
مروری بر هفت فیلم دوره جدید اکران هنر و تجربه
هنر و تجربه: دوره جدید اکران فیلم در گروه هنر و تجربه، از ۱۶ خرداد با هفت فیلم جدید آغاز شد. این هفت فیلم جدید که شامل یک فیلم کلاسیک ایرانی «باشو غریبه کوچک»، یک فیلم کلاسیک خارجی «آگیره، خشم خداوند»، یک مستند «راننده و روباه» و چهار فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر»، «فردا»، «گس» و «۳۱۶» هستند در ۵ سالن سینما در تهران و ۵ شهرستان مشهد، اصفهان، اهواز، قم و گرگان به نمایش درآمدهاند.
به بهانه شروع اکران دوره جدید هنر و تجربه مروری کوتاه بر فیلمهای این دوره داریم.
اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر
«ماهی و گربه» تا اینجا موفقترین فیلم هنر و تجربه در استقبال مخاطبین و همچنین فضای نقد فیلم بوده و حالا پس از ۸ سال فیلم اول شهرام مکری در هنر و تجربه به نمایش درمیآید. اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر در جشنواره بیست و هفتم فجر در سال ۱۳۸۷ حضور داشت و پس از آن تنها در جشنواره شهر و چند نمایش محدود خصوصی به نمایش درآمد. در چند سال اخیر از این فیلم همیشه در صدر فهرست فیلمهای راه نیافته به اکران نام برده میشد.
اشکان… داستان دو نابینایی است که تصمیم دارند از یک جواهرفروشی سرقت کنند و آدمهای مختلفی درگیر این سرقت میشوند و از پلیس گرفته تا دزدها و مالخرها در یک روز سرنوشتشان به هم گره میخورد. فیلم با ترکیبی از بازیگران آماتور و بازیگران زبده تئاتر ساخته شده است. سعید ابراهیمیفر، سیامک صفری، علی سرابی، رضا بهبودی و هوتن مکری در فیلم ایفای نقش میکنند.
در جشنواره فجر سال ۸۷ اشکان.. مورد استقبال بخش عمدهای از منتقدین قرار گرفت و در سالی که «درباره الی» اصغر فرهادی پیشتاز بلامنازع جشنواره بود، ایرج کریمی در مورد این فیلم نوشت: «اگر درباره الی در نوع خودش فیلمی بیسابقه در سینمای ایران است، اشکان، انگشتر متبرک و چند داستاندیگر کمدی بیسابقهای در این سینماست.»
فردا
«فردا» که در سی و دومین جشنواره فجر در بخش نگاه نو (فیلمهای اول) حضور داشت، یک داستان جادهای است. نخستین تجربه مهدی پاکدل بازیگر نامآشنای سینما در ساخت فیلم به صورت مشترک با ایمان افشاریان، روایت سه داستان است که به هم گره میخورند. از یک طرف دختری همراه با مادرش در سفر به شمال با ماجراهایی روبرو میشود و از طرف دیگر یک پزشک که برای فرار از مرگ به شمال رفته در راه پیدا کردن ویلای دوستش با یک هیزمشکن به مشکلاتی برمیخورد و در سومین داستان دو دوست که پولی را دزدیدهاند در راه فرار با هم درگیر میشوند.
فردا فیلمی پر بازیگر است و گروه بازیگری قدرتمندی از علیرضا شجاعنوری گرفته تا ستاره اسکندری و علی دهکردی دارد. صادق صفایی، امیر رضا دلاوری، مجید آقاکریمی، سوده شرحی، محمدرضا علیمردانی از دیگر بازیگرانی هستند که در «فردا» جلوی دوربین رفتهاند.
گس
نمایش فیلم بعد از نزدیک به چهارسال و در شرایطی که کیارش اسدیزاده فیلم دومش «شکاف» را هم ساخت و در جشنواره فجر دیدیم، اگرچه دیرهنگام است اما هنوز آنقدر از شرایط اجتماعی زمان ساخت فاصله نداریم که گس فیلمی کهنه به نظر برسد. کیارش اسدیزاده در نخستین ساختهاش به سراغ داستانی اپیزودیک از نسلهای مختلف جامعه و طبقه متوسط رفته است که همگی درگیر بحرانهای اخلاقی در روابطشان هستند.
گس فیلمی پربازیگر است و ﺻابر ابر، شبنم مقدﻣﯽ، پانتهآ پناﻫﯽﻫا، ﻣﺤمدرﺿا ﻏﻔاری، رویا جاویدنیا، اﺣسان اﻣانی، ﻣهسا علاﻓر، سیاﻣﮏ ﺻﻔری و بهاران بنیاﺣمدی در آن ایفای نقش میکنند. مجید گرجیان پشت دوربین قرار داشته و کیارش اسدیزاده علاوه بر نوشتن فیلمنامه و کارگردانی، تدوین فیلم را هم برعهده داشته است.
شرکت در بخش ﻣسابقه اﺻلی ﻫشتمین جشنواره رم ایتاﻟﯿا ۲۰۱۳ و دریافت جایزه تندیس شواﻟﯿه گروه بازیگران از ﻫشتمین جشنواره ﻓﯿلم رم و نمایش در جشنواره ﻫای گوتبورگ سوﺋد، پونا ﻫند و دبات روسیه بخشی از حضورهای بینالمللی فیلم گس هستند.
