
گفتوگو با مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران (بخش دوم)
هنر و تجربه باعث افزایش جسارات فیلمسازان میشود/ فیلمبین و سینماروی حرفهای تربیت نکردهایم
هنر و تجربه – زهرا عزیزمحمدی: در بخش اول گفت وگو با فرید فرخنده کیش، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران درباره صفر تا صد چگونگی تربیت هنرجویان در رشته فیلمسازی و سایر حرفههای مربوط به آن صحبت کردیم و در جریان روند تولید بخشی از فیلمهای کوتاه تحت نظارت و حمایت انجمن سینما جوان قرار گرفتیم. فرخنده کیش همچنین از اهمیت تجربهگرایی و بها دادن به جسارت فیلمسازان جوان گفت. از ابتدای امسال که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی متولی مستندسازی و انیمیشن شده است و سینمای کوتاه داستانی کاملا به انجمن سینمای جوان واگذار شده، این انجمن برای فیلمسازان کوتاه برنامههای ویژهای دارد. در بخش دوم این گفتوگو فرخنده کیش با سایت هنر و تجربه درباره تعامل گروه هنر و تجربه با انجمن سینمای جوان و رابطه سینمای بدنه با سینمای تجربهگرا صحبت کردهایم.
بخش اول گفتو گو با مدیر عامل انجمن سینمای جوانان ایران
فکر میکنید کلیت این مجموعه از گروه هنر و تجربه گرفته تا انجمن سینمای جوان و هر گروه و محفل و مجموعهای که روی سینمای هنری و تجربهگرا تمرکز دارد چه تاثیری روی مخاطب سینمای تجاری و بدنه سینمای حرفهای میتواند بگذارد؟
بخش اعظم این تاثیر به مخاطب برمیگردد. اصل اساسی در این بحث این است که شما در این شیوه نمایش چگونه یک بیننده خوب پرورش دهید. پیش از این ما هیچ وقت فیلمبین یا سینماروی حرفهای تربیت نکردهایم. یکی از نکات بسیار خوب در هنر و تجربه آموزش سینمابینی حرفهای است که با امکان دیده شدن فیلمهای خاص فراهم شده. بیننده با نگاه فرهنگی که در انتخاب خود قائل میشود به این سینما رو میآورد و گرایش خود را به طیف فیلمهای هنری پیدا کند. من مطمئن هستم که با این تغییر گرایش مخاطب معمولی به مخاطب حرفهای این گروه تبدیل میشود و عملا دیگر نمیتواند به سادگی دست به انتخاب فیلمها بزند و در نتیجه آن مخاطب فیلمهای نامطلوب سینمای بدنه کمتر میشود. دیگر شاهد این نخواهیم بود که برای فیلمی که از نگاه فرهنگی ارزش چندانی ندارد صف کشیده شود و میلیاردها پول در قبال دیده شدنش پرداخته شود درحالی که این سینما که رویکرد فرهنگی دارد فقیرانه در کنجی بنشیند. من مطمئن هستم که این عدم توازن به مرور به یک توازن نسبی تبدیل خواهد شد. به نظرم وظیفه هنر و تجربه در کنار وظایف دیگر ایجاد تعادل بین سینمای بدنه و سینمای هنری است که این اتفاق تا الان افتاده.
این روند در کیفیت تولید فیلمهایی که رویکرد متفاوت از سینمای بدنه دارند و در نهایت در کیفیت کلیت سینمای کشور چه تاثیری خواهد گذاشت؟
پیش از این بسیاری از دوستانی که به سینمای خاص و هنری تمایل پیدا میکردند پس از مدتی سرخورده میشدند. سرخورده نه از جهت بازگشت سرمایه بلکه از این نظر که سینمایشان بینندهای نداشت. هنرو تجربه برای این سینما بیننده و سبب دیده شدن مهیا کرده و حتی فکر میکنم اگر فیلمسازانی نظیر شهرام مکری در سینمای ایران اسامی مهم و شناختهشدهای هستند بیشتر مدیون هنر و تجربه هستند تا سینمای بدنه چرا که فیلمهایشان در این گروه دیده و ارزشگذاری شده است . ضمن اینکه هنر و تجربه جسارتی در سینماگران ایجاد میکند که باعث میشود آنها آرام آرام بتوانند با نفوذ به سینمای بدنه فیلمهای تجاری ضعیف را کنار بزنند و ایجاد تعادل کنند. این ورود مثل جریان خون تازه در رگها و یا اکسیژن دادن به یک فضای کماکسیژن است. شما مطمئن باشید اگر اینگونه اتفاقها شامل طوفانها و تغییرات مدیریتی و سلیقهای نشود در درازمدت تاثیر عمیقی در بدنه سینمای حرفهای ما خواهد داشت که غیر قابل انکار است. به شرطی که مدیران ما کمک کنند در این دوران برزخی این پیکره نحیف بتواند خودش را حفظ کند و من مطمئن هستم که بعد از یک دوره ده تا پانزده ساله تغییر عمدهای در سینمای ملی خودمان خواهیم داشت. هرچند ممکن است این تغییر برای کسانی که در این دگردیسی مشغول به کار هستند محسوس نباشد اما اگر کسی روند تاریخی این ۱۵ سال را بررسی و روی آن کار پژوهشی کند متوجه میشود که چنین جسارت مدیریتی توانسته چه تاثیری بر تصمیمگیریها و رفتارهای تولیدی بگذارد.
