
هنر و تجربه ـ زهرا عزیزمحمدی: در بخش اول گفتوگو باجواد نوروزبیگی درباره نحوه کار و تعامل او با کارگردانهای جوان و حد و مرزی که برای تجربهگرایی قائل است، صحبت کردیم. در ادامه به بحث مخاطب و توانایی هنر و تجربه در جذب مخاطب خاص و عام میپردازیم.
بخش اول گفتوگو با جواد نوروزبیگی
آیا از نظر شما فیلم مستقل، تجربهگرا یا هنری برابر است با فیلم ارزان؟
نه اینطور نیست. هر فیلمی سازوکار مشخصی دارد و در انتخاب عوامل و … تفاوتی قائل نیستم. برای شروع هر پروژه از اعضای خانه سینما در هر بخشی استفاده میکنیم. حالا شاید در مورد انتخاب بازیگر تصمیمگیری به اقتضای نوع فیلم طوری باشد که نخواهیم از بازیگرهای چهره یا سوپراستار استفاده کنیم ولی بقیه عوامل سر جای خودشان هستند. وسواس در کارهای هنری بیشتر هم هست چون وقتی قصه سرراست و روایت ساده فیلمهای معمولی را نداریم به شدت به تصویر و سایر اجزای فیلم وابستهایم. طبیعی است که در انتخاب عوامل فنی و هنری باید حساستر باشیم. موافق نیستم، برچسب لوباجت و ارزان روی کارهای هنری بزنیم چون معتقدم برای ساخت یک فیلم هنری درست مثل کشیدن یک تابلوی نقاشی ارزشمند باید روی تک تک جزییات حساسیت به خرج بدهی تا معنای هنری که به آن میدهی خود را نشان بدهد. شاید کاری که صرفا برای گیشه ساخته میشود را بتوان در ۲۰ روز ساخت اما فکر نمیکنم یک فیلم هنری را بتوان در کمتر از ۴۵ روز فیلمبرداری کرد چرا که از بازیگری تا طراحی نور و رنگ و صحنه و لباس و… در همه چیز باید دقت فراوانی به خرج داد.
مرزبندی شما برای اینکه فیلمنامههایی را که تصمیم به ساختشان میگیرید، در دسته فیلمهای هنری یا گیشهای قرار دهید، چیست؟
وقتی فیلمنامه را میخوانم بسیار روی این موضوع حساس میشوم که آن فیلم قرار است چقدر وابسته به بازی، گریم، صحنه، نور یا صدا و موسیقی باشد. با توجه به این وابستگیها مخاطب مخصوص به هر فیلم را پیشبینی میکنم. ممکن است فیلمی کمدی و فقط برای گیشه باشد، پس آن را وابسته به بازیگران چهرهای میدانم که عموم مردم را به سینما بکشاند. ممکن است وقتی فیلمنامه دیگری را میخوانم و متوجه میشوم قراراست دانشجوها یا قشر فرهیخته را به سینما بکشانم، میدانم برای رسیدن به این هدف باید به کدام بخشهای آن بیشتر بپردازم. یا برای ساختن فیلمی معناگرا میدانم باید قشر متدین را به سینما بکشانم و میدانم باید چه چیزهایی را در آن رعایت کنم.
میدانیم که مخاطب سینمای هنر و تجربه، مخاطبی سخت پسند است که با وجود امکان دیدن برترین فیلمهای تاریخ سینما یا بهترین فیلمهای روز دنیا در خانه، به راحتی راضی نمیشود برای دیدن هر فیلمی به سالن سینما بیاید. عناصر جذاب برای کشاندن چنین مخاطبی به سینما چیست و فیلمی که بتواند برای این مخاطب خاص در آمار فروش هم حرفی برای گفتن داشته باشد، چگونه فیلمی است؟
این بحث به پیش از اکران برمیگردد. فکر میکنم سینمای هنر و تجربه باید بیاید چتر حمایتی و نظارتی خود را در سیستم تولید هم قرار دهد. حضور هنر و تجربه در این مرحله بسیار مهم لازم است. خب امسال هنر و تجربه بخشی مختص به خود در جشنواره فیلم فجر باز کرد که به نظرم کم است. هنر و تجربه باید حضوری پایهای داشته باشد به گونهای که در تولیدات درصد مشخصی از هزینههای تولید را متقبل شود و به همان میزان از سازندگان آن فیلمها بخواهد استانداردهایشان را بالاتر ببرند. همانطور که خودتان میگویید مخاطب هنر و تجربه مخاطب باهوشی است و طبیعتا هرچقدر به او خوراک بهتری بدهی، بیشتر جذب میشود و این قشر را گستردهتر میکند. به طورقطع هنر و تجربه با جایگاه غیر قابل انکار و تثبیت شدهای که حالا در اکران پیدا کرده در صدد برمیآید تا حضوری در تولیدات سینمای ایران هم داشته باشد.
