هنروتجربه – سوگند نیازمند: علی‌محمد قاسمی، مستندساز و مدیر فیلم‌برداری سینما در دومین ساخته خود بعد از «یادداشت بر زمین» امسال، قرار است با «سگ و دیوانه عاشق» در سی‌وچهارمین جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کند. دومین فیلم این کارگردان در حالی در بخش هنروتجربه جشنواره فیلم فجر به نمایش در می‌آید که اولین ساخته او هنوز اکران نشده است. «سگ و دیوانه عاشق» در رابطه با اشتباهات آدم‌ها است و به قول کارگردانش می‌خواهد به مخاطبانش گوشزد کند که همواره در طول زندگی باید تاوان اشتباهات خود را بپردازند و البته نگاهی متفاوت هم به مقوله عشق دارد. به بهانه حضور فیلم علی‌محمد قاسمی در بخش هنر و تجربه جشنواره سی‌وچهارم با او به گفت‌وگو نشستیم که در زیر می‌خوانید.

فیلم در سکوت خبری و بدون هیچ تبلیغی ساخته شد، دلیل خاصی برای این سکوت داشتید؟
به دلیل این‌که من روحیه‌ای این‌چنینی دارم و وقتی مشغول ساخت فیلم هستم دوست ندارم دائما برای فیلمی که هنوز به طور کامل ساخته نشده، تبلیغات کنم. اصل سینما همیشه برایم مهم‌تر بوده و نظر شخصی من این است که اگر فیلمی خوب و درخور باشد خودش مسیرش را پیدا می‌کند. در واقع سعی می‌کنم به‌جای این‌که فیلم را دنبال خود بکشم، خود به دنبال فیلم باشم، پس نیازی به تبلیغات نمی‌بینم. حواشی ساخت فیلم کارگردان را گول می‌زند و دوست دارم روی اصل کار تمرکز کنم. «سگ و دیوانه عاشق» بدون هیچ‌گونه کمک مالی و با یک گروه خوب و نازنین ساخته شد، پس امیدوارم خودش مسیر اصلی‌اش را بیابد و به جلو حرکت کند.

از ایده فیلم برایمان بگویید، چه شد که به سراغ این قصه رفتید؟
در حقیقت فیلم ادامه منطقی کارهای قبلی‌ام چون «باد سرخ»، «بیگانه و بومی»، «موج بر ساحل»، «تا آن اندازه دور»، «جنگ آرام»، «پیتزا میامی» و… است که در قالب فیلم کوتاه یا مستند و یا اثر بلند سینمایی داشته‌ام. فرم و چگونه روایت کردن قصه برایم بسیار مهم است. در دنیای امروز سخنان بزرگان و شعرا، کتب مذهبی، مباحث فلسفه و… با در اختیار داشتن دوربین می‌تواند روایت شود و نکته اینجاست که ما چگونه به محیط اطراف‌مان نگاه می‌کنیم به همین خاطر چگونه گفتن برای ما اهمیت دارد.سینما می‌تواند نگاه درست به محیط اطراف‌مان را با یک زبان دیگر تعریف کند. دیگر زمان دور کرسی نشستن و قصه‌های یکی بود یکی نبود نیست، سینما امکانی را در اختیار فیلم‌ساز قرار می‌دهد تا بتواند به آدم‌ها و قصه‌ها نزدیک شود. قصه‌ها بستری را برایم فراهم کرده تا بتوانم حاصل نگاه خود را ارائه دهم. این فیلم قرار است برای رسیدن به یک افق تازه و نشان دادن این مساله که نگاه تجربی با نگاه آماتوری فرق دارد، قدم بردارد. نگاه آماتوری سعی دارد یاد بگیرد اما نگاه تجربی می‌خواهد قصه را به مخاطب به گونه دیگری نشان دهد.

