
نشست نقد و بررسی ماهی و گربه در شیراز برگزار شد
مکری: اگر دوربین دیجیتال در ابتدا تاریخ سینما بود قوانین تداومی چه شکلی پیدا میکردند؟/ امین: ماهی و گربه نگاه حداقلی ندارد
هنر و تجربه- سومین نشست نقدوبررسی فیلمهای گروه هنروتجربه در شیراز به فیلم «ماهی وگربه» به کارگردانی شهرام مکری اختصاص داشت. این جلسه با حضور مکری و شاهین امین به عنوان منتقد، چهارشنبه نهم دی ماه در تالار حافظیه اداره کل ارشاد شیراز برگزار شد. در ابتدای این نشست که با استقبال بسیار خوب تماشاگران همراه بود، فیلم ماهی و گربه به نمایش درآمد و پس از آن جلسه نقد برپا شد.
شاهین امین در شروع صحبتهایش به دلایل اهمیت «ماهیوگربه» پرداخت و بعد از بر شمردن برخی از این دلایل عنوان کرد: «ماهی و گربه جز معدود فیلمهای ماست که قابلیت عرضه بینالمللی را دارد . کیفیت روایت ، فرم بصری،ایجاد کشش و تعلیق ، استفاده از موسیقی ، ارجاعهای سینمایی و غیر سینمایی و…از ماهی و گربه اثری قابل بحث حتی در عرصه بینالمللی ساختهاست .متاسفانه معمولا در سینمای ایران ما به حداقلها رضایت میدهیم و همین که فیلمی داستان خود را بدون سکته تعریف کند،از آن راضی میشویم .اما خوشبختانه در ماهی و گربه جاه طلبی و کمالخواهی وجود دارد و تماشاگر با یک فیلم حداقلی روبهرو نیست.» امین در ادامه غیرقابل پیشبینی بودن را یکی از مزیتهای فیلم دانست:« یکی از جذابیتهای فیلم غیرقابل پیشبینی بودن آن و ساخت مینیاتوری و پر از جزییات آن هم در یک نمای ۱۳۵ دقیقهای است
این روزنامهنگار در بخش دیگری از صحبتهایش به گرایش فرمالیستی شهرام مکری اشاره داشت:« مکری یک فیلمساز فرمگراست اما به ایجاد کشش و جذابیت هم اهمیت میدهد و مخاطب مساله اوست .در سینمای ما دو گرایش عمده وجود ارد، یکی توجه فراوان به داستان و محتوا و دیگری که در واقع یک رویکرد واکنشی محسوب میشود، توجه افراطی به فرم و نادیده گرفتن محتوا و کشش است. ماهی و گربه در عین حال که محتوازده نیست به جذابیتهای داستانی و محتوا هم
«.مییابد توجه میکند. در نتیجه فیلم قابلیت ارتباط با مخاطب گسترده را
شهرام مکری در ادامه این نشست با اشاره به ارجاعها و اشارههای اشتباهی که متاسفانه درباره بحث فرم ومحتوا مطرح میشود،توضیح داد:« اغلب کسانی که درباره محتوا صحبت میکند، بیشتر منظورشان داستان است. متاسفانه گاهی در مطبوعات و مباحث ما اشارههای غلط با ترجمههای نادرست درباره فرم طرح میشود. کاش وقتی درباره فرم و محتوا حرف میزدیم،در کنار آن هم مجموعه بحثهایی که مثلا در موج نوفرانسه مطرح شده بود، ترجمه و منتشر میشد. در این صورت تصور میکنم، بسیاری از گرفتاریهای و بدفهمیهای امروز حل میشد.» مکری یکی از دلایل کمرنگ شدن گرایشهای فرمالیستی در سینمای ایران را غیبت تعدادی از فیلمسازان عنوان و تاکید کرد:« متاسفانه طی چند سال گذشته با غیبت فیلمسازهایی که گرایشهای فرمالیستی در سینما داشتند، از حضور و بروز فیلمهای فرمگرا کاسته شد. برای مثال تغییر مدل فیلمسازی عباس کیارستمی، غیبت بهرام بیضایی و یا کمرنگ شدن حضور کارگردانهایی چون کیانوش عیاری در این روند موثر بوده است . در حقیقت سینما ایران اغلب در اختیار کسانی است که بیشتر داستان دوست دارند-البته این جمله به این معنا نیست که داستان و فرم از هم جدا از هم هستند – در واقع مخاطب امروز ما با توجه به گرایش غالب در سینمای ایران توقعاش فقط این است که فقط داستانی برایش تعریف شود. مزیتی که ماهی و گربه برای من داشت، این بود که فارغ از کیفیت، بحثهایی بود که در گرفت دربارهاین که سینما را از دریچه فرم بررسی میکرد.»
