
در نشست نقد و بررسی پنج تا پنج عنوان شد:
اوتادی: دوست داشتم روایتی ساده داشته باشیم/ حیدری : باید بدانیم قرار است چه چیزی گفته شود
هنر و تجربه: نشست نقد و بررسی فیلم «پنج تا پنج» نخستین ساخته تارا اوتادی بعد از ظهر ۳ تیر ۹۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در این نشست تارا اوتادی به همراه ماهان حیدری (نویسنده فیلمنامه)، محمدعلی دیباج (بازیگر فیلم) و علی علایی (منتقد سینما) به بحث و تبادل نظر پیرامون فیلم پنج تا پنج -که برداشتی از نمایشنامه «پنچری» نوشته فردریش دورنمات نمایشنامهنویس آلمانی است- پرداختند.
در ابتدای نشست علی علایی با بیان این که در جریان اقتباس از یک اثر نمایشی، الگوی محکم و استواری پیش پای کارگردان جوان وجود دارد، تارا اوتادی را به بحث و توضیح درباره پنج تا پنج فراخواند. اوتادی ضمن تایید صحبتهای علایی از علاقه شدید خود به متون نمایشی گفت: «البته در انتخاب فیلمنامه تعمدی برای اقتباس نداشتم. من به این نمایشنامه و خیلی از نمایشنامههای دیگر اروپایی علاقه خاصی دارم و معتقدم که اروپا ادبیات بسیار قوی و اعجاب برانگیزی دارد که میتوان با استفاده از آن سینما را دنبال کرد. ظرافت و دقت بسیاری در این آثار وجود دارد که میتواند تمام حواس مخاطب را تسخیر کند. او در ادامه اضافه کرد: «به عنوان فیلم دوم خود نیز قرار است از روی یک نمایشنامه اروپایی اقتباس کنم. فکر میکنم رفته رفته این روند اقتباس کردن از نمایشنامهها برای من تبدیل به یک امضای شخصی شود. امیدوارم اثر بعدی بهتر از پنج تا پنج باشد.»
سپس علایی به عنوان مقدمه چند دقیقهای به معرفی دورنمات (که فیلمنامه پنج تا پنج از روی نمایشنامه پنجری او برداشت شده است) پرداخت: «از دورنمات در ایران آثار اجرایی و ترجمههای بسیاری دیدهایم و خواندهایم. این نویسنده نخستین بار توسط حمید سمندریان به تئاتر ایران معرفی شد. این کارگردان فقید آثار بسیاری از دورنمات را به روی صحنه برد. همچنین مهدی کرمرضایی نیز با ترجمه نمایشنامه فیزیکدانها نقش قابل توجهی در شناساندن دورنمات داشته است.» علایی افزود: «اتفاق خوبی که در سالهای گذشته میافتاد و متاسفانه تداوم نداشت، این بود که صدا و سیما تعداد قابل توجهی تلهتئاتر تهیه میکرد. برخی از این تلهتئاترها ساخته کارگردانهای برجسته تئاتر ایران بود که توسط کارگردانهای تلویزیونی شاخصی مثل اسداله ایمن و عوجانی تهیه و پخش میشد. خیلی از نمایشنامههای اروپایی در آن سالها از طریق همین تلهتئاترها به مخاطبان معرفی میشد، اما متاسفانه این مسیر ادامه پیدا نکرد.»
