
باد صبا در حاشیه جشنواره نهال به نمایش درآمد
انور:در ترجمه گفتار متن باد صبا اختیار تام داشتم
هنر و تجربه: «باد صبا» مستندی که البر لاموریس فرانسوی چهل و شش سال قبل در ایران ساخت، در حاشیه جشنواره نهال با حضور منوچهر انور به نمایش درآمد. منوچهر انور گوینده نسخه فارسی و انگلیسی باد صبا بوده و گفتار متن فیلم براساس ترجمه آزاد او از گفتار متن فرانسوی است.
این مراسم عصر روز پنج شنبه و در حاشیه جشنواره نهال برگزار شد. در روزهای قبل نیز فیلم مستند «نیشدارو» از ساختههای دهه چهل انور به نمایش درآمده بود. بعد از پخش فیلم، منوچهر انور و مهرداد فراهانی پژوهشگر سینمای مستند روی صحنه رفتند و درباره فیلم صحبت کردند و به پرسشهای حضار پاسخ دادند.
در ابتدای جلسه مهرداد فراهانی ضمن انتقاد از نسخه به نمایش درآمده که یک دقیقه پایانی “باد صبا” را در خود نداشت، این فیلم را از آثار باارزشی خواند که در کشور ما تولید شده است و گفتار متن منوچهر انور را از جهت موسیقی کلام و ارزشهای زبانی ستایش کرد و با خواندن قسمتهایی از این گفتار متن، آن را به تنهایی هم دارای ارزش دانست.
منوچهر انور نیز به ذکر خاطراتی از همکاری با لاموریس پرداخت و گفت از طریق یکی از دوستان فرانسویاش به لاموریس معرفی شده و با وجودی که لاموریس ابتدا نظر مساعدی نسبت به همکاری با ایرانیها نداشته اما بعد از اولین ملاقات به او اعتماد کرده و در گفتار متن فارسی به او اجازه میدهد تا هرطور که صلاح میبیند متن را به فارسی برگرداند. منوچهر انور در خصوص مرگ لاموریس گفت: « اعتقاد داشتم فیلمبرداری از بالا کافی نیست. وقتی فیلم تمام شد البر لاموریس از من نظر خواست و من گفتم فیلم خوب شده اما دل و روده ندارد. منظورم این بود که باید گاهی آمد پایین و آنچه را باد صبا در گفتار متن توصیف میکند از نزدیک دید. در نسخهای که حالا داریم دوجا در بین عشایر بختیاری و در مازندران دوربین پایین میآید اما به نظر من کافی نبود. با لاموریس صحبت کردم و گفتم درابرقو خانههایی قدیمی هست که میتوان سیستم زندگی سنتی ایرانی و معماری کویری را به بهترین شکل آنجا نشان داد. لاموریس هم قبول کرد و گفت برویم فیلم بگیریم اما من در اصفهان فیلمبرداری داشتم و احتیاج به هماهنگی وزارت فرهنگ و هنر هم بود و یک هفتهای وقت میگرفت. قرار شد هماهنگیها صورت بگیرد و من برای فیلمبرداری به اصفهان رفتم و او رفت تا نماهایی که برای فیلمبرداری از سد کرج به او تحمیل شده بود را فیلمبرداری کند. دو روز بعد در وزارتخانه جویای هماهنگیها شدم و کارمندی که آنجا بود گفت کارگردان فرانسوی که میگویید کشته شده است. باور نکردم و گفتم چطور ممکن است؟ من همین پریروز با او داشتم حرف میزدم. روزنامه کیهان را به دستم داد و عکس هلیکوپتر سقوط کرده را دیدم.»
بعد از تدوین نهایی لاموریس سفارشدهندگان در وزارت فرهنگ و هنر فیلم را نپسندیدند و لاموریس را مجبور کردند تا نماهایی از ایران مدرن را به فیلم اضافه کند تا تصویر مترقیتری از ایران در فیلم شکل بگیرد. لاموریس و گروهش به دریاچه سد کرج رفتند و ۱۶ بار از این دریاچه فیلمبرداری کردند تا تصویر موردنظر کارگردان حاصل شود اما در مرتبه شانزدهم هلیکوپتر با سیمهایی که برای عملیات ورزشی تمرینی هوانیروز کشیده شده بود برخورد کرد و لاموریس و فیلمبردارش و خلبان و کمک خلبان همگی کشته شدند.
منوچهر انور درباره تفاوتهای بین متنی که به زبان انگلیسی خوانده، با متن فارسی گفت: «لاموریس روی متن انگلیسی وسواس خاصی داشت و ۱۶ روز طول کشید تا آن را تمام کنیم. اما گفتار متن فارسی برایش مهم نبود و گفت هرطور که میخواهی متن را بنویس و بخوان. متن فارسی بعد از مرگ او آماده شد و در یک روز آن را ضبط کردیم.» مهرداد فراهانی از منوچهر انور سوال کرد که چه کسی در انتخاب این محلها برای فیلمبرداری و در انتخاب موسیقی به لاموریس مشورت میداد و منوچهر انور در پاسخ گفت: «لاموریس در اروپا با پیتر چلکوفسکی در ارتباط بود و او که شناخت بسیار زیادی روی ایران داشت به او مشورت داده بود. اما موسیقی فیلم متاسفانه جز چندجا چندان مناسب نیست و قطعاتی که از موسیقی سنتی ایرانی انتخاب شدهاند، فاقد ارتباط با تصاویر هستند. همینطوری مصالحی دراختیار لاموریس قرار داده بودند و او هم که شناخت چندانی از موسیقی ایرانی نداشت.»
فراهانی همچنین در پاسخ به سوال یکی دیگر از حاضرین گفت:« این فیلمی شاعرانه است و نه اتنوگرافیک. به همین دلیل سعی شده متنی شاعرانه از زبان باد برای آن تهیه شود و اگر فیلمی اتنوگرافیک بود باید در مورد محل و ساکنین آن توضیحاتی علمی ارائه میداد.»