چه شد که برای روایت قصه خود به سراغ طبیعت وحشی تالش رفتید؟
«سگ و دیوانه عاشق» یک فیلم جاده‌ای است و کل داستان در فضای قهوه خانه و در محل گذر انسان‌ها از کنار هم می‌گذرد. داستان در ارتفاعات تالش روایت می‌شود و یکی از دلایل انتخاب تالش برای ساخت فیلم، آشنایی با بافت این منطقه و اشراف بر طبیعت سرسخت و زیبای منطقه بود که البته این طبیعت زیبا سخاوت‌مندانه، نبودِ مدیریت‌های صحیح را لاپوشانی می‌کند. طی ۱۰ سال گذشته با وام هایی که برای ساخت‌وساز داده‌شده، بدون توجه به بافت زندگی مردم منطقه و به دلیل نبود مدیریت سیستماتیک، فضای بکر و با هویت منطقه از بین رفته و جای آن را خانه‌های نیمه ساز با بلوک‌های سیمانی گرفته‌است. البته با همه این مشکلات باز هم این منطقه به نسبت دیگر مناطق ایران کمترین تغییر را داشته و فضای مناسبی برای کارگردانی فیلم «سگ و دیوانه عاشق» به من می داد و توانستم جدا از فضای شهرنشینی و در فضایی بکر، وحشی و خشن فیلم مورد علاقه خود را بسازم. این فیلم یک اثر قوم گرایانه نیست و شکل روایت داستان به گونه‌ای است که می‌تواند همه جا باشد اما دلیل انتخاب ارتفاعات تالش برای فیلم‌برداری این فیلم سینمایی این بود که سعی کردم در فضای مه گونه‌ای که این منطقه دارد، عشق‌ها و دردهای زندگی امروز بشر را به تصویر بکشم. فضای روایت فیلم «سگ و دیوانه عاشق» یک فضای پر از مه و باد است که از مناظر طبیعی برای روایت قصه استفاده کرده‌ام و داستانی را که به آن اعتقاد داشتم کارگردانی کردم و فیلمی مستقل و با بودجه شخصی خود ساخته‌ام. در واقع دلم می خواست ساخت فیلمی بدون تهیه کننده را تجربه کنم تا بدون هیچ دخل و تصرف در محتوا و ساختار این اثر سینمایی را به پایان برسانم.

اگر فقط قرار باشد فیلمی بسازم که همه راضی باشند، صرفا به یک تکنسین تبدیل می‌شوم. کار من مصورسازی نیست هرچند که داشتن مخاطب خوب به پویایی فیلم‌ساز کمک می‌کند.برای ساخت این فیلم دست در جیب خودم کردم تا اگر بازخورد مالی نداشت، دچار عذاب وجدان نشوم

بستر قصه «سگ و دیوانه عاشق» را برای جذب مخاطب چگونه ارزیابی می‌کنید؟
حقیقتا قرار نیست دنباله‌رو بیننده‌هایی باشم که متاسفانه فیلم‌های تجاری سطح سلیقه‌شان را پایین آورده‌است. مخاطب این فیلم باید تحمل و ظرفیت این‌گونه از روایت و فضاسازی را داشته باشند. اگر فقط قرار باشد فیلمی بسازم که همه راضی باشند، صرفا به یک تکنسین تبدیل می‌شوم. کار من مصورسازی نیست هرچند که داشتن مخاطب خوب به پویایی فیلم‌ساز کمک می‌کند.برای ساخت این فیلم دست در جیب خودم کردم تا اگر بازخورد مالی نداشت، دچار عذاب وجدان نشوم و زمانی که تصمیم به ساخت چنین فیلمی گرفتم، سر سوزن کوتاه نیامدم. راستش فیلم من برای تفریح و سرگرمی نیست که مخاطب سراغش بیاید و بعد از دیدن فیلم باید به تفکر بپردازد. اگر مخاطبی که بیننده فیلم‌های تجاری است از فیلم خوشش نیاید، چیزی از دست ندادم چون این مخاطب است که بایدخودش را در اختیار فیلم قرار دهد و با فضای ذهنی من هماهنگ شود، با این حال می‌دانم که فیلم مخاطبان خاص خودش را دارد. اما خوشحالم که در «سگ و دیوانه عاشق» با یک گروه حرفه‌ای و پرانرژی کار کردم.

کمی از مزایا و معایب ساخت فیلم تجربی برایمان بگویید؟
به نظر من همه ساخت فیلم تجربی مزایا است. معایبش برای فیلم‌ساز است.یک فیلم‌ساز تجربی وقتی حرکتی آغاز می‌کند، در حقیقت آغاز ریسک بزرگی است. اما لازمه سینما جرات ریسک است تا مسیری نو حاصل شود. در این فیلم سعی کردم در مقام کارگردان و فیلم‌بردار در یک مسیر نو قرار بگیرم و امیدوارم که موفق عمل کرده باشم.