هنر و تجربه جسارتی در سینماگران ایجاد میکند که باعث میشود آنها آرام آرام بتوانند با نفوذ به سینمای بدنه فیلمهای تجاری ضعیف را کنار بزنند و ایجاد تعادل کنند. این ورود مثل جریان خون تازه در رگها و یا اکسیژن دادن به یک فضای کماکسیژن است.اگر اینگونه اتفاقها شامل طوفانها و تغییرات مدیریتی و سلیقهای نشود در درازمدت تاثیر عمیقی در بدنه سینمای حرفهای ما خواهد داشت.
شما طی این مدت چه انتقاد یا نظری درباره این مجموعه به خصوص اکران فیلمهای کوتاه در آن داشتهاید؟
ابندا نقطه قوتش را میگویم. ما قبل از این هیچ وقت در سینمای کوتاه ارزشی را که الان صاحب فیلم برای فیلمش قائل میشود نداشیم. چون با این رویکرد جدید فیلمساز در قبال نمایش فیلم کوتاه خود وجه دریافت میکند و این میتواند بسیار در اقتصاد سینما و ارزشگذاری فیلمها تاثیر داشته باشد. چون ما هر چیز مجانیای را کم ارزش تلقی میکنیم اما حتی اگر یک ریال بابت چیزی بدهیم به آن توجه بیشتری نشان میدهیم. بنابراین این روند حرفهای نگاه کردن به فیلم کوتاه حداقل در حوزه فعالیت ما خیلی تاثیر گذاشته است. پیش از این فیلمساز کوتاه از فیلم خود به تعداد زیادی تکثیر میکرد و به تمام دوستان و آشنایانش یک نسخه از آن میداد. درحالی که الان متوجه شده که میتواند فیلمش را در سالن سینما نمایش دهد و در قبال آن برایش انتفاع ایجاد شود. این برای سینمای کوتاه و البته مستند اتفاق خیلی خوبی است که البته فعلا خودش را بیشتر در سینمای مستند نشان داده به این دلیل که بیشتر فیلمهای بلند مستند در هنر و تجربه نشان داده شده. این روند که بیننده ما عادت به دیدن فیلم بلند دارد در اکران فیلمهای کوتاه تاثیر میگذارد و باعث شده هنرو تجربه هر قدر در نمایش فیلمهای بلند مستند و داستانی موفق باشد در سینمای کوتاه ناموفق باشد چون فضای مناسبی برای فیلمهای کوتاه ایجاد نشده است.
شما در این زمینه چه پیشنهاداتی دارید و چه تعاملی با گروه هنر و تجربه خواهید داشت؟
من شخصا هم به این ایده احترام میگذارم و هم علاقهمند به این گرایش و جریان هستم و هر کمکی از شخص خودم و مجموعه انجمن امکان پذیر باشد در اختیار هنر و تجربه میگذارم. صحبتهای اولیه با آقای علمالهدی شده و این را هم رسما اعلام کردهایم که ۵۹ دفتر انجمن سینمای جوان در ۳۱ استان کشور به طور خاص در اختیار این تجربه نوین در سینمای ما هستند. پیشنهاداتی هم در زمینه اکران فیلمهای کوتاه به آقای علمالهدی و دوستانشان دادهام و امیدوار هستیم بتوانیم مقداری یخ این ماجرا را بشکنیم. مثلا میتوانیم به جای اینکه در یک سانس چهار فیلم از چهار فیلمساز با چهار نگاه مختلف نمایش دهیم یک پکیج از یک فیلمساز را به نمایش بگذاریم یا اینکه فیلمهای کواتاه را با گرایش موضوعی در کنار هم قرار بدهیم. به طور مثال فیلمهای موفق یک سال در یک بسته نمایش داده شوند. پیشنهادم به دوستان این هست که نخ تسبیحی وجود داشته باشد تا فیلمهای کوتاه به نمایش درآمده را به هم اتصال دهد و ما هم میتوانیم در این زمینه کمک کنیم.
