
هنروتجربه: هفتهنامه صدا در شماره ۵۷ خود به گروه «هنر و تجربه» پرداخته و از منتقدان و کارگردانانی خواسته است پیشنهادهای خود برای آینده گروه را ارائه دهند. در ادامه یادداشت مهرزاد دانش در این پرونده میآید:
راهاندازی گروه هنر و تجربه در مناسبات سینمای ایران، مهمترین اقدام سینمایی وزارت ارشاد بعد از بسترسازی برای بازگشایی خانه سینما است. این سخن را اگرچه بارها شنیدهایم، اما تکرارش چیزی از صحتش کم نمیکند. به رغم بسیاری از مخالفتها و غرولندها و حتی اهانتها، گروه هنر و تجربه در طول یک سالی که از تشکیلش سپری میشود، توانسته است برعکس طرحهای مشابه قبلی (مانند آسمان باز) تا حد زیادی خود را در حوزه سیاستهای سینمایی ایران تثبیت کند و امید به تداوم حیاتش را بیفزاید. اغلب مخالفتهایی که با این گروه تاکنون به عمل آمده است، بیش از آنکه ریشه در منطق استدلالی داشته باشد، در فضای هیاهومدارانه برخی از باندها و جریانهایی شکل گرفته است که تا حد زیادی در دولت پیشین (و به شکل کلی تر در فضای مناسبات سنتی غیرپیشرو)، خود صاحب سمت و اعتبار و رانت بودهاند و اکنون نه به شکل صریح، بلکه در پشت سنگر حمله به هر آنچه که خود متصف بدان در گذشته بودهاند، سعی دارند اصل ماجرا را مخدوش جلوه دهند و نعل وارونه زنند؛ نکتهای که در سطح عمومیتر، در مناسبات مربوط به دیپلماسی و اقتصاد و فناوری هم دیده میشود.
اما ضرورت دفاع از گروه هنر و تجربه در برابر این هجمههای مشحون از دم پیدای خروس سیاستکاری، نباید مانعی باشد از بیان انتقادهایی که به برخی وجوه اجرایی ماجرا وارد است. این گروه، تازه یک سال از راه اندازیاش گذشته است و بدیهی و طبیعی است که نیاز به ترمیم و بازنگری و احیا در برخی ابعادش دارد تا بتواند به رشد خود ادامه دهد. شاید بتوان یکی از جدیترین چالشهای پیش روی هنر و تجربه را سر گشاد قیفی دانست که هر اثری را تحت عنوان هنرورزی و تجربه اندوزی به این حوزه میریزد. دوستانی که در بخش انتخاب فیلم برای این گروه فعالیت میکنند، شاید لازم باشد برخی از شاخصها و معیارها را سخت گیرانهتر درنظر بگیرند و مانع از ورود آثاری شوند که به صرف ظاهری غیرمتعارف، قرار است عنوان پرطمطراق هنری بودن و تجربی بودن رویشان اطلاق شود. هر فعالیت آماتوریای را در سینما مسمی به هنر و تجربه نمیکنند و لازم است پختگی و صیقل یافتگی سازندهاش در متن اثر مشهود باشد. سینمای هنر و تجربه با سینمای (مثلا) جوان فرق دارد و «حرفهای بودن» (نه به معنای سینمای بدنه بلکه به معنای حرفهای بودن در امر تجربه) یکی از اجزای اصلی آن است. عدم توجه به این نکته، هم موجب میشود سره و ناسره در فضایی واحد جمع شوند، هم به گسترش کم اعتمادی در مخاطب جدی این نوع سینما میانجامد، و هم برخی فیلمسازان جوان را دچار سوء تفاهمهایی میسازد که دیگر پیاده کردنشان از مرکب چموش غرور، کار حضرت فیل خواهد بود.
نکته دیگر مربوط به نمایش برخی فیلمهای خارجی (۲۰۰۱ یک ادیسه فضایی، ۴۰۰ ضربه، و…) است که اگرچه فی نفسه قابل تحسین است، اما شاید اگر به جای نمایش فیلمهای بسیار شاخص تاریخ سینما (که هر سینمادوست جدیای بارها آنها را در محافل دیگر تماشا کرده است و با عقبهشان بسیار آشنا است) از فیلمهای هنری/تجربی خارجیای که تماشاگر ایرانی کمتر امکان مواجهه با آنها را داشته است استفاده شود، کارآیی بیش تری حاصل آید. هدف از نمایش فیلمهای خارجی در این گروه، نه پرداختن به عناوانهای بسیار آشنا، بلکه آشنایی با پردازههای جدید سینمایی در بعد هنر و تجربه است.