
هنروتجربه- عاطفه محرابی– منوچهر محمدی از تهیه کنندگان مطرح و صاحبنظر سینمایایران است. از جمله آثاری که محمدی تهیه آنها را برعهده داشته است میتوان از «مارمولک»، «طلا و مس»، «حوض نقاشی» و «میهمان داریم» نام برد. به مناسبت دومین سالگرد تاسیس گروه «هنروتجربه» با این تهیهکننده گفتوگوی کوتاهی داشتیم و او انتقاد و پیشنهادات خود را نسبت بهاین گروه و عملکردش عنوان کرد. محمدی پایدار بودن گروه «هنروتجربه» را از مهمترین نقاط قوت آن میداند.
عملکرد گروه «هنروتجربه» را در طولاین دو سال چگونه ارزیابی میکنید؟
در میان مجموعه تولیدات سینمایایران، سالانه آثاری از فیلمسازان جوان تولید میشود. ممکن استاین فیلمسازان ساز و کار سینماگران حرفهای را نداشته باشند ولی برایاینکه فیلمها و سازندگان شان محک بخورند، باید امکان عرضه و نمایش فیلمهایشان قراهم شود. بهاین واسطه هم توانایی فیلمساز مشخص و هم فرصت رودرویی با مخاطب و سلیقهاش ایجاد میشود. سالها بود که سینمایایران، چه در بخش دولتی و حوزه سازمان سینمایی و چه بخش مربوط به نمایش و توزیع فیلم بااین مشکل دست به گریبان بود که تعدادی از فیلمها فرصت نمایش و رفتن روی پرده سینما را هیچگاه پیدا نمیکردند، تجربیات متفاوتی تحت عناوین مختلف انجام شد، مثل «آسمان باز»، «سینمای مخاطب خاص» و … که نتوانستند با موفقیت روبهرو شوند. تا اینکه نوبت به گروه «هنروتجربه» رسید.
عمدهترین دلیل عدم موفقیت طرحهای قبلی این بود که شکل پایداری نداشت. ولی وقتی «هنروتجربه» به همت امیرحسین علم الهدی و همکارانش به راه افتاد این امکان فراهم شد که به صورت پایدار ادامهدار شود، پایدار بودن «هنروتجربه» از نقاط قوت آن است و اگر بخواهیم در مجموع آن را ارزیابی کنیم من بهاین نوع تولیدات و عرضه آنها کارنامه قبولی میدهم.حضوراین بخش در سینمایایران ضروری است و بدوناینکه بخواهد مزاحم سینمای حرفهای- اعم از توزیع، نمایش و … – شود، میتواند بخش کوچکی از فضای نمایش فیلم در کشور را به خود اختصاص دهد. با آمدن گروه «هنروتجربه» بخشی از مخاطبین که سطح سواد، تحصیلات و یا نگاه متفاوتی داشتند بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. باید سعی کنیم تا جایی که امکان دارد در هر حوزهای هر نوع مخاطب از هر جنس و گروه را نگاه داریم تا بیشتر با محصولاتایرانی مواجه شوند.
با آمدن گروه «هنروتجربه» بخشی از مخاطبین که سطح سواد، تحصیلات و یا نگاه متفاوتی داشتند بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. باید سعی کنیم تا جایی که امکان دارد در هر حوزهای هر نوع مخاطب از هر جنس و گروه را نگاه داریم تا بیشتر با محصولاتایرانی مواجه شوند.
در حرفهایتان بهاین اشاره کردید که اگر گروه «هنروتجربه» مزاحم سینمای حرفهای نشود، خوب است که به فعالیتش ادامه دهد،ایا فیلمهای به نمایش در آمده دراین گروه را غیرحرفهای میدانید؟
حرف من لزوما بهاین معنا نبود،این نوع تقسیم بندیها مُصطلح شدهاند و قطعی یا یقینی نیستند. وقتی صحبت از سینمای حرفهای میکنیم یعنی سینمایی که نسبتاً پروداکشن سنگین و قابل قبولی داشته باشد، رویکرد مخاطب عام داشته باشد، بازیگران حرفهای در آن نقش آفرینی کنند و … .
در کنار آن ، سینمایی را داریم که طیف وسیعی از فیلمها میتواند در آن جای بگیرد؛ از یک تجربه شخصی در فیلمسازی بگیرید که ممکن است با یک بازیگر غیرحرفهای اجرا شده باشد ، تا یک زیبایی شناسی تصویری متفاوت که با عُرفهای رایج سینمای حرفهای و داستان تفاوت دارد.در فیلمهای قصهگوی سینمای بدنه باید تمام قواعد داستان گویی رعایت شود، اما ممکن است فیلمی که در گروه «هنروتجربه» به نمایش در میآید بتواند خیلی ازاین قواعد را کنار بگذارد و ضرورتی برای پیروی از آنها وجود نداشته باشد، بنابراین منظورم از تقابل سینمای حرفهای و «هنروتجربه» همین نکته بود که به آن اشاره کردم.
