
نشست نقد و بررسی مستند «آتلان» در سینما سوره اصفهان برگزار شد
کریمالدینی: دوست دارم کارگردانی دیده شود / مهم بود که داستانکها در خدمت روایت باشند
هنر و تجربه – میثم اکبرپوری : نشست نقد و بررسی مستند «آت لان» با حضور معین کرم الدینی (کارگردان فیلم) و مازیار فکری ارشاد (منتقد) در سینما سوره اصفهان برگزار شد.
در ابتدای این نشست مازیار فکری ارشاد یکی از امتیازات فیلم را تدوین اعلام کرد که کریم الدینی در این خصوص به بیان سخنانی پرداخت: «زمانی که وارد فیلمبرداری فیلم شدیم فیلمنامه دو قسمت داشت، نخست آن بخشهایی بود که ما میدانستیم چه هستند و نوشته شده بود، که از آن جمله میتوان به داستانکها اشاره کرد و یک سری اتفاقات که مشخص نبودند.»
وی در ادامه افزود: «اما من میخواستم که فیلمنامه مشخص باشد و منظورم از فیلمنامه نیز چیزی بود که در راستای هدف نهایی فیلم باشد، شاید در لایه سطحی، فیلم از این لحاظ مونتاژی به نظر بیاید که کاتهای خوبی زده شده و نماهای خوبی دارد اما آن چه که پوست من را کند کمر فیلم بود، آن جایی که برخی فیلمهای مستند کم میآورند و شکم میاندازند. این مهم بود که داستانکها کجا و در اختیار و خدمت خط اصلی روایت قرار گیرند و اگر بخواهیم تدوین را موفق بدانیم این مهم است که داستانکها چه طور به داستان اصلی اضافه میشوند این جاست که تدوینگر باید تصمیم بگیرد که چه داستانی را لا به لای فیلم بگذارد و سختترین قسمت مونتاژ فیلم نیز همین بود.»
در ادامه مازیار فکری ارشاد با اشاره به جنبههای مردمشناسانه این فیلم گفت: «یکی از دامهایی که فیلم میتوانست گرفتار آن شود این بود که فیلمساز فقط به نمایش کورس و تمرینها محدود بماند و تماشاگر را خیلی زود خسته کند، فیلم قرار است در مورد ایلهان و صاحبش باشد اما در خلال آن با داستانکها و بخشهایی از زندگی مردم ترکمن صحرا آشنا میشویم و جغرافیا و اقلیم منطقه خیلی مورد توجه قرار میگیرد در صورتی که اینها هیچ کدام اصل فیلم نیست و شاخ و برگهای آن هستند.»
کریم الدینی در ادامه در خصوص صحبتهای فکری ارشاد بیان داشت: «یکی از دامهایی که ممکن بود من گرفتارش شوم این بود که درگیر پتانسیلهای متفرقه شوم و فیلم به یک سمت دیگر برود ولی این اتفاق نیفتاد ، اگر هم میخواستم علی و ایلهان را رها کنم و بروم سراغ افراد دیگری همچون خوجه حاجی، شخصیت خوجه این قدر قوی بود که کل فیلم رها میشد و حتی میشد چند فیلم از درون آن درآورد.»
وی اضافه کرد: «اگر میخواستم این فیلم را به صورت داستانی بسازم، میتوانسم موقعیتهای خیلی دراماتیکی برای رجب قیلچ و خیلی دراماتیکتر بری خوجه حاجی بنویسم ولی این کار را نکردم به رغم این که فیلم روایت داستانی دارد اما سعی کردهام به واقعیت وفادار بمانم.»
در ادامه این جلسه فکری ارشاد در خصوص امکانات سختافزاری و فنی این فیلم اظهار داشت: «سینمای مستند به لحاظ اقتصادی یا آسانگیری فیلمسازان با فقر در پشت صحنه روبهرو است که اما در این فیلم ما تصاویر درخشانی داریم که با یک فیلمبرداری خیلی خوب به دست آمده است و این شبهه را به وجود میآورد که بعضی از صحنهها بازسازی شده است حتی عدهای از کسانی که خودشان در سینمای مستند کار میکردند نیز این اتهام را به فیلم وارد میکردند در صورتی که این گونه نیست و به خاطر سختگیری فیلمساز بوده است.»
در ادامه صحبتهای فکری ارشاد کریم الدینی در خصوص بودجه این فیلم صحبتهایی را بیان کرد: «در زمان شفیع آقامحمدیان در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی طرحی به نام ۱۰۰ سند تصویب شد که این فیلم نیز بخشی از آن طرح بود و برای همه فیلمهای آن طرح یک بودجه در نظر گرفتند که بودجه این فیلم و فیلمهایی که در تهران و با ۱۰ تا ۱۵ جلسه فیلمبرداری میشد یکسان بود پس من میتوانستم این فیلم را نسازم اما ساختم و این فیلم حاصل مردانه ایستادن عوامل پای آن است.»
