
كامبيز درمبخش:
حرکت هنروتجربه باید دائمی و محکم باشد / سینما تنها فیلمهای پرفروش و ستاره محور نیست
هنروتجربه – سحر آزاد : کامبیز درمبخش خود را عاشق سینما توصیف میکند. میگوید نه تنها خودش بلکه پدرش هم سینما را دوست داشته و به همین دلیل امکانی برایش فراهم شده است تا بتواند بسیاری از فیلمهای روز دنیا را در کودکی ببیند. او همچنین معتقد است این فیلمها روی کاریکاتورهایش نیز تاثیر گذاشته و برخی از تجربههای کاری خود را مدیون سینما میداند. این کارتونیست که همراه پسرش تجربههایی هم در زمینه ساخت انیمیشن داشته است، از نمایش فیلمهای هنری و آثاری که دغدغه گیشه ندارد، خوشحال است هرچند که میگوید به دلیل مشغله کاری برخلاف گذشته، این روزها کمتر فرصت رفتن به سینما را دارد. او میگوید فیلمهای خاص در همه دنیا مشتریهای دائمی ندارند با اینهمه نمیتوان به این دلیل که کارگردانهای آنها در اقلیت هستند از آنها حمایت نکرد و باید بستر لازم را برای تولید و نمایش آنها بوجود آورد.
چه ضرورتی دارد به فکر دیگر شاخههای سینمایی که تماشاگر زیادی ندارند و به دنبال آن فروش چندانی هم نمیکنند، باشیم؟
اول از همه با حمایت از سینمایی که به فکر تسخیر گیشه نیست، هنرمند و کارگردان چنین آثاری را خوشحال کردهایم. با نمایش این فیلمها، عدهای به تماشای آن مینشینند و اثر دیده میشود که خود همین موضوع باعث دلگرمی کارگردان میشود چون فیلمهای خاص مشتریهای دائمی ندارند. این مسئله نه تنها در سینما بلکه در مورد هنرهای دیگر هم صادق است مثلا نمیتوان انتظار داشت بیشتر مردم ایران به دیدن یک نمایشگاه آثار مدرن بروند اما قطعا عدهای هستند که هنرهای خاصی را دنبال میکنند و وقتی بدانند نمایشگاهی در این زمینه برپا شده است، از آن بازدید میکنند. این ویژگیهاست که بیننده خاص آن را طلب میکند و به همین دلیل باید به این دسته از مخاطبین هم توجه کرد. وقتی امکانی فراهم شود تا آثار خاص یا کارهایی که خیلی روال مرسوم را طی نمیکنند، به نمایش گذاشته شوند، مردم جایی را پیدا میکنند تا با آثار متنوعتری روبرو شوند. با نمایش این فیلمها به مرور این اندیشه در ذهن تماشاگران شکل میگیرد که سینما تنها فیلمهای پرفروش و ستاره محور نیست و میتوان از تماشای فیلمهایی نیز که شاید هنرپیشههای غیرمعروف دارد، لذت برد. این موضوع تنها به کشور ما منحصر نمیشود. در بسیاری از کشورهای جهان، فرصتی برای فیلمهای هنری و خاص ایجاد میکنند حتی در ایران هم این مسئله سابقه داشته است. من یکی از علاقهمندان سینما هستم. یکی از عشقهای بزرگ زندگی من سینما بود تا آنجا که میتوانم بگویم مقداری از تجربههای هنری خودم را مدیون سینما هستم و به نوعی سینما در کارهایم وارد شده است. ازآنجاکه پدرم هم به سینما علاقه زیادی داشت، این موقعیت را داشتم تا بتوانم بسیاری از فیلمهای روی پرده را ببینم و به دنبال آن بحثها و جریانهایی را که در سینمای ایران مطرح بود، پیگیری کنم. اگر اشتباه نکنم حدود ۵۰ سال قبل در سینما «نیاگارا»، نشستهای هفتگی با نام «سینه کلوب» برگزار میشد. در این نشستها فیلمهای خاصی را نمایش میدادند و منوچهر اطمینانی که عموی بابک اطمینانی، نقاش معاصر ایرانی است به همراه دکتر کاووسی این نشستها را اداره میکردند. بهترین فیلمهای آن زمان در این نشستها نمایش داده میشد. آن موقع فیلمهای هندی بسیار رواج داشت و مردم زیادی خواهان تماشای آن بودند اما در کنار آن با برگزاری این نشستها، امکانی برای نمایش فیلمهای خاص ایجاد شد که امثال من و دیگر کسانی که به سینمای هنری علاقه داشتند، تکلیفشان مشخص شد و با شرکت در این برنامهها، فیلمهای خوب دنیا را میدیدند. با اینکه تعداد این برنامهها کم بود و یک سینما دست به چنین کاری زده بود اما همان برنامه توانسته بود روی من تاثیر بگذارد و قطعا کسان دیگری هم بودهاند که از تاثیر چنین کارهایی بیبهره نبودهاند. الان هم با فعالیت گروه هنر و تجربه به یاد آن دوره میافتم.
