
بازتاب هنروتجربه در رسانهها
بهتاش صناعیها:اکثر مردم در گوشیهای همراه خود فرو رفتهاند و از کتاب غافل شدهاند
هنروتجربه: جشنواره فیلم کوتاه تهران امشب (۲۴ ابان) با اعلام نام برگزیدگان این جشنواره به پایان میرسد. نام برنده تندیس هنروتجربه هم در این مراسم اعلام میشود. این روزها در میان خبرهای مرتبط با تولید سینماف اخباری هم پیرامون فیلمهایی که قصد نمایش در گروه هنروتجربه را دارند، به چشم میخورد، خبرگزاریخبرآنلاین امروز(دوشنبه ۲۴ آبان) از اکران فیلم «یک روز طولانی» به کارگردانی بابک بهرامبیگی در گروه هنروتجربه خبر داده است. «یک روز طولانی» به تهیهکنندگی مشترک بهرامبیگی و مرتضی یونسزاده و نوشته مشترک بهرام بیگی و پیام ناصر است و مضمونی اجتماعی دارد. رضا بهبودی، شبنم مقدمی، علیرضا آرا، مرتضی یونسزاده، باران ابراهیمی، مرتضی نجفی، حسن اورازانی، محسن عزیزخانی، مرتضی جلالیجم و حامد مکملی در این فیلم بازی میکنند.
روزنامه فرهیختگان نیز گفتوگویی از بهتاش صناعیها کارگردان فیلم «احتمال باران اسیدی» منتشر کرده است. در این گفتوگو به استقبال از فیلم صناعیها در گروه هنروتجربه اشاره شده و او اینگونه به بازخوردهایی که بعد از اکران «احتمال باران اسیدی» در هنروتجربه داشتهاست،میگوید:«بازخوردهای بسیار خوبی از سوی تماشاگران داشتیم. نشر «نگاه» هم از چاپ فیلمنامه استقبال کرد. طبیعتا برای هر فیلمنامهنویس بهترین چیز این است که اثر او علاوه بر روی پرده سینما رفتن، چاپ هم بشود.عکسهایی از این فیلم نیز در دل کتاب فیلمنامه قرار داده شده است. فیلمنامه «احتمال باران اسیدی» بدون ممیزیها و همان نسخه اورجینال اصلی چاپ شده است.»
صناعیها در بخش دیگری از این گفتوگو درخصوص هدفش برای چاپ فیلمنامه «احتمال باران اسیدی» توضیح میدهد: «شاید خواندن فیلمنامه به آدم پختهای که عاشق سینماست و در سینما تجربه فراوانی دارد، کمک زیادی نکند.از نظر من هدف اصلی چاپ فیلمنامه مختص به هنرجوها و دانشجویانی است که علاقه دارند در سینما فعالیت حرفهای کنند. واقعا به خود من کمک شایان توجهی کرده است. شاید در بازار نشر طرفدار فیلمنامه کم باشد. چند فیلمنامه معروف چاپ شده و استقبال کمی از آنها شده با اینکه همان فیلمها روی پرده، فروش چشمگیری داشتهاند. حالا چند سالی میشود که استقبال از فیلمنامهها کاهش پیدا کردهاست. من به خاطر دارم که فیلمنامههای «مسافران» و «فیلم در فیلم» بهرام بیضایی و «هامون» و «بانو» از داریوش مهرجویی در همان زمان منتشر شدند. البته بنیاد فارابی چون خودش تولیدکننده فیلم است؛ بعضی از فیلمنامهها را چاپ میکرد. نشر «نی» در این زمینه نیز کارهای مورد توجهی انجام داده است. حالا بسیاری از دوستان در نشریات تنها با عشق و علاقه فعالیت میکنند. به قول بعضی از کارشناسان، تیراژ نشریههای سینمایی مشهور که تا دهه پیش حدود۸۰ هزار نسخه بوده، الان به حدود پنج هزار نسخه رسیده است. در واقع اکثر مردم در گوشیهای همراه خود فرو رفتهاند و از کتاب غافل شدهاند و من نمیدانم چه کار مفیدی در این زمینه میتوان انجام داد. اگر حضور فیزیکی کتاب و فیلمنامه باشد احتمال دارد که دوباره در آینده فرهنگ تغییر کند. مخصوصا اگر فیلمنامههای برنده در جشنوارههای مختلف چاپ بشوند برای علاقهمندان سینما مفید خواهد بود.»
از دیگر بازتابهای هنروتجربه در رسانهها میتوان به گفتوگوی هنر آنلاین با هادی حجازیفر اشاره کرد. این بازیگر سینما و تئاتر با حضور در فیلم «ایستاده در غبار» و ایفای نقش حاج احمد متوسلیان میان سینمادوستان شناخته شد و این روزها خودش را برای حضور در «ماجرای نیمروز» دومین فیلم محمدحسین مهدویان آماده میکند. حجازیفر یکی از نامزدهای بهترین بازیگر در سی و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز هست و درباره دیده شدن فیلم کوتاه «نسبت خونی» در این جشنواره میگوید: «خوشحالم که فیلم «نسبت خونی» دیده شد، چرا که فیلم بسیار خوبی شده است، کاندیدا شدن من برای حضور در این فیلم نیز لیست کارها و جوایزم را تکمیل کرد و از این اتفاق خوشحالم.»