مکری: متاسفانه طی چند سال گذشته با غیبت فیلمسازهایی که گرایشهای فرمالیستی در سینما داشتند، از حضور و بروز فیلمهای فرمگرا کاسته شد. برای مثال تغییر مدل فیلمسازی عباس کیارستمی، غیبت بهرام بیضایی و یا کمرنگ شدن حضور کارگردانهایی چون کیانوش عیاری در این روند موثر بوده است
در ادامه نشست مکری در پاسخ یکی از حاضرین که از نیاز و ضرروت فیلمبرداری بدون قطع و در یک نمای ماهی و گربه سوال کرد، گفت:«خیلی ممنون. برای من این سوال جلوتر از خیلی سوالهای معمول است. برای پاسخ به این سوال ابتدا باید ببینیم دوربین دیجیتال چه امکانی به ما میدهد. به طورقطع در زمانی که ما کار میکردیم، به لحاظ کوالیتی، دوربینهای دیجیتال از نگاتیو ضعیفتر بودند. هنوز هم خیلی از طرفداران افراطی نگاتیو همین نظر را دارند. اما سَبُک بودن وقابلیت ضبط زمانی طولانی از امکانات دوربین دیجیتال است. من همیشه فکر میکردم، اگر این دوربین در ابتدای تاریخ سینمایی وجود داشت، دستور زبان سینما چه تغییری میکرد. قوانین تداومی مثل جابهجایی دوربین، تغییر لنز، تغییر اندازه نما چه شکلی مییافت؟ قوانین تداومی سینما در شرایطی به وجود آمد که دوربینهای سنگین حداکثر کاستهای سه دقیقهای داشتند. در ابتدا تاریخ سینما که تئاترها فیلمبرداری میشدند ،برای نمایش در سینما .پس از سه دقیقه که کاست تمام میشد، فیلمساز برای اینکه پرش در تصویر ایجاد نشود، مجبور بود جای دوربین را تغییر دهد. در واقع قوانین تداومی سینما در مقابل صحنه تئاتر به وجود آمد. حالا اگر دوربین دیجیتال با این حافظه و باتری در آن روزگار وجود داشت که میتوانستیم با آن حرکت کنیم اصلا برویم پشت صحنه و … آیا ما امروز با همین قوانین تداومی و تقطیعدر سینما سروکار داشتیم؟ این ایده اولیه بود که بروم سراغ یک فیلم تک پلان.»
شاهین امین :ماهی و گربه در عین حال که محتوازده نیست به جذابیتهای داستانی و محتوا هم توجه میکند ،در نتیجه فیلم قابلیت ارتباط با مخاطب گسترده را مییابد
بخش دیگری از این نشست به توضیحات مکری درباره شکل اجرایی فیلم ماهی و گربه، تمرین یک ماهه با دوربین، نحوه چیدن میزانسنها،اصلاح حرکات بازیگران و ضبط نهایی اختصاص یافت.
در ادامه جلسه نوبت به یکی ار حاضرین رسید تا سوال خود را پیرامون شخصیت صاحبان رستوران و در واقع قاتلین عنوان کند. از نظر او نحوه حرف زدن و مباحثی که آنها مطرح میکنند، نسبت به ظاهرشان کمی عجیب است.مکری در پاسخ گفت:«امروز دیگر نمیتوانیم از ظاهر آدمها به روحیاتشان رسید. مثلا شما حتما بارها افرادی را دیدهاید که درباره هگل ، کانت و نیچه صحبت میکنند اما ظاهر و حتی رفتارشان ارتباطی با آن حرفها ندارد، پس تصور میکنید که این حرفها متعلق به خودش نیست، عاریتی است. این کاراکترها چنین وضعیتی دارند.»
کارگردان ماهی و گربه همچنین درباره چرایی نشان ندادن قتلها توضیح داد:«قاعدتا بعد از لوپ اول، تماشاگر متوجه میشود که در فیلم قتلی نشان داده نخواهد شد. در واقع تعلیق ماهی و گربه به این صورت است که فیلم درباره انتظار برای یک حادثه بد است. مثل نگرانی که برای وقوع زلزله داریم، یا ترس و نگرانی از اینکه وقتی از بانک بیرون میآییم، مبادا دزد به ما بزند. یک جور احساس عدم امنیت.»
در بخشی از این جلسه درباره وقایع رئالیستی و بعد اتفاقات سورئالیستی فیلم پرسشهایی مطرح شد، که مکری درباره آنها عنوان کرد:«فیلم با یک جمله به برداشت از یک ماجرای واقعی اشاره میکند اما با یک روایت سورئال از یک قتل به پایان میرسد . فیلم از رئالیسم شروع میکند و به تدریج وارد یک فضای سورئالیستی میشود. ایده اصلی فیلم این است که ما منتظر قتل باشیم اما از یک جایی به بعد میفهمیم، قرار نیست قتلی را ببینیم. در واقع با مفهومی رئالیستی شروع و با سوررئالیسم تمام میکنیم. این مسیری است که برای فیلم طراحی شد و سعی کردیم این حرکت متناسب و هماهنگ باشد .»
امین هم در ادامه همین بحث افزود: «ماهی گربه در واقع جمع اضداد است. فیلمی که بدون قطع در یک نما ساخته شده اما به تعریف آندره بازن درباره نماهای بلند قائل و محدود نیست. درامهای تشدید شونده دارد. فیلم مثل آثار اسلشر شروع میشود اما مایههای ملودرام هم دارد. از طرفی کلی ارجاعات سینمایی و حتی کلیشهای در آن وجود دارد که به خوبی در فیلم جا افتادهاست.در واقع ترکیب جذاب همین مصالح به ظاهر متناقض، باعث شده تا ماهی و گربه شبیه هیچ فیلمی نباشد.»
عکس:محمدرضا دهداری