
خسرو معصومی:
هیچگاه نباید دست و پای بازیگران را ببندیم
هنروتجربه: امروز، جمعه (۲۱ خرداد) خسرو معصومی کارگردان فیلم تابو، خیام وقار کاشانی و الهام نامی بازیگران آن با خبرگزاری مهر به گفتوگو نشستهاند در بخشهایی از آن را در زیر میخوانید:
*الهام نامی: باید بگویم این روزها درباره اعترافی که معصومی مبنی بر انتخاب نادرستش درباره نقش اول «تابو» کرده بسیار می شنوم. دوستان خبرنگار هم با بزرگنمایی این موضوع در پی جنجال هستند. این در حالی است، که وقتی یک نفر صادقانه اعتراف کرده است باید به آن فکر کرد. کارگردانهای دیگر هم باید این صداقت را داشته باشند و آن دسته از فیلمسازانی که گفتگوی معصومی را میشنوند ضمن ریشه یابی این مساله با خود بگویند چقدر خوب است که معصومی چنین صداقتی دارد و آنها نیز برای به دست آوردن این مهم تلاش کنند و این را در نظر بگیرند که او تنها یک انتخاب اشتباه داشته و در کنار این موضوع و در قالب یک اتفاق خوب بازیگران تازه وارده بسیاری را وارد سینما کرده است.
*خیام وقار کاشانی: به نظر من معصومی کاراکترهای خود را با دو سال تمرکز روی فیلمنامه در درون خود پرورش می دهد و متولد میکند. خسرو معصومی هنگام نگارش فیلمنامه ری اکشن، نگاه، حرکت دست، صورت و فیزیک بازیگر را مینویسد به همین دلیل سراغ بازیگری میرود که به درد او بخورد. تا زمانی که رضایت معصومی حاصل نشود دست بردار نیست و به هیچ عنوان طول کشیدن پروژه و مسائل حاشیه ای روی او تاثیر نمی گذارد. او به ایده آل خود در پلان ها فکر می کند و حتی اگر ۱۸۰ برداشت هم داشته باشیم اگر راضی نباشد دست بر نمی دارد. خسرو معصومی با هیچ بازیگری شوخی ندارد و شگردها و روش های خود را برای بازی گرفتن دارد. گاهی بازیگر را در موقعیتی می گذارد و رها می کند به معنای اینکه من دیگر با تو کاری ندارم در این صورت آن بازیگر باید تمام تلاش خود را به کار بگیرد تا توجه این کارگردان را به خود جلب کند. به راستی زندگی در کار او جریان دارد و همواره تلاش می کند تا آنچه را که مطالبه کرده دریافت کند البته یک جاهایی ممکن است از دست ما خسته شود اما تمام تلاش خود را می کند تا به ایده آلش برسد. معصومی به خوبی می داند که چه می خواهد و ضمن نگارش فیلمنامه و نقش ها با آگاهی کامل بازیگران را انتخاب می کند هر بازیگری در طول کار در صورت سپردن خود به این کارگردان، موفق می شود. او هیچ گاه بازیگر را فدای عوامل دیگر مانند صدابردار و یا فیلمبردار نمی کند برای مثال در صورت درخواست صدابردار مبنی بر بیان دیالوگ ها با صدای بلندتر، معصومی از او می خواهد که خودش را با بازیگران وفق دهد. او هیچگاه میزانس را تغییر نمی دهد زیرا حس و حال بازیگر از بین می رود به نظر من این موارد ارزشمند هستند زیرا نتیجه خوبی دارد. برای مثال تمام بازیگران معصومی در آثار بعدی خود به خوبی درخشیده اند.
*خسرو معصومی: به نظرم ما در خدمت بازیگران هستیم زیرا آنها بخشی از فیلم را اجرا و بخشی از حس را به مخاطب منتقل می کنند پس نباید هیچ گاه دست و پای آنها را ببنیدیم و بگوییم به خاطر نور یا تصویر نوعی دیگر از بازی ات را ارئه بده. در فیلم «خرس» بارها به فرهاد اصلانی گفتم فرهاد! من هر چه می گویم به نفع توست زیرا در این صورت کسی نمی گوید خسرو معصومی باعث موفقیت تو شده بلکه همه می گویند فرهاد اصلانی با قدرت بازی خود، چنین شخصیتی را خلق کرده است. یادم میآید در یکی از سکانس های «خرس» پرویز پرستویی روی فرهاد اصلانی اسلحه می کشید. من در آن لحظه به فرهاد گفتم به نظرت حالا باید چه واکنشی نشان دهی و او در پاسخ به من گفت راستش می ترسم، من هم گفتم که قضیه ترس نیست و تو در واقع در این لحظه مثل یک فرد روانی هستی پس باید فقط به او نگاه کنی زیرا همسر و فرزندت را کشته ای و همه چیزت را از دست داده ای و مرگ برایت مهم نیست و فقط باید بگویی «بزن» به طوری که من این دیالوگ «بزن» را نشنونم. به نظرم با تماشای این صحنه مو بر تن مخاطب سیخ می شود زیرا او تکلیف خود را مشخص کرده و در قالب یک فرد روانی ظاهر شده است. با تمام این تفاسیر در «تابو» الناز شاکردوست را رها کردم به طوری که به دخترم گفتم از نظر من او در سینمای ایران فراموش می شود.