفت: «با این وجود از پشت جبهه، وضع خانواده‌ها و روابط بین نسلی و غیره تصویر نداریم. از زندگی روزمره دهه شصت خیلی کم تصویر داریم. در حالی‌که نبض تحرک اجتماعی در زندگی روزمره مردم است.»
پیروز کلانتری در ادامه به سینمای مستند جنگ اشاره کرد و از این‌که فیلم‌های مستند دیگر سینمای جنگ با وجود ارزش‌های فراوان زیر سایه مجموعه مستند روایت فتح قرار گرفته‌اند ابراز نارضایتی کرد. «مستندهای روایت فتح متاسفانه بیشتر تقدیس شده‌اند تا تحلیل. سینمای جنگ تنها جریان سینمایی پایدار در سینمای ما بوده است که بخش مهم آن در سینمای داستانی اتفاق افتاده است تا در مستند. مستندهای روایت فتح اهمیت درجه اول‌شان در رابطه دوربین با موضوع و رابطه‌ای است که بین فیلم‌بردارها و سوژه اتفاق می‌افتد و این رابطه ناخودآگاه و ناشی از شور اجتماعی است. اتفاق در دل آن ارتباط‌هاست نه گفتاری که روی تصویر گذاشته می‌شود و این ارتباط خُرد بین دوربین و کاراکتر را به یک روایت کلان تبدیل می‌کند.»
دومین ویژگی عمده در سینمای مستند دهه شصت، ساخته شدن مستندها در تلویزیون است که تقریبا همه مستندهای غیرجنگی دارند در تلویزیون ساخته می‌شوند و از این نظر با سینمای دهه ۵۰ شباهت دارد. کلانتری در این مورد گفت: «از هرجای ایران که می‌خواستید فیلم بسازید نهایتاً از اتاق کارگردان‌های تلویزیون سردرمی‌آوردید که در نهایت ۳۰ نفر بودند. اما امروز را و این تغییر ایجاد شده را ببینید که از همه جای ایران در همان‌جا فیلم می‌سازند و خود سینمای مستند تبدیل به پدیده شده است. منظورم این نیست که از پدیده‌های اجتماعی فیلم می‌سازند بلکه این خود سینمای مستند است که یک پدیده فرهنگی در ایران امروز شده است.»
پیروز کلانتری از بین فیلم‌ها و فیلم‌سازان این دهه از محمدرضا مقدسیان نام برد که او را جدی‌تر و متفاوت از بقیه کارگردانان تلویزیون می‌داند: «دائم می‌دیدم که مقدسیان از این اتاق به آن اتاق می‌رفت و فیلم‌هایش دو سه سال طول می‌کشید و در طول این مدت روی فیلم‌ها کار می‌کرد و وجه هنری آثار برایش مهم بودند. مجموعه آب و آبیاری که فیلم “قنات ” هم یکی از آن‌ها بود از کارهای خوب آن دهه است. مقدسیان بدون این‌که فضایی دور و برش باشد یک تنه پیش می‌رفت و دلم می‌خواهد از او بپرسم آن باور و مداومت و شور را از کجا می‌آورد.»
کلانتری همچنین از ابراهیم مختاری و فیلم «زعفران» او و «بره‌ها» فرهاد مهرانفر یاد کرد  و این دو فیلم را آثار مردم‌شناسانه مهمی دانست .این دو فیلم در خارج تلویزیون ساخته شدند:« مختاری برای اولین‌بار در یک فضای غیردولتی فیلم‌ ساخت و مهرانفر در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که آن زمان تازه تاسیس شده بود و مهرانفر در این فیلم‌ها نشانی از فیلم‌سازی قدر دارد و تا جاهایی هم خوب پیش می‌رود.»
