
هنروتجربه- کامبیز حضرتی: دکتر محمدعلی موحد از استادان تراز اول در زمینه مثنوی پژوهی، زبان و ادبیات فارسی، حقوق و مباحث نفت است.او از ابتدای فعالیتهای علمی خود مورد تایید بزرگانی چون مجتبی مینوی و محمدعلی جمالزاده بود و در سال ۱۳۸۶ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به خاطریک عمر خدمات فرهنگی مورد تقدیر قرار گرفت. یا وجود این این حضور فرهنگی مستمر، منابع تصویری کمی از این استاد فرزانه وجود دارد. مژگان اینانلو توانسته است پس از یک دوره طولانی معاشرت، استاد را برای ساخت مستند «تو چراغ خود برافروز» قانع کند. دراین فیلم دکتر مصطفی ملکیان درباره معنای زندگی با دکتر موحد گفتوگو میکند. مژگان اینانلو در گفتوگو با سایت هنروتجربه از تجربه ساخت این اثر میگوید.
استاد موحد به دلیل تواضعی که دارند کمتر در جلو دوربین حاضر شدهاند. این امکان چه طور برای شما فراهم شد؟
از پانزده سال قبل در تمام جاهایی که دکتر موحد حضور داشتهاند، بودهام. هیچ وقت از نظر ذهنی این ظرفیت را نداشتهام که بخواهم از دانش دکتر موحد چیزی بیاموزم اما خدا را شاکرم که به دلیل این معاشرت از منش ایشان بسیار آموختهام. آن چه مرا جذب کرد، شخصیت والای ایشان است.
دکتر محمدعلی موحد در حوزههای مختلفی فعالیت دارند. از یکسو به تحقیق درباره مولانا و شمس تبریزی پرداختهاند و از سوی دیگر در مباحث نفت و ملی شدن صنعت نفت کارهای مهمی انجام دادهاند. این مجموعه را چهطور میشود درکنار یکدیگر جمع کرد؟
ایشان از بازماندگان نسل بحرالعلومها و استادان تراز اول هستند، شاید آنها استثنا باشند. چهطور میشود یک نفر با این اندازه از تیزبینی، دقت نظر و حافظه اعجاب آور، بتواند در حوزههای مختلف و دور از هم فعالیت کند؟ ایشان تسط زیادی بر فرهنگ اسلامی و درعین حال بر فرهنگ غربی دارند.
دکتر مصطفی ملکیان نیز از چهرههای شناخته شده در فلسفه و اخلاق هستند که گویا بسیار با دکتر موحد حشر و نشر دارند.به همین دلیل زمینه دیدار این دو استاد در مستند «تو چراغ خود برافروز» فراهم شد؟
حضور دکتر ملکیان به پیشنهاد خودشان اتفاق افتاد. او یکبار به من پیشنهاد داده بود که سوالی داشته باشند از دکتر موحد درباره معنای زندگی و اینکه حاصل یک قرن دانش و فرزانگی موحد به ما چه نکاتی را میآموزد. تلاش ما این بود که معنای زندگی را در کوتاهترین عبارت از زبان استاد موحد بشنویم. حاصل این سوال شد مستند «تو چراغ خود برافروز».
دکتر موحد با روحیه خاصی که دارند تاچه اندازه با شما و دوربین همراهی میکردند؟
اصلا دکتر موحد موافق فیلمبرداری نبود. در واقع شانس آن را داشتم که طی این معاشرت طولانی تصاویر آرشیوی زیادی از ایشان جمعآوری کنم که در فیلم از آنها استفاده زیادی شد. اما چندین جلسه فیلمبرداری حول معنای زندگی ترتیب دادیم و حتی با حضور دکتر ملکیان به تبریز رفتیم و توانستیم به تصویرگریزی دکتر موحد غلبه کنیم و فیلم را بسازیم.