علایی در ادامه با اشاره به نقش جدی ماهان حیدری در اقتباس از پنچری دورنمات و دقتی که در آداپته کردن آن رعایت شده است، توجه به جزئیات و لازمانی-لامکانی بودن اثر را محسوس دانست و تلاش نویسنده را ارزشمند عنوان کرد. ماهان حیدری هم پیش از شروع صحبتهایش از حاضران در نشست خواست تا به احترام استاد حمید سمندریان کف بزنند. او در ادامه از نحوه اقتباس و روند نگارش فیلمنامه گفت: «در سینمای جهان، بر خلاف سینمای ایران، تولیدات سینمایی بر پایه ادبیات نمایشی است و اقتباسهای بیشماری از نمایشنامهها وجود دارد . مثل “طناب” هیچکاک یا “دوازده مرد خشمگین ” سیدنی لومت است. رومن پلانسکی نیز فیلمی از روی نمایشنامه “خدای کشتار” یاسمینا رضا ساخته است. این اتفاق در سینمای ما به ندرت افتاده است. به طور مثال داریوش مهرجویی از روی داستان غلامحسین ساعدی “گاو” را ساخته یا بهمن فرمانآرا که “شازده احتجاب” را از روی داستان گشیری برداشت کرده است. این جریان در سالهای اخیر نیز در آثار بهرام توکلی وجود داشته است اما تفاوتی که اقتباسهای این کارگردان دارد این است که دیالوگ محور نیست.» حیدری در ادامه درباره برداشت از پنجری دورنمات توضیح داد: «در پنج تا پنج اقتباس عین به عین انجام نگرفته، اما خط اصلی داستان و پیرنگ نمایشنامه دنبال شده است.»
سپس علی علایی با بیان این که در تبدیل نمایشنامههای رادیویی دیالوگمحور به فیلم سینمایی، باید از نظر کارگردانی تمهیدات بسیاری صورت بگیرد تا فیلم به زبان سینما نزدیک شود، گفت: «باید دید اگر هنگام تماشای فیلم چشمها را ببندیم، تفاوتی با زمانی که این نمایشنامه را از رادیو میشنویم، وجود دارد یا نه. این جاست که فیلم کمی مشکل پیدا میکند. چرا که از نظر من زاویههای دوربین و پلانها از یکجای فیلم به بعد شبیه به هم است. پرهیز از حرکت دوربین و نشان ندادن التهابها باعث شده لحظات سینمایی کمتری را در فیلم شاهد باشیم. اینجاست که من با سینما فاصله حس میکنم و فکر هم میکنم که دست تدوینگر فیلم برای ابتکار و در آوردن لحظهها کاملا بسته بوده چرا که به نظر میرسد پلانهای جایگزین نداشته است. حتی میتوان گفت تنفسی که در میان محاکمه در فیلم وجود داشت، در واقع به نوعی تنفس دادن به مخاطب بود.»
حیدری در ادامه صحبتهای علایی با یادآوری این نکته که حتی پلانسکی که آثار حرفهای و به شدت عجیبی دارد، در اقتباس از “مرگ و دوشیزه” و “خدای کشتار” سادگی را در پیش گرفته است:« از نظر روایت و به تصویر کشاندن لحظهها باید بدانیم قرار است چه چیزی گفته شود.»
در بخش دیگری از نشست محمدعلی دیباج ، صداپیشه و گوینده با سابقه رادیو و تلویزیون که در پنج تا پنج نقش مامور اجرای حکم را برعهده داشت، با فروتنی تمام از حاضران در نشست تشکر کرد و افزود: «بیش از ۵۰ سال در گویندگی و صداپیشگی سابقه دارم، با این حال اگر امروز اینجا نشستهام برای آن است که از بازیام انتقاد شود.»
پنج تا پنج دومین تجربه تصویری این صداپیشه مجرب است. او پیش از این تلهفیلمی ساخته پرویز شیخطادی به نام «سربازان اعدام »به عنوان یک رئیس زندان در رژیم سابق را ایفا کرده است. دیباج در ادامه صحبتهایش در خصوص بازی در پنج تا پنج توضیح داد: «نخستین باری که فیلمنامه را خواندم دریافتم که فیلمنامهای استثنایی است و چیزهای خاص و غیرمعمول سینمای ایران را میشد در آن دید. هر فیلم خاصی به طبع تماشاگران خاص خود را میطلبد. به اعتقاد من اگر در این فیلم نگاهی به گیشه وجود داشت، میشد به خلق تصاویر خارقالعادهتری پرداخت. اما پایبندی و وفاداری تارا اوتادی به متن باعث شد فیلم دیالوگمحور بماند و صحنههای دادگاه همانند خود نمایشنامه تصویر شوند.» او در پایان صحبتهای خود افزود: «در اولین پلانی که قرار شد بر سر صحنه حاضر شویم، کارگردان از ما خواست که صدایمان صدای دوبله نباشد.»
