
پیکر هما روستا با بدرقه هنرمندان و مردم تشییع شد
هنر و تجربه: پیکر «هما روستا» برای آخرینبار به سالن استاد سمندریان (همسرش) واقع در تماشاخانه «ایرانشهر» رفت و پس از آن با بدرقه هنرمندان و مردم به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بدرقه شد.
مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان به عنوان نخستین سخنران نیز به حاضرین در جمع خوش آمد گفت و یادآور شد: «برای کسانی که حمید و هما را میشناختند، امروز، روز سنگینی است و خوشحالیم که امروز روح سمندریان در کنار روح هما روستا آرام گرفته است.»
مادر هما روستا که پس از سالها به ایران آمده بود نیز با بغضی در گلو خطاب به همه حاضران خوشآمد گفت و ادامه داد: «سلام من، سلام مادر غمدیدهای است که غمی بسیار بزرگ دارد. اما شما گوشه گوشههای غم مرا گرفتید و از شما سپاسگزارم. همیشه به دنبال “هما”یم دویدم. خیلی از من دور بود. اما امروز برای همیشه دور میشود.»
مادر هما روستا سخنانش را اینگونه به پایان برد: «دردانه من، خداحافظ»
در ادامه مراسم خاکسپاری هما روستا، رخشان بنیاعتماد که با صدایی بغضآلود سخن میگفت، با تسلیتگویی به مناسبت درگذشت این هنرمند افزود: «برای حرف زدن از “هما” نیازی به نوشته نیست اما چون حالم خوش نیست و نمیخواهم سخنان پرتی بگویم متنی را برای او میخوانم. بنیاعتماد در بخشی از نوشتار خود آورده بود: «گفتن از هما بر صحنه تئاتر وسینما نیاز به بازگویی ندارد. رابطه دوستی ما دیدارهای گاه به گاه و گاه طولانی مدت بود. دیدارهایی که نه در مهمانی و گشتوگذارهای مفرح بلکه درناکجاآبادهای درد و نیاز بود.»
در ادامه این مراسم ابراهیم حقیقی، گرافیست و طراح اظهار کرد: «هما روستا سالها تنهایی بدون حمید را تاب نیاورد و امسال به دیدار یارش رفت. همیشه میگفت دوست دارد نمایشگاه عکسی از اجراهای حمید سمندریان بگذارد، البته این قرار را منوط به بهبودی حالش میکرد، اما این اتفاق نیفتاد.»
حقیقی افزود:« هما روستا از هندوستان که برگشت، حالش خوب بود، اما خوب نماند و پزشکان کاری از دستشان برنیامد و در نهایت فرشتهها آن سوی دستش را گرفتند به «باغ آلبالو» بردند و در دست حمید سمندریان گذاشتند.»
حسن معجونی به عنوان یکی دیگر از سخنرانان در جمع دوستداران هما روستا حاضر شد و در حالی که سعی میکرد گریه خود را کنترل کند، گفت: «امروز آمدهام به عهدم وفا کنم به خودم قول داده بودم وقتی برگشتی خانه، خانم روستا صدایت نکنم، بگویم هما جان.»
این بازیگر و کارگردان تئاتر ادامه داد: «من به نیمه پر لیوان امیدوار بودم، اما اکنون نمیتوانم وانمود کنم که چقدر با زندگی میتوانم راحت برخورد کنم. وقتی خوابهای من پر است از مردمی که مردهاند، نمیتوانم راحت زندگی کنم.»
کاوه سمندریان فرزند هما روستا آخرین فردی بود که در این مراسم در مقابل تریبون قرار گرفت. او در سخنان کوتاهی گفت: «ممنونم که عاشقانه مادرم را دوست داشتید. او برگشت تا در کنار شما عزیزان باشد و من از حضور شما ممنونم.»
در این مراسم افرادی چون حجتالسلام دعایی، رضا کیانیان، بهمن فرمانآرا،میترا محاسنی،افسانه بایگان ،ایرج راد،پرویز پورحسینی، علی دهکردی، مسعود میمی،بهمن فروتن،حبیب رضایی،فرشته طائرپور ،احمد ساعتچیان و….حضور داشتند.