شما که از نزدیک با این اساتید ارتباط داشتید به ما بگویید که معنای زندگی از نظر دکتر موحد چه بود؟
این سوال برای من خیلی شخصی است.هرکسی به نوبه خودش دریافتی از آن عبارت خواهد داشت. تلاش کردهام خود را به فتراک بزرگان بیاوزیم. فتراک حلقه یا تسمهای بوده که پشت زین اسب می بستند و شکار را به آن آویزان میکردهاند. اما مخاطب باید فیلم را ببیند و معنای خودش را برداشت کند. دکتر موحد ۵۰ دقیقه درباره معنای زندگی توضیح میدهند. خیلی خوشحال هستم که این اتفاق به نام من ثبت شد. قابها و لحظات خاصی در فیلم وجود دارد که اگر همان سه چهار صحنه هم به نام من ثبت میشد احساس رضایت و خرسندی زیادی داشتم. میدانم که دریای وجود دکتر موحد بسیار بیش از اینها گوهر دارد اما من به اندازه توان اندک و قاب کوچک دوربینم یکی از آن لحظات را ثبت کردم.
به نظر شما مستند «تو چراغ خود برافروز» از نظر شیوه مستندسازی یک مستندپرتره است؟
اصلا یک مستند پرتره نساختم و ادعایی هم در این زمینه ندارم. معتقدم تنها امکان دیداراستاد ملکیان را با استاد موحد ایجاد کردم تا درباره معنا و حاصل زندگی با همدیگر گفتوگو کنند. نه ادعای فیلمسازی دارم و نه ادعای ساخت مستند پرتره. ففقط چشم سومی بودم که این دیدار را ثبت کردم. البته نوع نزدیک شدن به سوژه مستند پرتره بسیار مهم است، اگر شما نتوانید آن شخص را با تمام وجود درک و هضم کنید، امکان ندارد فیلم خوبی بسازید. چرا که شما به هیچ عنوان نمیتوانید در مقابل دوربین دروغ بگویید. دوربین موجود بیرحمی است که هرنوع ریاکاری را برملا میکند. قهارترین هنرپیشهها هم نمیتوانند حس خودشان را از قاب پنهان کنند.
دکتر موحد یا دکتر ملکیان فیلم را دیدهاند و تایید کردهاند؟
جرات نکردم فیلم را به استاد موحد نشان بدهم، چون بسیار تصویرگریز هستند. مطمئن هستم اگر فیلم را ببینند به من تشر میزنند جرا که به شدت از دیده شدن و بزرگنمایی پرهیز دارد.از ابتدا هم با سختی فراوانی این کار را قبول کردند اما یک نسخه از فیلم را به دکترمصطفی ملکیان دادهام.شاید دیده باشند.
دیدن مستندی درباره دکتر موحد برای بسیاری از افراد جذابیت دارد.تاچه اندازه به مساله مخاطب در این مستند فکر کرده بودید؟
خوشبختانه در این حوزه زحمت زیادی نکشیدم، چون دکتر موحد مانند خورشیدی هستند که نیاز به نورافکنهای کاذب ندارد. کاراکتر مستند من به شدت کاراکتر جذابی بود؛همچنین حضور دکتر ملکیان واین دیدار. این خوش شانسی من است که این فیلم را ثبت کردم و مخاطب هم طبعا با این دو انسان فرزانه ارتباط برقرار میکند. البته موسسه رسانههای تصویری و مصطفی ابطحی نیز به من بسیار کمک کردند. آنها وقتی فهمیدند در حال تدارک این فیلم هستم مقدمات کار را فراهم کردند.
تا چه اندازه به اکران هنروتجربه فیلم فکر کردهاید؟
تمایل زیادی به اکران در این گروه سینمایی دارم و امیدوارم این اتفاق هرچه زودتر بیافتد. درهمین رابطه با آقای علم الهدی صحبتی داشتم و او به من گفت نسخهای از فیلم را برای هیات انتخاب بیاور.امیدوارم بعد از جشنواره سینما حقیقت کارهای لازم در این حوزه انجام شود.
نگاه شما به گروه سینمای هنروتجربه چیست؟ تاچه اندازه با تشکیل این گروه سینمایی موافق هستید؟
در هنروتجربه تکلیف مخاطب با فیلمهای این گروه روشن است. دراین گروه عدهای مخاطب کیفی وجود دارد که با تصمیم به سالن سینمایی وارد میشوند. مخاطبی که مصمم است ومی داند چه کاری انجام میدهد را بیشترمی پسندم تا مخاطبی که اتفاقی سر از سالن سینما درمیآورد. مخاطب گزیده پسند قابل ارزش و احترام است.