وی افزود: «من تکلیفم را مشخص کردم که با چه نگاهی میخواهم به سراغ فیلم و بودجه بروم دستمزد عوامل خیلی دستمزد خندهداری بود و برای مثال اگر آریا عظیمینژاد میخواست دستمزدی یک سریال را از من بگیرد به اندازه کل بودجه فیلم میشد.»
کریم الدینی در خصوص روند فیلمبرداری تصریح کرد: «بعد از این که پژوهش فیلم تمام شد در خصوص فرم فیلم تصمیم گرفتیم که چگونه فیلمبرداری کنیم و به این نتیجه رسید که کل فیلم را با دوربینهی dslr بگیریم و بسیاری از لنزها، لنزهای بالای ۷۰ بود چرا که رابطه علی با ایلهان برای ما خیلی مهم بود و میخواستیم که اینها را در نماهای تله داشته باشیم و خیلی سخت بود چرا که ما مانیتور درست و حسابی نیز نداشتیم و مجبور بودیم از همان مانیتور دوربین کار را پیش ببریم.»
وی ادامه داد: «نگاه سینمایی که من در این فیلم داشتم شاید مورد پسند خیلی از جشنوارهها به خصوص اروپاییها و نگاهی که آنها به سینمای مستند دارند نباشد اما من تصمیم داشتم که از همه امکانات ممکن استفاده کنم و فیلم را به فضای سینما نزدیک و از شلختگی که افتخار خیلی فیلمهای مستند است دوری کنم.»
مازیار فکری ارشاد با اشاره به این که موسیقی یکی از نقطه قوتهای «آت لان» است ، محدود نشدن به موسیقیهای محلی را از امتیازات موسیقی این فیلم دانست و از کریم الدینی خواست در این باره توضیحاتی ارائه دهد که وی در این خصوص بیان داشت: «یکی از سختترین کارهای فیلمسازی دیالوگ گفتن با آهنگساز است دلیلش نیز این است که در همه جای فیلم شما نگاه تخصصی دارید اما موسیقی آن بخشی است که شما معمولا از آن شناختی ندارید و معمولا حسی حرف میزنید و آهنگساز با صحبتهای فنی شما را مجاب میکند که نمیشود اما شما میدانید که میشود اما نمیتوانید ثابت کنید.»
کریم الدینی اضافه کرد: «اتفاق خوبی که افتاد این بود که من از زمانی با آریا عظیمینژاد آشنا شدم که تدوین میکردم و شیفته موسیقی این آدم شدم و زبان موسیقی آریا را هم میفهمم و او هم زبان تدوین من را میفهمد. زمانی که تصمیم گرفتم فیلم را بسازم از اولین افرادی که سراغش رفتم آریا بود.»
این کارگردان در مورد مشقات ساخت موسیقی «آت لان» خاطرنشان کرد: «اساسا موسیقی ترکمنها موسیقی شلوغی است که اصلا به فضای فیلم من نمیخورد و من دنبال یک فضای نرم بودم، به آریا گفتم که موسیقی ترکمن نمیخواهم . او هم موافق بود به سمت موسیقی جهان شمول برویم و اگر توانستیم رنگی از موسیقی هم ترکمن داشته باشیم، آریا برای این فیلم سه بار موسیقی نوشت و یک ماه برای آن وقت گذاشت.»
در ادامه این جلسه کریم الدینی به سئوال یکی از حضار در خصوص شیوه روایت در این فیلم این گونه پاسخ داد: «یکی از مشکلات مبتلابه فیلم این است که با قواعد سینمای داستانی به آن نگریسته میشود چون ساختار داستانی دارد، فراموش نکنید که ما با یک فیلم مستند مواجهیم . من نمیخواستم قضاوت کنم، قضاوت خیلی راحت بود، ما در این فیلم سکانس بازسازی شده نداریم. من تکلیفم روشن است نمیخواستم بازسازی کنم در صورتی که این کار بسیار راحت بود اما مطمئن بود که یک جا میزند بیرون پس اگر امروز کسی بگوید که فلان جای فیلم تو مصنوعی است قطعا مقابلش حرف دارم.»
وی در پاسخ به انتقادی در خصوص رد پای زیاد کارگردان در این فیلم خاطرنشان کرد: «شیوه نگاه این فیلم این است که رد پای کارگردان خیلی دیده شود احساس من این است که این گونه فیلم به سینما نزدیکتر است، من دوست دارم این جوری فیلم بسازم شما ممکن است بگویید اشتباه است اما من دوست دارم نگاه و حضور خودم را در فیلمم به رخ بکشم و از موقعیتهایی که به عنوان ابزار سینما دارم استفاده کنم.»