یک شاخه مهم دیگر مستندسازی در این دهه از نظر پیروز کلانتری، مستندهای عباس کیارستمی است. او گفت: «سه و به بیان دیگر چهار فیلم عباس کیارستمی، یعنی مشق شب و همشهری و قضیه شکل اول شکل دوم و حتی کلوزآپ که همان میزان که مستند است داستانی هم هست، فضای خاصی دارند که در آثار دیگر به چشم نمی‌خورد. یک رفتارشناسی فرهنگی تاریخی اجتماعی در این فیلم‌ها هست بدون اینکه کیارستمی ادعای این تحلیل را داشته باشد. این رفتارشناسی دقیق به خاطر نگاه تیزبین او است. این  آثار ما را زیر ذره‌بین غیرآشکاری می‌گذارند. در مشق شب ما را با استبداد پدرسالارانه‌ای به شکلی ظریف روبرو می‌کند و نکته اصلی این ظرافت در عین بی‌رحمی است. صحنه آخر مشق شب و سرودی که بچه‌ها می‌خوانند بسیار تاثیر گذار است ، شاید هیچ صحنه‌ای در هیچ فیلم مستند یا داستانی تا این حد من را نلرزانده باشد.»

در بخش دوم صحبت‌ها پیروز کلانتری به تغییرات ناشی از انقلاب اشاره کرد که به قول او باعث شد دوربین از روی سه پایه دهه چهل برداشته شود و روی دست فیلم‌ساز دهه شصت قرار گیرد.
به بیان او در اوایل این دهه سیاست آن‌قدر غلبه دارد که کسی که سیاسی بود نمی‌توانست فیلم اجتماعی بسازد. کلانتری از مستندهای «کودک و استثمار» اصلانی، «تمرکز» بنی‌اعتماد و «با خاک تا خاک» مشیری به عنوان مستندهایی سیاسی یاد کرد که اگرچه مشاهده‌گر هستند اما به شعار بیشتر نزدیک می‌شوند : « در فضایی که انواع عقاید سیاسی با تنوع غریب  وجود داشت من این بیانیه دادن‌ها را بد نمی‌دانم. شاید شکلی از فیلم-مقاله‌های امروزی در این فیلم‌ها اتفاق افتاده و امروز هم که این فیلم‌ها را ببینیم سندی از دوران خود هستند.»
کلانتری در ادامه به مستندهای محققانه و پژوهشگرانه مثل «کوره‌پزخانه» محمدرضا مقدسیان و «زناشویی و طلاق» فریدون جوادی اشاره کرد و جریان دیگر فیلم‌سازی در این دوره را مستندهای صنعتی دانست که سعید محصصی در فولاد مبارکه می‌ساخت و بعدها با شروع دوران سازندگی فرشاد فدائیان فیلم‌های صنعتی زیادتری تولید کرد. همچنین او به مهاجرت‌های نسبتاً گسترده فیلم‌سازان تلویزیون به خارج از کشور در این دوره اشاره داشت .
یک اتفاق دیگر سینمای مستند دهه شصت در اواخر این دهه باتاسیس دفاتر تولید خصوصی شکل گرفت که با شروع دوره سازندگی اتفاق افتادند و جامعه بعد از تحمل یک دوره سنگین دوباره می‌خواست نفس بکشد.
در جلسه پرسش و پاسخ همایون امامی مستندساز پیشکسوت و پژوهشگر قدیمی که خود سخنران روز پیش نشست بود به فیلم‌های آموزشی عباس کیارستمی اشاره کرد مثل «بهداشت دهان و دندان »و «دوراه حل برای یک مساله». امامی همچنین گفت سینمای جنگ یک طیف است که از فیلم‌های خبری گروه چهل شاهد شروع می‌شود و تا منوچهر عسگری نسب ادامه پیدا می‌کند و به روایت فتح خلاصه نمی‌شود و مستندهای جنگ مثل «فیلم‌های زندگی در ارتفاعات »عزیزالله حمیدنژاد یا فیلم‌های مهدی مدنی زیر سایه فیلم‌های شهید آوینی مظلوم واقع شده‌اند و باید در نگاه کردن به سینمای جنگ افق دیدمان را بازتر کنیم.
در همین جلسه پرسش و پاسخ پیروز کلانتری سینمای مستند دهه شصت را نه ادامه سینمای دهه‌های پنجاه و چهل، که یک گسست خواند.
در پایان این جلسه فیلم «اجاره نشین» ساخته ابراهیم مختاری و کیوان کیانی محصول ۱۳۶۱ پخش شد.