
صادق سوری تصویربردار«راننده و روباه»:
فیلمبردار مستند باید برای کار در لحظه آماده باشد
هنر و تجربه: «راننده و روباه» مستندی است که زندگی محمود کیانی فلاورجانی را در قاب میگیرد. راننده کامیونی که به حیوانات و به سینما علاقه دارد و زندگیاش را وقف ساخت فیلم از حیوانات کردهاست. فیلم همه جا با کیانی فلاورجانی همراه میشود و زندگی او را از بستری شدن در بیمارستان روانی تا خلوت خانه و در تاریکی شب به دنبال روباه دنبال میکند. نزدیکشدن تا این اندازه به سوژه یکی از چالشهای این نوع از سینمای مستند است. این سوال را از صادق سوری تصویربردار این مستند پرسیدیم. سوری که سینما از انجمن سینمای جوان آغاز کرده و بعد با تحصیل در دانشگاه ادامه داده، از سال ۱۳۸۲ فعالیت خود در سینمای مستند را آغاز کرده و تاکنون با فیلمسازانی چون مهرداد اسکویی، محمدعلی هاشمزهی، مهدی باقری و بابک بهداد همکاری داشتهاست.
ساخت فیلمهایی از جنس «راننده و روباه» احتیاج به نزدیک شدن زیاد به سوژه دارند. صادق سوری این راحتی با سوژه را حاصل چندین سفر کوتاه و بلند و اعتماد کارگردان به عوامل میداند: «روز اول که با آقای لاهوتی صحبت کردیم، قرار شد چند جلسه با آقای فلاورجانی داشته باشیم. چندتا از سفرهای کاری ما در زمانی انجام شد که آقای فلاورجانی در بیمارستان بود. مجموع این ارتباطات باعث نزدیکی ما شد. حتی گاهی آقای لاهوتی از من و صدابردار میخواست تنهایی با آقای فلاورجانی باشیم تا زیاد دور و بر سوژه شلوغ نباشد. این ارتباط و رابطه خوب بر اثر اختیاری بود که کارگردان به من داد و ترفندی بود که آرش لاهوتی به کار برد.»
و درادامه درباره این ترفند توضیح میدهد: «اینکه کارگردان دست فیلمبردار را برای نزدیک شدن به سوژه راحت میگذارد. بعضی کارگردانها میخواهند فقط خودشان به سوژه نزدیک باشند اما آرش لاهوتی چه در این کار و چه در کار بعدی که با هم با هم انجام دادیم، یعنی مستند «پهلوان و خرقه» فیلمبردار را کارگردان دوم کار میدانست.»
فیلمبردار مستند باید برای تصویر کردن اتفاقات غیرمنتظره هم آماده باشد. فیلمبردار راننده و روباه تفاوت بین فیلمبرداری در سینمای مستند با سینمای داستانی را در آمادگی بیشتر فیلمبردار مستند برای کار در لحظه میداند: «نظر من این است که در سینمای مستند، فیلمبردار باید آمادگی هرکاری را داشته باشد. در سینمای داستانی، فیلمبردار فوکوسها را میگیرد، نور را تنظیم میکند و میزانسن مورد نظرش را میچیند، اما در سینمای مستند فیلمبردار تنهاست. خودش است و خودش. ما گاهی حتی دستیار هم نداریم. باید فیلمبردار تمام مدت حواسش باشد که فوکوس از دست نرود، نورسنجی نرمال باشد و باید سوژه را در هر حالتی تعقیب کند. فیلمبردار مستند باید آمادهتر باشد.»
راننده و روباه هفتمین مستندی است که در گروه هنر و تجربه روی پرده رفتهاست. صادق سوری اما معتقد است فیلم هنوز چنان که باید دیده نشده و برای اظهارنظر درباره بازتاب اکران این فیلم باید منتظر پایان اکران آن ماند: «اتفاق خوبی که در هنر و تجربه میافتد این است که مخاطب که ممکن است فقط مخاطب سینمای داستانی باشد با دیدن مستند بیشتر آشنا میشود. دوستان غیرسینمایی خودم، از طریق صفحهای در شبکههای مجازی راه انداختهایم از اکران فیلمم باخبر شدهاند و فیلم را دیدهاند. اما وقتی فیلم در جشنوارهها مثل سینماحقیقت نمایش داده شد، میگفتند جشنواره که مال هنرمندهاست و برای دیدن فیلم نیامدند. اما اینکه اکران در سینما باعث چه اتفاقی شده باید در درازمدت ببینیم. یا حداقل در پایان اکران فیلم در مورد آن حرف بزنیم.»
صادق سوری سه کار جدید در مراحل مختلف ساخت دارد: «کار جدیدم یکی فیلم آقای اللهکرم رضاییزاده درباره تیم فوتبال ملوان است که مرکز گسترش تهیهکننده آن بوده و دیگری کاری با آقای شیشهگری. در فیلم جدید آزاده بیزارگیتی هم قرار است همکاری کنیم که فیلمبرداریاش شروع نشده و احتمالا در ۲۰ روز آینده کلید زده میشود.»
و حرف و سخن آخر: «تشکر میکنم از گروه هنر و تجربه. از سال ۸۷ که وارد عرصه سینمای مستند شدم، همچون اتفاقی نداشتیم و این حرکت هنر و تجربه، فضای خوبی برای مستندسازها ایجاد کرده است.»