۳۱۶
اولین فیلمی که داستانش را با پاها و کفشها تعریف میکند. همین جمله که در تبلیغات و روی پوستر فیلم ۳۱۶ درج شده، به اندازه کافی جذاب هست تا مخاطب را به دیدن این تجربه سینمایی ترغیب کند. ۳۱۶ داستان زندگی یک زن است، از پیش از تولدش تا زمان مرگ و تمام این داستان بدون نشان دادن صورتها روایت میشود. با این وجود فیلم به شدت فضایی قصهگو دارد و ترکیبی است از یک تجربه آوانگارد سینمایی و یک داستان ساده و روان که برای تماشاگر عام سینما هم جذاب است.
در کنار روایت زندگی این زن، وقایع سیاسی و اجتماعی کشور از قبیل انقلاب و جنگ از دریچه زاویه دید او در کودکی و نوجوانی به تصویر درمیآید. ۳۱۶ دومین فیلم پیمان حقانی بعد از «مردی که گیلاسهایش را خورد» است که در جشنوارههای مانهایم هایدلبرگ آلمان، جشنواره پراگ، جشنواره جین سیسکل و میل ولی به نمایش درآمده است.
راننده و روباه
راننده و روباه مستند پرترهای است که آرش لاهوتی در سال ۹۰ پیرامون زندگی «محمود کیانی فلاورجانی» فیلمساز تجربی سینمای ایران ساخته است. محمود کیانی فلاورجانی راننده کامیونی است که فیلم نیز می سازد. فیلمهاى او از هرجهت منحصر بهفرد است زیرا معمولا فیلمهایش با بازى گرفتن از حیوانات گوناگون پدید میآید. اوبعد از چند سال دورى از فیلمسازى تصمیم میگیرد با کمک پزشک روانشناسش فیلمنامهاى بنویسد و ساخت آن را آغاز کند براى این منظور نیازمند پیداکردن حیواناتی است تا با آموزش و بازى گرفتن از آنها ساخت فیلم را شروع کند.
آرش لاهوتی مستندساز ۳۴ ساله تاکنون دوبار از جشنواره سینماحقیقت جایزه گرفته است و با فیلم «راننده و روباه» در۳۵ جشنواره مستند دنیا حضور داشته و جوایز متعددی را دریافت کرده است.
باشو، غریبه کوچک
در بخش فیلمهای کلاسیک ایرانی بعد از «یک اتفاق ساده» سهراب شهیدثالث، «مسافر» عباس کیارستمی و «گاو» داریوش مهرجویی، حالا نوبت به بهرام بیضایی یکی دیگر از اساتید مسلم سینمای ایران رسیده است. فیلم خاطرهانگیز «باشو غریبه کوچک» از این کارگردان انتخاب شده است و ۲۶ سال بعد از اولین اکران فیلم در بهمن ۱۳۶۸، فرصتی فراهم شده تا یک بار دیگر سینمادوستان ایرانی باشو را روی پرده تماشا کنند.
باشو پسرک سیهچرده جنوبی سوار بر کامیونی از آتش جنگ میگریزد و کیلومترها دورتر در طبیعت سرسبز شمال از ماشین پیاده میشود و زنی گیلانی به نام ناییجان با بازی از یادنرفتنی سوسن تسلیمی او را مییابد. طولی نمیکشد که ارتباطی قلبی بین ناییجان گیلکی زبان و باشوی عربزبان برقرار میشود.
فیلم داستان همدلی بین انسانهاست و از غریبهای میگوید که همزبان نیست اما همدل میشود.
علاوه بر سوسن تسلیمی و عدنان عفراویان در نقشهای اصلی، پرویز پورحسینی و زندهیادان فرخلقا هوشمند و اکبر دودکار در این فیلم ایفای نقش میکنند.
آگیره، خشم خداوند
«آگیره، خشم خداوند» فیلمی است که نام ورنر هرتزوگ را به عنوان یکی از طلایهداران سینمای نوین آلمان در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی مطرح کرد. «آگیره خشم خداوند» که در سال ۱۹۷۲ ساخته شد، داستان سفر یک سردار اسپانیایی با نام لوپه دو آگیره و گروهی از کاشفان و کشورگشایان اسپانیایی را در قرن شانزدهم دنبال میکند که در پی کشف شهر افسانهای الدورادو هستند. شهری که گفته میشد در بین جنگلهای انبوه قرار گرفته و همه چیز آن از طلاست. آنها در طول رودخانه عظیم آمازون پیش میروند و در خطر سرخپوستان بومی، اینکاها و اختلافات داخلی و دیوانگیهای آگیره هستند.
فیلم تجسم ناتوانی انسان در مقابل طبیعت و در مقابل نفس سرکش و زیادهخواه خودش است. آگیره خشم خداوند برخلاف سایر فیلمهای سینمای نوین آلمان در دهه هفتاد مورد توجه جشنوارهها قرار نگرفت و حتی ۵ سال طول کشید تا در ۱۹۷۷ در آمریکا به نمایش دربیاید اما اندک اندک جای خودش را باز کرد تا جایی که در فهرست ۱۰۰ فیلم برگزیده تاریخ سینما از سوی مجله تایم قرار گرفت و بر فیلمها و فیلمسازان بعد از خودش تاثیر فراوان گذاشت که یکی از این فیلمها «اینک آخرالزمان» فرانسیس فورد کاپولا است که از حیث سبک بصری و المانهای روایی وامدار فیلم هرتزوگ است.