
مجتبی میرطهماسب و محمدرضا جهانپناه در هفته فیلم «نیویورک نمای نزدیک»
تصویر شهر از خلال هنر
هنر و تجربه: «نیویورک نمای نزدیک» نام هفته فیلمی است که موسسه رایبُن مستند با همکاری سینماتک موزه هنرهای معاصر برگزار میکند. در این برنامه مستندهایی درباره هنرمندان نوجویی که از گوشه و کنار دنیا به نیویورک آمدهاند پخش میشود.
مجموعه «نیویورک نمای نزدیک» که توسط موسسه آرت۲۱ تهیه شده به بررسی کار، زندگی و فعالیت هنرمندانی میپردازد که از نقاط مختلف دنیا به نیویورک مهاجرت یا نقل مکان کردهاند و دهه اول فعالیت هنریشان را در شهر نیویورک سپری میکنند. در این مجموعه مستندها به هر هنرمند زمانی بسیار کوتاه در حد ده دقیقه اختصاص داده شده است. این مجموعه مستندها به صورت آنلاین روی سایت این موسسه بارگذاری میشوند و رای بن مستند امتیاز یک بار پخش غیراینترنتی مجموعه را از آرت۲۱ گرفته است.
سه شنبه ۲۳ تیرماه با حضور مجتبی میرطهماسب مستندساز، محمدرضا جهانپناه فیلمبردار و مستندساز و امیرحسین ثنایی روزنامهنگار و منتقد، این مجموعه مستندها بررسی شدند. ثنایی در ابتدای این جلسه دلیل انتخاب این دو مستندساز برای این جلسه نقد و بررسی را این مساله عنوان کرد که هردوی این فیلمسازان فیلمهایی با مضمون زندگی و آثار یک هنرمند تجسمی ساختهاند. میرطهماسب فیلم «رودخانه هنوز ماهی دارد» را درباره زندگی و آثار احمد نادعلیان هنرمند هنرهای محیطی و محمدرضا جهانپناه «سایههای روشن» را در ارتباط با زندگی حسین والامنش ساختهاند.
مجتبی میرطهماسب در این جلسه کل این مجموعه را با هم قابل ارزیابی دانست و گفت: « این مجموعه مستند به معنای مستند محض نیست و کل مجموعه با هم قابل ارزیابی است. نیت طراحان این برنامه این بوده است که نیویورک را از خلال هنر معرفی کنند. هر فیلم یک معرفی کوتاه از یک هنرمند مهاجر کمتر شناخته شده است و از منظر هنرمند نیویورکی به خودش و از درون آمریکا به خودش نگاه کرده است.»
محمدرضا جهانپناه در مورد متولی این مجموعه مستند اینترنتی گفت: « این موسسه غیر انتفاعی از رسانه دیجیتال برای معرفی هنر معاصر به عدهای گستردهتر از مخاطبین آکادمیک استفاده میکند. از مدیوم فیلم برای تاریخنگاری هنر بهره میبرد و و خیلی کوتاه و موجز به هر هنرمند و شیوه کاری او میپردازد . در واقع من این مجموعه را زیرمجموعه مستند نمیدانم و اینها گزارشهایی هستند برای رسیدن به هدفی مشخص , موفق هم میشوند. سیستم رهایی دارند و خیلی به هنرمند نزدیک میشوند. جنبه آموزشی دارند که جمعیتی ببینند این هنرمندها چطور به دنیای اطراف نگاه میکنند و هنرهای مختلف از پرفورمنس گرفته تا نقاشی محض و حجمسازی و ویدئوآرت و عکاسی را در برمیگیرند. این فیلمها همینطور به صورت مداوم ساخته میشوند و روی وب قرار میگیرند و مجموعهای پویا را تشکیل میدهند.»
