
اندرو بویالسکی کارگردان «نتایج» و از سردمداران سبک فیلمسازی مامبلکور:
واژه مامبلکور در فیلمسازی، تا ابد با من است / وقتی بازیگران حرفهای نیستند، در معرض خطرید
هنر و تجربه: اندرو بویالسکی کارگردانی است که با ساخت فیلم «خنده دار بود ها ها» در سال ۲۰۰۲ نامش با سبک فیلمسازی مامبلکور گره خورد. این واژه غالباً به فیلمهایی اطلاق میشود که با بودجههای کم و بازیگران آماتور ساخته شده و از دیالوگهای طبیعی و بدون پرداخت صدا استفاده میکند. قبلاً در مطلبی با عنوان «مامبلکور: هزینه اندک،بازیگران آماتور، دیالوگ بداهه» مفصل به معرفی این سبک فیلمسازی پرداختهایم. حالا اما بویالسکی در فیلم جدیدش «نتایج» موانع این سبک فیلمسازی را میشکند و با استفاده از بازیگرانی همچون گای پیرس و کوبی اسمالدرس، میتوان گفت که نتایج، روانتر از آثار قبلی اوست. نتایج داستان سه معلم خصوصی و روابط بین آنها را به تصویر میکشد که یکی از آنها پول هنگفتی به دستش رسیده و نمیداند که با آن چه کند. بویالسکی در فیلمهای قبلیاش زندگی جوانان بیهدف ۲۰ ساله را روایت میکرد و به نظر میرسد شخصیتهای فیلم نتایج، آینده همان شخصیتها در آستانه میان سالگیشان باشد. فیلم ۲۹ می (۸ خرداد) اکران شده و به این مناسبت سایت ایندیوایر با این کارگردان مصاحبهای انجام داده که در زیر میخوانید.
به نظر میرسد «نتایج»، وجهه اقتصادیتری نسبت به فیلمهای قبلی شما داشته باشد.
امیدوارم این طور باشد.
در این فیلم سعی کردید که از بازیگران حرفهای استفاده کنید. به دلیل جلب مخاطب بود؟
قطعاً همینطور است. این کار مغایر با سبک فیلمسازی من است و میخواستم چیز جدیدی به غیر از آن چه عادت دارم را امتحان کنم.
ساخت فیلمی با داشتن بودجه بیشتر چه تفاوتی با مراحل ساخت یک فیلم جمع و جور و کوچک دارد؟
تفاوت چندانی ندارد. قسمت اعظمی از هر دو شکل، شبیه به هم است و غریزه فیلمسازی در شما یکسان است. البته باید بگویم که فیلم من به لحاظ استانداردهای حرفهای فیلمسازی بسیار هم ارزان ساخته شده است اما در هر صورت پول بیشتری به نسبت با آثار قلبیام خرج کردم. البته پول بیهوده خرج نکردیم. این نوع فیلمسازی مثل عملیات نظامی میماند. من مثل یک ژنرال پشت میز مینشینم و به دیگران دستور میدهم تا کاری را انجام دهند. بازیگران حرفهای به چنین فضایی عادت دارند. بزرگ ترین تفاوت کار با بازیگران حرفهای و غیرحرفهای در نوع تمرین آنهاست. آنها عادت دارند خودشان را در میانه یک شرایط حسی قرار بدهند و بدون توقف اجرای بینظیری از داشته باشند. وقتی بازیگرانتان حرفهای نیستند، در معرض خطرید.
با این که در این فیلم بودجه بیشتری در اختیار داشتید اما باز هم فیلم خودمانی به نظر میرسد. فیلمهای شما پر است از دیالوگهای طبیعی و پرداخت نشده که انگار همهاش بداهه پردازی بوده است اما غالباً اکثر آنها را در فیلمنامه نوشتهاید. در نتایج، بازیگرانتان بداهه گویی داشتند؟
کمی هم بداههگویی داشتیم. بازیگر حرفهای باید بتواند از پس این کار بربیاید. البته آنها وابسته به فیلمنامه هستند و سعی میکنند هر چه که در سناریو آمده را به روش خودشان جلوه طبیعی بدهند. البته وقتی که با بازیگر متکی به فیلمنامه کار میکنم این کار من است که این عادت را از او دور کنم.
فیلمهای شما صفت مامبلکور را یدک میکشند. نظرتان در این باره چیست؟ آیا این عبارت درستی برای فیلمهای شما است؟
خیلی دوست ندارم تا این صفت را در مورد فیلمهایم به کار ببرم. از پیدایش این کلمه تاکنون ۱۰ سال میگذرد. دیگر این اسم برایم خیلی مهم نیست. جوری شده که این کلمه احتمالا تا ابد با من خواهد بود و روی سنگ قبرم هم نوشته میشود! سالها از عمرتان را روی یک فیلم صرف میکنید و برای آن عرق میریزید اما مردم فقط واژه مامبلکور را برای آن به کار میبرند. همین واژه باعث میشود تا خیلیها از دیدن آن منصرف شوند. فکر نمیکنم مردم دیگر به این واژه اهمیتی بدهند.
البته در مورد این فیلم این واژه زیاد به کار نمیرود.
ولی اکثراً در مطالبی که در مورد نتایج نوشته میشود از این کلمه استفاده میشود. این کلمه حتی پس از مرگ من نیز دست از سرم برنمیدارد.
در فیلمهای اولتان بازی هم میکردید. نبودن جلوی دوربین فیلم خودتان چه فرقی با بازی و کارگردانی همزمان دارد؟ کارگردانی صرف، راحت تر است؟
راحت تر است. خیلی وقت است که در فیلمهای خودم بازی میکنم. بستگی به پروژهام دارد که تصمیم بگیرم آیا در آن بازی کنم یا خیر. فکر میکنم در حوزه بازیگری کنجکاویهایم را انجام دادهام. احساس میکنم در فیلمهای اولم بهتر بازی کردهام. نمیدانم. شاید دیگر این کار را انجام ندهم.