این روند که بیننده ما عادت به دیدن فیلم بلند دارد در اکران فیلمهای کوتاه تاثیر میگذارد و باعث شده هنرو تجربه هر قدر در نمایش فیلمهای بلند مستند و داستانی موفق باشد در سینمای کوتاه ناموفق باشد چون فضای مناسبی برای فیلمهای کوتاه ایجاد نشده است.
البته مفهوم اکران عمومی نه در ایران که در تمام جهان برای فیلم کوتاه اتفاق غریبی است و به همان دلیل زمان کوتاهش برای تماشاچی خیلی جا نمیافتد.
بله دقیقا. یک مثال میزنم. ما در انجمن برای امسال موفق شدیم برای اولین بار فیلم کوتاهی به نام «کودکان ابری» را تولید کنیم که نامزد ورود به اسکار شد. فیلمی که یکی از شعبههای ما در شهرستان رفسنجان تولید شد. یعنی ما با یک نگاه حرفهای و هدفگذاری شده توانستیم جشنوارههایی را انتخاب کنیم که کانال ورود ما به یکی از مهمترین واقعههای سینمایی در جهان یعنی اسکار باشد. حالا باید برای نمایش همین فیلم کوتاه که به چنین موفقیتی دست یافته چه کنیم؟ خارج از کشور هم برای نمایش فیلم کوتاه همین مشکلات درون کشور ما به شکل دیگری وجود دارد. این فیلمها خیلی به اکرانهای مستمر دست پیدا نمیکنند و عملا تنها در جشنوارههای تخصصی، دانشگاهها و مجامع فرهنگی و هنری به نمایش میآیند. واقعیت این است که سینمای کوتاه خیلی نمیتواند به اقتصاد سینما متصل شود تا از این طریق ارتزاق کند و به حیات خود ادامه دهد. خودمان هم به این موضوع واقف هستیم که سینمای کوتاه شامل یک فقر نمایش و تماشاچی در سراسر دنیا هست. ولی میتوانیم درون کشور خودمان که کمترین توجه به فیلم کوتاه میشود این روند را با ارائه راهحلهای تازه اصلاح کنیم که ما درحال حاضر دنبال آن هستیم. بنابراین خیلی متوقع نیستیم که در هنر و تجربه هم همان اکران و همان رفتارهای بیننده پسند با فیلم کوتاه شود که با فیلمهای بلند داستانی و حتی مستند میشود. وقتی شما میخواهی به چیزی شکل جدیدی بدهی اول باید آن را ذوب کنی و بعد دوباره در قالب جدید آن را فریز کنی. ما الان در مرحله ذوب کردن شکل قبلی و ریختن آن در قالب جدید هستیم.
یکی دیگر از ضعفها و مشکلات هنر و تجربه عدم کثرت مکانهای نمایش و عدم توجه به نقاط دیگر کشور است. میدانم که محدودیتها زیاد است و شاید اگر در شهری یک سالن سینما وجود دارد و آن سینمادار در گیر مسائل اقتصادی گردش مالی خودش است شاید خیلی متمایل نباشد ساعتهای مناسبش را در اختیار جریان جدیدی در سینما بگذارد که از نظر او متعلق به سینمای نفروش است. ما حاضریم از طریق دفاتر سینمای جوان و سالنهای نمایشی که در اختیار داریم با یک قابلیت نسبی نمایش حتی در سالنهای کوچک این کمک و حمایت را انجام دهیم.
یکی از مشکلات هنر و تجربه عدم کثرت مکانهای نمایش و عدم توجه به نقاط دیگر کشور است. ما حاضریم از طریق دفاتر سینمای جوان و سالنهای نمایشی که در اختیار داریم با یک قابلیت نسبی نمایش حتی در سالنهای کوچک کمک و حمایت لازم را انجام دهیم.
