بازتاب هنر و تجربه در رسانهها:
شهرام مکری:خود فیلم باید تبدیل به ستاره شود
هنروتجربه:امروز (۱۰ تیر ۱۳۹۴) هم صفحات فرهنگ و هنر رسانه های کشور را برای بازتاب خبرهای مرتبط با گروه هنر و تجربه مرور میکنیم.
روزنامه شرق در صفحه فرهنگ و هنر خود به بهانه اکران فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» در گروه هنر و تجربه، با شهرام مکری کارگردان به گفتوگو نشسته است. مکری در گفتوگویش با فرانک آرتا، در پاسخ به سوالی درباره دغدغه فرم در این فیلم گفت:« برای هرکسی وقتی اثری را تولید میکند یک چیزی پررنگتر میشود و خب برای من هم این چیزی که شما به آن فرم میگویید از اهمیت بیشتری برخوردار است. احتمالا برای بعضی دیگر داستان مهم است و شاید برای عدهای دیگر دادن پیامهای اجتماعی و مسائلی از این دست. شخصا فکر میکنم برای رفتن به سمت تغییر و متحولکردن و آوردن ایدههای جدید، ناچاریم کارهای ریشهای انجام دهیم و این کار را میشود مثلا در سینما از فرم روایت و داستانگویی شروع کرد. البته درباره فیلم «اشکان…» تصورم این است که ما با یک داستان خیلی پرحجم روبهرو هستیم و با گذشت این همه سال تماشاگر ایرانی هم دیگر به این نوع پرداخت و روایت عادت کرده و چیزی به اسم فرم را بیرون از فیلمی مثل «اشکان…» حس نمیکند.» او هم چنین در بخش دیگری از این گفتوگو پیرامون چگونگی نگارش یک فیلمنامه توضیح داد:« مثل هر فیلمنامهنویس دیگری روشهای متنوعی برای نوشتن فیلمنامه دارم. مثلا فیشبرداری میکنم. گاهی درباره شخصیتها چیزهایی را مینویسم و بیشتر مواقع در حال راهرفتن و غذاخوردن و حتی فیلمدیدن، به فیلمنامه خودم فکر میکنم. اما شاید چیزی که مدنظرتان باشد این است که من همیشه یک فرایندی برای طراحی مهندسی ساختمان فیلمنامهام دارم. اول این ساختمان باید تمام و کامل شود و بعد داستان و باقی چیزها مثل مخلفاتی به آن اضافه میشود. کار اصلی برایم در مرحله طراحی این ساختمان اتفاق میافتد. باید بدانم دقیقا در هر لحظه از فیلمنامهام چه اتفاقی میافتد و بعد شروع به نوشتن آن به شکل یک کل واحد میکنم.» مکری سپس در پاسخ به سوالی درباره استفاده نکردن از بازیگران ستاره در فیلمهایش گفت:« دیگر فیلم در ایران و یا شاید بشود گفت در جهان دیگر نیازمند استار نیست تا به واسطه آن با مخاطب ارتباط بگیرد. خود فیلم باید تبدیل به ستاره شود و در این فرایند به نظرم سینمای ایران به جز یک بازیگر دیگر نمیتواند به استارهایش متکی باشد و به خاطر آنها تماشاگر را به سالنها بیاورد. به نظرم فیلم نیاز به بازیگر خوب دارد نه لزوما نیاز به بازیگر ستاره. بازیگر خوب هم در بین بازیگران تئاتری بیشتر وجود دارد. حداقل من اینطور فکر میکنم که بچههای حال حاضر تئاتر ایران مستعدتر و جدیتر در این حوزه هستند. »
خبرگزاری مهر گفتوگویی با تارا اوتادی را منتشر کردهاست. در این گفتوگو تارا اوتادی کارگردان جوان سینما که نخستین تجربه فیلمسازی خود را با فیلم «پنج تا پنج» کسب کرده است از دبیر جشن خانه سینما درخواست کرده تا فیلمهایی که پروانه ساخت ویدئویی دارند نیز در جشن خانه سینما شرکت کنند. او دراین باره گفت:« فیلم پنج تا پنج را با سرمایه شخصی و با حضور عوامل حرفهای سینما ساختهام و طبق نظر شورای صنفی نمایش تنها شرط اکران این فیلم، حضور در گروه سینمایی «هنر و تجربه» بود. اکران فیلم «پنج تا پنج» با پروانه ساخت ویدیویی تنها به فیلم من معطوف نیست و آثار دیگری هم در گروه سینمایی «هنر و تجربه» هستند که با پروانه ویدیویی ساخته شدهاند.» اوتادی تصریح کرد:« حرف من این است که فیلم پنج تا پنج به عنوان یک اثر سینمایی اکران شده است، پس چرا به دلیل نداشتن پروانه ساخت سینمایی نمیتواند در جشن خانه سینما حضور پیدا کند. البته این مشکلی بود که برای حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر نیز با آن مواجه بودم و در حال حاضر هم در جشن خانه سینما به همین مشکل برخورد کردهام و متاسفم که این فیلم به دلیل داشتن پروانه ساخت ویدیویی تا امروز در هیچ یک از محافل سینمای ایران مورد داوری قرار نگرفته است.» او در پایان افزود:«پنج تا پنج و آثاری از این دست که پروانه ساخت ویدیویی دارند با لحاظ ساختار سینمایی ساخته شده و به دلیل داشتن این ساختار هم هست که در گروه «هنر و تجربه» روی پرده رفتهاند، بنابراین از دبیر جشن خانه سینما این درخواست را داریم که شرایط داوری این گونه آثار نیز فراهم شود.»
خبرگزاری ایسنا نیز گفتوگویی با پیمان حقانی، کارگردان فیلم ۳۱۶ منتشر کرده است. پیمان حقانی در این گفتوگو به پیدا کردن ایده این فیلم و مسائل و مشکلات ساخت اشاره کرد و گفت:« از نظر مفهومی اینکه چه عواملی باعث شد من این فیلم را بسازم به گذشته و روند فیلم سازیای که داشتم برمیگردد که به سبب محدودیتها از نشان دادن خیلی چیزها ناتوان بودم. بنابراین همیشه به دنبال راهی میگشتم که بشود مسائل موجود را کمی رئالتر و واقعیتر جلوی دوربین نشان داد، ولی از نظر «فرمی» اینکه آیا میتوان با پاها و کفشها قصه گفت، جرقهاش از مترو شروع شد. دیدن قشر زیادی از آدمها که کنار هم نشسته بودند و هرکدام پاها و کفشهایشان قصه خودش را داشت که میشد از آنها داستانهای مختلف و متنوع جذابی درآورد.» او درمورد انتخاب شعار «فیلمی که پاها و کفشها روایتش میکنند» توضیح داد: در همه جای دنیا استفادههای تبلیغاتی از عناوین فیلمها میشود و من اگر در این کار فقط کارگردان میبودم قطعا برای فیلم فقط مینوشتم “فیلمی که در آن آدم ها هیچ چهرهای ندارند”. ولی استفاده از آن جمله بیشتر جهت تبلیغات و برانگیختن کنجکاوی است، البته من در مجموع خیلی اصراری به مانور دادن فقط بر روی کفشها و پاها نداشتم.حقانی ادامه داد:« ما دوست داشتیم وقتی مخاطب درمورد فیلم میشنود کنجکاو بشود و با خود بگوید مگر میشود با کفشها و پاها یک فیلم بلند ساخت؟ و این کنجکاوی باعث شود که به سینما بیاید و ببیند که بله میشود. »