خیلی از همکاران میپرسند چرا فیلمت را به هنر و تجربه دادی. پاسخ این سوال این است که این فیلم در هنر و تجربه میتواند فروش، تبلیغات و امتیازات ویژهای داشته باشد و مدت زمان بیشتری روی پرده بماند. مشابه اتفاقاتی که برای «پرویز» و «ماهی و گربه» افتاد
فروش موفق در سینمای هنر و تجربه یعنی چه؟ الان که فیلم اعترافات… را در حال اکران در این گروه دارید، چقدر به موفقیت آن امیدوار هستید؟
وقتی تصمیم گرفتم این فیلم را در هنر و تجربه اکران کنم به آقای علم الهدی گفتم میتوانستم این فیلم را در اکران عمومی سرگروه بگیرم و وقت و انرژی کافی برای این کار را هم داشتم اما فیلمم را تقدیم به شما کردم، خود ایشان هم میداند که چقدر این مسیر را با هم و به سختی جلو آمدیم. گفتم از شما خواهشی میکنم؛ نه برای من بلکه برای هنر و تجربه به این «چرا» که همه میپرسند، پاسخ دهید. خیلی از همکاران میپرسند چرا فیلمت را به هنر و تجربه دادی. پاسخ این سوال این است که این فیلم در هنر و تجربه میتواند فروش، تبلیغات و امتیازات ویژهای داشته باشد و مدت زمان بیشتری روی پرده بماند. مشابه اتفاقاتی که برای «پرویز» و «ماهی و گربه» افتاد. خب این فیلمی است که کارگردانش، ترکیب بازیگرانش و نامزد شدنش در چندین بخش جشنواره فجر همه و همه امکان اکران عمومی مناسب را به آن میداد اما وقتی هنر و تجربه به من اطمینان میدهد که این فیلم در این گروه میتواند اکران مناسبتری داشته باشد، اینگونه انتخاب میکنم. این اولین قدم من در هنر و تجربه است و پس از آن فیلمهای دیگری مثل «بهمن» و «سوگ» را ارائه میکنم. میخواهم تبدیل به تهیهکنندهای بشوم که همراه و همکار خوبی برای هنر و تجربه باشد ولی این بستگی به پاسخی است که هنر و تجربه به اطمینان من بدهد.
برای فیلمهایی نظیر اعترافات آن بخش مخاطب که از اخبار سینمای ایران آگاه است، حتما از نمایش آن استقبال میکند اما فکر میکنید هنر و تجربه چقدر ظرفیت این را دارد که تماشاگر بیخبر و بیارتباط با این جنس سینما را به سمت فیلمهایش جذب کند؟
خیلی زیاد. این مهمترین کاری است که هنر و تجربه میتواند انجام دهد؛ اینکه تبلیغات موثر و بیشتری داشته باشد. اطلاع رسانی به تماشاگر عام سینما از ضروریات این گروه است. به نظر من شبکههای اجتماعی برای گسترش هنر و تجربه کافی نیست و از جهت اطلاع رسانی در حال حاضر ضعیف عمل میکند.در اکران عمومی، یک چهارم صفحه روزنامهها، بیلبوردهایی که در سطح شهر است و تبلیغات عمومیتر در دسترس است اما در مورد فیلمهای هنر و تجربه این اندازه امکان تبلیغ وجود ندارد. به نظر من هنر و تجربه باید فضای تبلیغات عمومی را ایجاد کند و تلاش ویژهای برای وسعت بخشیدن به اطلاعرسانی درباره فیلمهایش انجام دهد. استفاده درست از رسانه ملی، فضاهای شهری، امکانات فرهنگی و مطبوعاتی باید صورت بگیرد.
یعنی شما فکر میکنید مخاطب عام با اینگونه فیلمها ارتباط برقرار میکند؟
مگر در مورد فیلمهایی که در هنر و تجربه با استقبال مواجه شدند اینگونه نبود؟ مگر هنر و تجربه پتانسیل این را نداشت که آن همه تماشاگر را به سالن بکشاند؟ تا دم در سالن را توانسته آنها را بیاورد، از آنجا به بعد که اختیار با خود تماشاگر است. اگر ناراضی باشد میتواند بیرون بیاید، اگر میآید و میماند و دهان به دهان تبلیغ فیلمی را میکند پس راضی است. این دیگر به خود فیلمها برمیگردد و خودش پاسخ میدهد.در نهایت نگاه به فیلمهای هنر و تجربه نباید درآمدی باشد و مهم دیده شدن اینگونه فیلمها است. ما هم افتخار میکنیم که فیلمهای کارگردانهایی مثل مجید مجیدی، ابراهیم حاتمیکیا، عباس کیارستمی و کارگردانانی در این سطح در هنر وتجربه دیده میشود و قرار بر دیدهشدنشان است.
آفرین بر شما که در این بحبوحه اى که همه تهیه کنندگان به ظاهر فرهیخته هم فکر جیب خودشان هستند چنین هدف و انگیزه اى دارید، استوار باشید و پاینده و بدانید که کمک کردن به دیده شدن استعداد هاى جوان مظلوم و نامتصل به آقایان تهیه کننده جریان اصلى! على رغم خدمت به کل سینماى ایران، خیر و برکتى خواهد داشت که حتما و حتما از آن بهره مند خواهید شد، درود بر شما و خدا قوت همین،،،