درباره برگزاری المپیاد سینمایی هم کمی توضیح دهید. ایده آن چطور شکل گرفت و هدفتان از اجرای این طرح چیست؟
دو اتفاق همزمان منجر به اعلام این طرح شد. اولی تغییر مدیریت جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان و دبیری علیرضا شجاعنوری بود. آقای شجاعنوری همیشه جسارتهایی دارد که در هر کسی پیدا نمیشود. خیلی منصفانه و منطقی به روشهای جدید رو میآورد. یکی از این طرحها این است که اگر سینمایی مخصوص کودکان و نوجوانان وجود دارد باید فیلمسازان کودک و نوجوان هم داشته باشد. کاری که در دهههای گذشته در قالب جشنواره رشد انجام میشد ولی ابتر بود. این نگاه آقای شجاعنوری همزمان شد با این طرح در انجمن سینمای جوان که کران پایه ورود اعضای انجمن به آن را از ۱۸ سال پایینتر بیاوریم. این دو تصمیم در کنار هم با حمایت فارابی منجر به این شد که اهداف هر دو مجموعه در راستای هم قرار گیرد. قبل از اینکه جشنواره فیلم کودک اعلام کند ما تصمیم داشتیم در جشنواره فیلم کوتاه تهران با همکاری مدارس و آموزش و پرورش تهران باکسهای صبحمان را به فیلمهای کودکان و نوجوانان اختصاص دهیم؛ و از همان ابتدا که سلیقه فیلمبینی آنها در حال شکلگیری است آنها را به سمت تماشای سینمای هنری واقعی ببریم. این بهترین فضا برای آموزش غیر مستقیم کودکان و نوجوانان است. چون همانطور که میدانید ۱۲ سالگی سنی است که دانشآموز همزمان به دوره راهنمایی تحصیلی وارد میشود و به او کمک میشود برای شغل آیندهاش انتخابی نسبتا درست و گام به گام نسبت به آن بینش گستردهتری پیدا کند.
و هیچ گاه سینما گزینهای نبوده که پیش روی دانش آموزان قرار بگیرد.
بله و این انتخاب باید در آن سن اتفاق بیفتد نه در ۱۸ سالگی و بعد از آن. اگر خود ما هم برای ورود به دنیای مخاطبینمان از ۱۲ سالهها شروع کنیم بسیار موفقتر هستیم. برای همین جشنواره فیلم کودک و نوجوان برای خود ما هم فرصتی است و از آن استفاده میکنیم و گام اول آن برگزاری المپیاد سینمایی است. قبل از این هیچ گاه در زمینه هنری به خصوص سینما المپیاد برگزار نشده به شکلی که به آن توجه شود و مانند المپیادهای علمی و ورزشی محصول موفقی داشته باشد. من مطمئن هستم المپیاد سینمایی هم میتواند خروجی موفقی داشته باشد به شرطی که اجازه دهیم یک دوره زمانی بگذرد و این بچهها به سن ۱۸ تا ۲۰ سالگی برسند تا شاهد نتایج آن باشیم.
اگر خود ما هم برای ورود به دنیای مخاطبینمان از ۱۲ سالهها شروع کنیم بسیار موفقتر هستیم. برای همین جشنواره فیلم کودک و نوجوان برای خود ما هم فرصتی است و از آن استفاده میکنیم و گام اول آن برگزاری المپیاد سینمایی است.
اگر نکتهای باقی مانده به عنوان سخن آخر بفرمایید.
من فکر میکنم اگر سه وزراتخانه به فعالیتهایی سینمایی و تجربی کودکان، نوجوانان و جوانان توجه بیشری نشان دهند این اتفاق به نتایج درخشانی منجر شود؛ یکی وزارت آموزش و پرورش به عنوان بنیان ورود نوجوانان به مشاغل حرفهای و ایجاد بستر حرفهای برای آموزشهای مختلف، یکی وزارت علوم که به حمایت و همراهی آنها پس از دوران مدرسه احتیاج داریم و دیگری وزارت ورزش و جوانان که میتواند عهدهدار کلان این ماجرا باشد. در حال حاضر این وزارتخانه فعالیتهایش را محدود به ورزش کرده است و جوانان غیر ورزشکار جایگاه ویژهای در برنامههای آن ندارند. شاید یکی از سازمانهایی که موظف است به اتفاقی مثل هنر و تجربه یا به انجمنی مثل سینمای جوان توجه و تمرکز ویژهای داشته باشد همین وزارتخانه است که باید مقدار زیادی گرایش بودجهای و توجه معنویاش را به سمت هنر و تجربه معطوف کند.
در حال حاضر وزارتخانه ورزش و جوانان فعالیتهایش را محدود به ورزش کرده است و جوانان غیر ورزشکار جایگاه ویژهای در برنامههای آن ندارند. شاید یکی از سازمانهایی که موظف است به اتفاقی مثل هنر و تجربه یا به انجمنی مثل سینمای جوان توجه و تمرکز ویژهای داشته باشد همین وزارتخانه است.
امیدواریم بتوانیم با المپیاد سینمایی مسئولین را به این امر ترغیب کنیم. چون سینما نه یک شاخه هنری جدا بلکه یک رکن کاربردی در تکنولوژی آموزشی و رسانهای بسیار قوی است که در بحث آموزش امروز جهان نقش مهمی را ایفا میکند. در بسیاری از تخصصهای دانشگاهی هم اگر متخصصین به سینما آشنا باشند حتی در رشته خود بسیار موفقتر عمل میکنند. این تعامل دو طرفه است.