او ادامه میدهد: «پس از حضور در «ایستاده در غبار» پیشنهادهای سینمایی داشتم، اما شرایط کمی سخت بود و حس کردم با حضورم نمیتوانم کمکی به گروه سازنده فیلم کنم. در نهایت از میان پیشنهادها به فیلم نیمه بلند «نسبت خونی» به کارگردانی حسین امیری رسیدم و با خواندن فیلمنامه احساس کردم میتوانم ارزش افزوده خوبی برای این کار داشته باشم. به همین دلیل هم پذیرفتم و در جشنواره هم با دوستان وقتی فیلم را دیدم از آنچه که به نمایش درآمد راضی بودم.»
روزنامه وقایع اتفاقیه با انتشار عکسی از اصغر فرهادی در صفحه اول خود، گفتوگوی این کارگردان را با روزنامه فیگارو یکی از معروفترین روزنامههای فرانسوی منتشر کرده است.
در این گفتوگو به شباهت فیلم «فروشنده» با آثار آلفرد هیچکاک کارگردان شاخص سینما اشاره شده و فرهادی در همین خصوص گفته است: «درواقع این فیلم میتواند به سینمای هیچکاک نزدیک باشد چون ابعاد یک فیلم در حال تعلیق را دارد. فیلم در دل داستانش، یک راز نهفته دارد و بههمینخاطر بیننده را وامیدارد که درپی رسیدن به حقیقت باشد و همین تلاش برای پیبردن به حقیقت، فضایی بهوجود میآورد که شبیه به فضای فیلمهای پلیسی میشود. بااینحال، اگر از طرف دیگر به این فیلم نگاه کنیم، میبینیم با یک موضوع کاملا روزمره و حتی معمولی سروکار داریم و در نهایت، چیزی که موجب شکلگیری داستان اصلی میشود، برداشتن یا برنداشتن آیفون است…»
در بخش دیگری از گفتوگو، به شباهت میان صحنه زیر دوش در «فروشنده» با فیلم «روانی» هیچکاک اشاره شده و فرهادی اینگونه پاسخ داده است: «زمانی که سناریوی فیلم «فروشنده» را مینوشتم، اصلا به فیلم «روانی» فکر نکردم؛ البته وقتی کار به فیلمبرداری کشید و ما به این صحنه (اتفاق زیردوش) رسیدیم، این موضوع، سوژه شوخی اعضای فیلمبرداری شد و آنها مدام تکرار میکردند؛صحنه زیر دوش را کی فیلمبرداری کنیم؟ هیچکاک را بینهایت تحسین میکنم ولی بهویژه درباره آن صحنه، رد کارگردان، بیشازاندازه بر صحنه سنگینی میکند. من آن صحنه را خیلی مصنوعی و ساختگی دیدم. رویکرد من نسبت به فیلم «فروشنده» هرگز چنین رویکردی نبوده است و در میان کارهای هیچکاک، «طناب»، «شمال از شمالغربی» و «ام را به نشانه مرگ بگیر» را ترجیح میدهم. بهویژه این فیلم آخری که نام بردم، چون واقعا غیرممکن است بتوانی حدس بزنی قرار است در آینده چه اتفاقی بیافتد. این غیرقابل پیشبینیترین فیلم هیچکاک است و از میان همه فیلمهای او، فیلم مورد علاقه من است.»
در ادامه این گفتوگو به محدودیتهای فیلمسازی در ایران اشاره شده است و فرهادی با این توضیح که به این محدودیتها عادت کرده و با آنها بزرگ شده،اضافه کردهاست : «من در ایران با همین شرایط بزرگ شدهام. برای شما شاید خستهکننده به نظر برسد ولی وقتی شما در چنین محیطی بزرگ شدهاید، با امکاناتی که همین محیط در اختیار شما گذاشته، دیگر خیلی به این چیزها اهمیت نمیدهید و حواستان نیست؛ دقیقا مانند شرایط کسی است که در یک آبوهوای مشخص زندگی میکند و دیگر از خودش نمیپرسد اگر هوا سردتر بود، چه میشد یا اگر هوا گرمتر میشد چه اتفاقی میافتاد. من فیلمهایم را با توجه به آبوهوایی که دارم، میسازم. ایده گذاشتن تئاتر «فروشنده» آرتور میلر در دل فیلمم ربطی به این ندارد که بخواهم برای خودم متأسف باشم یا اینکه تأسفی بابت شرایطم بهعنوان یک کارگردان ایرانی داشته باشم. مخاطب فیلم من به این محدودیتها نگاه نمیکند و تنها چیزی که مخاطب باید نگاه کند، فیلم من است!»
مهران احمدی، بازیگر فیلم «نفس» هم در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص نقش خود در فیلم «نفس» و تفاوت آن با سایر نقشهایی که تاکنون ایفا کرده،صحبت کردهاست.او با اشاره به این نکته که این نقش برایش متفاوت بوده،عنوان میکند:«این فیلم برایم یادآور خاطرات دوران نوجوانیام بود و فی ذات نقش متفاوتی برایم به حساب میآید.» او همچنین در خصوص نحوه کار با کودکان و سختیهای آن، یادآور شد:« بازی کردن و کار کردن در کنار بچهها کار خیلی آسانی نیست و ویژگیهایی را میطلبد که هنگام کار با بزرگسالان وجود ندارد، مثل این که برای کار با کودک باید روانشناسی آنها را بلد بود و بدانی که چگونه باید با کودک، کنار آمد.در واقع قرار نیست که کودک شبیه من شودبلکه من باید به شکل او دربیایم.من بچهها را دوست دارم و همین هم باعث میشود که بچهها با من انس شوند و چون خودم هم دختری کوچک دارم، نحوه ارتباط برقرار کردن با کودک را میدانم.»