سینما تنها فیلمهای پرفروش و ستاره محور نیست و میتوان از تماشای فیلمهایی نیز که شاید هنرپیشههای غیرمعروف دارند، لذت برد. این موضوع تنها به کشور ما منحصر نمیشود. در بسیاری از کشورهای جهان، فرصتی برای فیلمهای هنری و خاص ایجاد میکنند
سینمای مستقل در دنیای امروز با چه مشکلاتی مواجه است؟
سینما در کل، هنر پردردسری است. من با یک ورق کاغذ میتوانم کارم را انجام دهم درحالی که برای ساخت یک فیلم سینمایی در کوچک ترین شکلش باید دست کم یک گروه ۱۵ نفره تشکیل شود. حالا با این شرایط تصور کنید فیلمی ساخته میشود اما آن اثر امکان نمایش پیدا نمیکند ، خودتان حال و روز فیلمساز را درک کنید. سینما پرخرج است و در این میان فیلمهایی که بخواهند راه خود را طی کنند و متکی به گیشه نباشند، شرایط دشوارتری دارند. یکی از راههایی که میتواند به فیلمهای مستقل کمک کند، بخش خصوصی است اما کارکردن با بخش خصوصی هم به همین راحتی نیست و همیشه برای آنها این دغدغه وجود دارد که سرمایهشان برخواهد گشت یا نه؟ بخش خصوصی به دنبال منافع خودش است و به همین دلیل اگر هنرمند بخواهد از بخش خصوصی به عنوان حامی مالی استفاده کند، باید به این هم فکر کند که چه کسی قصد سرمایه گذاری روی کارش را دارد. بنابراین در یک چرخه کلی کارگردانهایی که بخواهند به گیشه توجه نکنند یا تجربههای جدیدی را امتحان کنند در اقلیت هستند. با این حال نمیتوان با این عنوان که چنین فیلم سازهایی کم هستند و تعداد محدودی را شامل میشوند، به آنها توجه نکرد و زمینه را برای تولید یا نمایش آثارشان فراهم نکرد.بنظرم مهممترین کارکرد گروه هنر و تجربه ایجاد شرایط برای دیده شدن این فیلمهاست.
برای تداوم گروه هنر و تجربه چه کارهایی باید صورت بگیرد؟
این حرکت باید دائمی و محکم باشد. وقتی میگویم دائمی و محکم یعنی سازوکارهای قانونی و اقتصادی برای آن ایجاد شود که تنها به این مدت محدود نشود و بتواند در سالهای بعد نیز ادامه داشته باشد. ضمن اینکه مسئله مجوز هم مهم است. باید به چنین فیلمهایی مجوز ساخت و نمایش داده شود تا جریان سینمای هنر و تجربه رشد پیدا کند.