سپس یکی از حاضران در نشست سوالی در خصوص اقتباس اثر و علت انتخاب شمس لنگرودی پرسید. این که آیا به خود متن وفادار بودهاند، یا تنها پیرنگ آن را دنبال کردهاند. ماهان حیدری در پاسخ به او این چنین توضیح داد: «وفاداری به دو چیز میتواند وجود داشته باشد: یکی به متن و دیگری به ساختار. در پنج تا پنج ما تنها به ساختار اثر است که وفاداریم نه به خود متن. به طور مثال در صحنههایی که خاطرات شخصیت تعریف میشود، میشد از فلاشبک استفاده کنیم اما سعی داشتیم ساختار حفظ شود. در شخصیتپردازی کاراکتر اصلی فیلم تلاش کردیم نگاهی به مفسدین اقتصادی داشته باشیم و به همین خاطر دست به شبیهسازی زدیم که این در اثر دورنمات وجود ندارد.»
در ادامه اوتادی در رابطه با انتخاب شمس لنگرودی به عنوان بازیگر نقش قاضی توضیح داد: «این پیشنهاد از سوی رضا کیانیان به عنوان مشاور هنری داده شد. این که ورود یک نفر از اهالی ادبیات و شعر میتواند به دیده شدن فیلم از سوی این قشر بیانجامد. چرا که فکر میکنم در سالهای اخیر میان اهالی ادبیات و سینما فاصله بسیاری افتاده است. در ابتدا با شاعرانی همچون مرحوم سپانلو و احمدرضا احمدی صحبت کردیم اما در نهایت شمس لنگرودی برای این نقش انتخاب شد. از این شاعر توانمند دقیقا همان چه را خواسته شد اجرا کرد ، ضمن این که ایفای نقش برای او چندان آسان نبود.»
اوتادی همچنین با تاکید بر این که در کارگردانی نیز اعتقاد به سادگی دارد، گفت: «دوست داشتم برای ساخت پنج تا پنج یک روایت ساده را در پیش بگیرم. در گرفتن نماها نیز سعی کردم به فرم کلاسیک سینما یعنی از کل به جز وفادار باشم. شاید بتوان این کمبود پلانها را و ناگزیر بودن تدوینگر به استفاده از همین پلانهای موجود، را از نقاط ضعف فیلم دانست، اما واقعیت این است که چارهای جز این وجود نداشته و من به همان نتیجهای رسیدم که که در ذهنم وجود داشت.»
اوتادی در پایان نشست از چند تن از کسانی که او را در ساخت فیلم یاری بسیار رساندهاند تشکر کرد: «علیرضا برازنده در این فیلم علاوه بر فیلمبرداری مشاورههای بینظیری میداد. ماهان حیدری از دوستان قدیمی من است و هنرمندی است که نظیر او در این دوره به ندرت دیده میشود. رضاکیانیان هم در این مسیر کمکهای بسیاری به من کرد و تا حد زیادی به من میدان داد. در جریان این فیلم فهمیدم که حتی با آدمهای سخت نیز میتوانم تعامل برقرار کنم و هرآنچه که در ذهنم وجود دارد را به تصویر بکشم.»
گفتنی است فیلم پنج تا پنج ساخته تارا اوتادی با بازی رضا کیانیان، شمس لنگرودی، تورج نصر، محمدعلی دیباج و علیاصغر شهبازی هماکنون در گروه سینماهای هنر و تجربه در حال اکران است.