چه انتقادی از عملکرداین گروه دارید؟
در کناراین ساز و کاری که به خوبی اندیشیده شده است تااینگونه فیلمها هم تولید و هم عرضه شوند، باید ساز و کار تشویقی و حمایتی هم وجود داشته باشد. لازم است یک سری افراد متخصص انتخاب شوند که از میان فیلمسازان رصد کرده و افرادی که استعدادهای چشمگیری در فیلمسازی دارند را حمایت کنند. ما نمیتوانیم بگوییم تمام افرادی که در گروه «هنروتجربه» فیلم داشته اند بسیار مستعد و درخشان بوده اند، چه بسا فیلمسازانی که بعد از ساخت دومین فیلم، عمر فیلمسازی برایشان به پایان برسد اما در مورد بعضی از آنها بهاین شکل نیست واین فرایند میتواند به شکل مستمر ادامه دار باشد.
به نظرم باید فیلمسازانی که دراین زمینه شاخص هستند را حمایت و به آنها کمک کرد که خط فکری و زیبایی شناسی بصری و یا بیان شخصی که دارند را دنبال کنند و زمینه تولیدات بعدی را برایشان فراهم کرد. ازاین طریق آن فیلمساز میتواند به فعالیتش ادامه دهد و به سبک شخصی خود در سینمایایران برسد. ازاین رهگذر میتوانیم فیلمسازان صاحبنامی بوجود بیاوریم. در حال حاضر بیشتر انرژی و توان «هنروتجربه» روی اکران فیلمها گذاشته شده است ولی ساز و کار حمایتی و تشویقی و نگاه معطوف بهآینده میتواند استعدادهای موجود دراین بخش را پیدا کرده و روی آنها سرمایه گذاری کند.
ما نمیتوانیم بگوییم تمام افرادی که در گروه «هنروتجربه» فیلم داشته اند بسیار مستعد و درخشان بوده اند، چه بسا فیلمسازانی که بعد از ساخت دومین فیلم، عمر فیلمسازی برایشان به پایان برسد
امسال قانون تازهای در جشن خانه سینما تصویب شد که براساس آن فیلمهای ویدیویی «هنروتجربه» نتواستند در جشن خانه سینما شرکت داشته باشند، نظر شما در خصوصاین بند ازآیین نامه جشن چیست؟
با توجه بهاینکه مرزهای فن آوری و تکنولوژی به سرعت در حال تغییر و پیشرفت است،این خط کشی مرسوم کهاین فیلم سی و پنج میلی متری است و آن یکی ویدیویی، دیگر معنا ندارد و قابل اتکا نیست. فیلم به معنای فیلم باید مورد قضاوت قرار بگیرد، ممکن است یک کار حرفهای که از کارگردان، نویسنده، بازیگران و عوامل با تجربه و حرفهای استفاده کرده است دارای ارزشهای هنری ماندگاری نباشد، در حالیکه یک اثر در «هنروتجربه» که با بودجه کمتری ساخته شده است و حتی از بازیگر غیر حرفهای استفاده کرده است، ممکن است بتواند به عنوان یک اثر هنری در تاریخ ماندگار شود. ما در همه شئونات اجتماعی در حال طی کردن دوره گذار هستیم و به نظر میآید که همهاین اختلافها به خاطر همین موضوع است. اگراین دیدگاه را به عنوان دیدگاه مبنایی بپذیریم که اثر هنری خودش به تنهایی میتواند کیفیتش را اثبات کند، دیگراین موضوع مطرح نخواهد بود که فیلم پروانه ویدیویی دارد یا سینمایی. بلکه خود اثر هنری بدون در نظر گرفتن این حواشی باید مورد قضاوت قرار بگیرد.
فیلمی از گروه «هنروتجربه» دیدهاید که در خاطرتان مانده باشد و از آن لذت برده باشید؟
در فیلمهایی که در یکی دو سال گذشته مطرح شد فیلم «ماهی و گربه» فیلم خوب و قابل توجهی بود. خیلی فرصت نکردماین سینما را دنبال کنم ولی اخباری که شنیدم حاکی ازاین بوده است که بسیاری آثار حاضر دراین گروه مورد توجه و با ارزش بوده اند.
نکتهای که بسیار مهم این است که مرز بین آثاری که ادای فیلمهای تجربی را در آوردهاند با آثاری که حقیقتا دارای ارزش هنری هستند مشخص شود . باید بهاین آسیب شناسی دقت کرد که هرکسی نتواند با اسم فیلم تجربی فیلمی با بیان شخصی بسازد و آن را به «هنروتجربه» ارائه دهد
در آخر اگر پیشنهادی برایاین گروه دارید، بفرمایید.
چیزی که به گمانم مسئولین «هنروتجربه» و سازمان امور سینمایی و خانه سینما باید به آن دقت کننداین است که ما در هر پدیدهای یک سری آفات داریم و ممکن است هر چیزی که ساخته میشود، مدل تقلبیاش هم تولید شود. نکتهای که بسیار مهم این است که مرز بین آثاری که ادای فیلمهای تجربی را در آوردهاند با آثاری که حقیقتا دارای ارزش هنری هستند مشخص شود . باید بهاین آسیب شناسی دقت کرد که هرکسی نتواند با اسم فیلم تجربی فیلمی با بیان شخصی بسازد و آن را به «هنروتجربه» ارائه دهد. باید برایاین نوع مرز بندیها قواعد و اصولی پیدا کرد، در غیراین صورت ممکن استاین بخش دچار آسیبی جدی شود.