
بازتاب هنر و تجربه در رسانهها
کاوه ابراهیمپور:«یحیی سکوت نکرد»کم افت و خیز نیست
هنر و تجربه: مروری داریم بر اخباری که در ارتباط با فیلمهای به نمایش درآمده در گروه هنر و تجربه در روزنامهها و خبرگزاریهای کشور در روز دوشنبه پنجم مردادماه منتشر شده است.
روزنامه آسیا از جلسه نقد و نمایش فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» در فرهنگسرای ارسباران خبر داده است. سیصد و شصت پنجمین جلسه نقد این فرهنگسرا روز یکشنه چهارم مرداد به فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» ساخته محمدرضا لطفی اختصاص داشت. این فیلم با حضور محمدرضا لطفی کارگردان، افشین یداللهی بازیگر، بابک قائم تدوینگر، مجید شکری بازیگر و شاهپور عظیمی به عنوان منتقد برگزار شد.
روزنامه سینمایی بانی فیلم خبر از ساخته شدن فیلم «هلن» داده است. فیلمی که این بار ثقفی پسر مینویسد و ثقفی پدر بعد از ۱۵ سال جلوی دوربین میبرد. طبق برنامهریزیها فیلمبرداری «هلن» از ۲۰ شهریور آغاز میشود و همه لوکیشنهای فیلم در تهران است. علیاکبر ثقفی در چندسال اخیر تهیهکننده فیلمهای پسرش از جمله فیلم «مردی که اسب شد» بوده است و آخرین بار در سال ۱۳۷۶ فیلم «جان سخت» را کارگردانی کرده است. «هلن» در زمان حال میگذرد و داستان دختری است که قصد دارد به سفر برود اما اتفاقاتی او را در رفتن به سفر مردد میکند.
روزنامه سینمایی صبا با کاوه ابراهیمپور کارگردان فیلم «یحیی سکوت نکرد» گفتگو کرده است. در این گفتگو ابراهیمپور یحیی سکوت نکرد را حدیث نفس خودش نمیداند. «یحیی سکوت نکرد لزوما حدیث نفس من نیست و اصولا بر خلاف معنی لغوی آن که واگویهای با خویشتن خویش است، کاملا کنشمند و دغدغهمدار است و دغدغهاش را در چهره مخاطب فریاد میزند! البته فریادی که در لایههای به ظاهر کم افت و خیزش مستتر است و مطمئنم که بیننده هوشمند به آن واکنش نشان خواهد داد و بهدنبال پاسخ خواهد گشت. اعتقاد دارم که وظیفه فیلم چیزی غیر از سرگرم کردن صرف، یا گفتن حدیث نفسی است که سوالی را در بیننده پس از دیدن آن بر نمیانگیزد.»
این کارگردان که فیلمش از اول مرداد در گروه هنر و تجربه اکران شده است، در ارتباط با روایت فیلمش و استراتژی بصریاش برای این به تصویر کشیدن این روایت گفته است: «به نظر من فرمول کشف معما و ایجاد جذابیت از طریق ندادن اطلاعات کمی کهنه شده و در ساختارهای مدرنتر بهتر است که بیننده با جریان باز اطلاعات روبهرو باشد تا در بافت اثر دنبال جزئیاتی مهمتر بگردد، چیزهایی مثل روابط انسانی و چگونگی آن. در ساختار بصری فیلم نیز سعی کردم همین منش را داشته باشم. از پلانهای بسته حذر کردم و تا جایی که امکان داشت از لانگ تیک (Long Take) بهره بردم تا این امکان را به بیننده بدهم که خودش جزئیات را بیابد و من به عنوان کارگردان با کلوزآپهای هدفدار یا تقطیع نماها آن را دیکته نکنم و داستان اصلا کم افت و خیز نیست و در بطن خود با شیبی تند به سمت چنان تلاطمی میرود که با کمی دقت در تکتک نماها میتوان نشانههای آن را یافت.»
ابراهیمپور که از دنیای تبلیغات وارد سینما و ساخت فیلم بلند شده است در مورد اینکه ساخت تیزر چه کمکی به او در فیلمسازی کرده است میگوید: «بسیار! ساختن یک آگهی تبلیغاتی به مثابه رساندن یک پیام در کوتاهترین زمان و موجزترین شکل ممکن است و تمرین خوبی است برای آن که بدانی کجا چه چیز را بگویی تا به بهترین وجه ممکن توسط مخاطب دریافت شود و در عین حال عرصه یادگیری تکنیک و زبان تصویر. به لطف تجربه فراوان ساخت آگهیهای تبلیغاتی، در زمان ساخت فیلم تنها چیزی که ذهنم را درگیر نمیکرد تکنیک بود و این امکان را به من میداد که به چگونگی داستانگویی بیشتر تمرکز داشته باشم.»