امیرحسین ثنایی از محمدرضا جهانپناه خواست در مورد تجربه ساختن فیلمی در مورد زندگی یک هنرمند تجسمی و ویژگیهای فیل ساختن درباره هنرمندان و همچنین تفاوت بین فیلم او و فیلمهای این مجموعه مستند صحبت کند. جهانپناه در فیلم «سایههای روشن» به حسین والامنش هنرمند ایرانی ساکن استرالیا میپردازد که بعد از ۳۸ سال برای برگزاری کارگاه و چند سخنرانی به ایران سفر میکند. جهانپناه شکل گرفتن این فیلم را به یک دوستی ساده مربوط دانست: «والامنش را من از استرالیا میشناختم و به واسطه دوستی با شوهرخواهرش آشنایی کمی هم با او داشتم. اما فرصت فیلم ساختن نبود تا اینکه دوستی به من گفت والامنش دارد میآید ایران و این فرصت خوبی است.» جهانپناه تفاوت بین این مجموعه با فیلم خودش را در تفاوت بین سوژهها و فرهنگ متفاوت دانست. «بچههایی که در این فیلمها دیدیم همگی جوان بودند و هنوز معروف نبودند. اما برای آدمهای معروف این که چه تصویری از ایشان داده شود خیلی مهم است. حسین والامنش در رودربایستی من قبول کرد در فیلم ظاهر شود و همکاری خیلی خوبی هم با ما داشت اما خط قرمزهایی داشت که از آنجا جلوتر نمیآمد. این خط قرمزها بیشتر به مسائل شخصیتی مربوط بودند. بعضی از هنرمندها با دیده شدن بین مردم در حال فیلمبرداری مشکل دارند.»
مشابه همین سوال هم از مجتبی میرطهماسب صورت گرفت که فیلم «رودخانه هنوز ماهی دارد» را درباره تلاشهای هنری و زیست محیطی احمد نادعلیان ساخته است. میرطهماسب در پاسخ گفت فیلم او زمانی ساخته شد که نادعلیان در ایران هنوز چندان شناخته نشده بود.
کارگردان مستند «شش قرن شش سال» افزود: «زمانی که نادعلیان به ایران آمده بود و در پلور کنج خلوتی برای خودش پیدا کرده بود، در ایران کسی چندان او را نمیشناخت. دوستی در مورد او صحبت کرد که هنرمندی آمده و در پلور دارد روی سنگ ماهی حک میکند. از روی کنجکاوی دنبالش گشتم و دو سه هفته طول کشید تا از طریق دوستان او را پیدا کنم. هفتهای سه چهار روز میرفتم پلور تا ببینم چه خبر است و به او نزدیک شوم. نادعلیان خودش هم میگوید که خاطرات زیادی از پلور دارد و درواقع کسی بوده که زندگی عشایری داشته و به همین روستای پلور میآمدهاند و بعد به دانشگاههای درجه اول هنر در دنیا راه پیدا کرده و روی لندآرت یا همان هنر محیطی متمرکز شده است. کنج عزلتی برای خودش ایجاد کرده بود تا دور از جامعه کار کند و من او را در موقعیتی برای خودش دوست نداشتنی قرار دادم و طرح فیلم را روی ایده مواجه شدن هنرمند با اهالی بومی بنا کردم. اول گارد داشت نسبت به این ایده من، اما تم مواجهه هنرمند با محیط و جامعهاش برای خودم دغدغه بود و بعدها تصویری که احمد نادعلیان با این فیلم از خودش دید در کار او تاثیر گذاشت و این تاثیر را به صورت مفصل در متنی نوشته است.»
میرطهماسب تصویری که هنرمند از خودش میبیند را در کار هنری او در آینده تاثیرگذار دانست و در مورد تصویری که این مجموعه مستند از آمریکا میدهد گفت: «این فیلمها به منِ خارجی تصویری از نیویورک و آمریکا میدهند. بحث اصلی این است که آیا این تصویر درستی از جامعه آمریکایی است؟ اگر ما همچون مجموعهای درباره هنرمندهای ایرانی تولید کنیم آیا باز تصویر صحیحی خلق کردهایم؟ بیننده ممکن است تصور کند جریانات عظیم هنری در بطن این جامعه وجود دارد. در حالی که ما گروه کوچکی را در قاب گرفتهایم. اما تاثیر مهمتر روی خود جریان هنر است. به جد معتقدم هر پدیدهای وقتی خودش را مشاهده میکند، تغییر میکند.»
نمایشهای هفته فیلم «نیویورک نمای نزدیک» که از ۲۲ تیرماه آغاز شده است تا ۲۵ تیرماه در موزه هنرهای معاصر ادامه پیدا میکند. چهارشنبه ۲۴ تیر پوریا جهانشاد و حامد جابرها با موضوع هنر معاصر، روایتهای شخصی و امرسیاسی و پنجشنبه ۲۵ تیر محمد پرویزی با موضوع زیباییشناسی هنر معاصر بعد از نمایش فیلمها صحبت خواهند کرد.