
نمایش فیلم «خانه دوست کجاست؟» با حضور ژان میشل فرودون و برادران احمدپور در موزه هنرهای معاصر
این فیلم برای ما فرانسویها دریچهای به روی زندگی ایرانی شد
هنر و تجربه: درآخرین روز برنامه هفته فیلم فرانسه «خانه دوست کجاست»عباس کیارستمی به نمایش درآمد.
برنامه هفته فیلم سینماتک موزه هنرهای معاصر که فیلمهایی با محوریت کودک در سینما برای آن انتخاب شده بودند،در آخرین روز دو فیلم از جمله «خانه دوست کجاست؟» ساخته عباس کیارستمی را نمایش داد.در روزهاب برگزاری این هفته فیلم.ژان میشل فرودون که انتخاب فیلم ها را برعهده داشت، . پس از نمایش همه فیلمها، میشل به معرفی فیلم برای حضار میپرداخت. در جلسه نمایش فیلم «خانه دوست کجاست»به جز فرودون، دو مهمان دیگر نیز حضور داشتند. برادران احمدپور که در فیلم در نقش احمد احمدپور و محمدرضا نعمتزاده ظاهر شدهاند سی سال پس از ساخت فیلم در کنار فرودون قرار گرفتند.
بابک احمدپور بازیگر اصلی فیلم «خانه دوست کجاست» پیش از نمایش فیلم روی صحنه آمد و گفت: «این روزها همه از من میپرسند مزار کیارستمی کجاست در حالی که در فیلم من میپرسیدم خانه دوست کجاست؟»
احمدپور از در راه بودن کتابی درباره خاطرات سی سالهاش با کیارستمی گفت که به چند زبان تهیه شده و به زودی به بازار عرضه میشود. احمدپور همچنین گفت طرحی برای فیلم مستند در سر دارد.:«آقای کیارستمی در زندگی و دیگر هیچ به دنبال ما میگشت و حالا من میخواهم در این مستند دنبال او بگردم. من هفت هشت سال آخر در منزل آقای کیارستمی زندگی میکردم و خاطرات زیادی از او دارم. هر تهیهکننده و مستندسازی که برای ساخت این فیلم آماده است بداند که من آمادهام. مطمئنم موفق میشویم چون فیلمسازی و قصهگویی به روش کیارستمی حالا در خون من است.»
احمد احمدپور نیز در سخنان کوتاهی گفت: «من زیاد وقت شما را نمیگیرم، بابک قصهگویی را از کیارستمی خوب یاد گرفته است و ترجیح میدهم شنونده او باشم»
ژان میشل فرودون در آغاز صحبتهایش پس از نمایش «خانه دوست کجاست؟» درباره احساس خودش از کشف این فیلم صحبت کرد: «نمیخواهم با شما درباره فیلمی که از خود شما و از ایران هست صحبت کنم. قصد دارم از نظر و دیدگاه ما فرانسویها بگویم وقتی فیلم را برای اولین بار دیدیم و کشف کردیم. کشف ما به لطف دو فستیوال لوکارنو و سه قاره نانت بود و وقتی بعد از آن در سالنهای سینما به نمایش درآمد برای ما یک اتفاق مهم بود. از این جهت که با وضعیت ناآشنا و نادری مواجه میشویم. موضوع را میشناسیم اما شناختی از ایران نداشتیم. قبل از آن چند فیلم ایرانی دیده بودیم اما هیچوقت اینقدر وارد زندگی ایرانی نشده بودیم و برای ما ملموس نبود.»
فرودون اضافه کرد: «البته ما میدانستیم که این فیلم در روستا میگذرد و بخش اعظم ایرانیها در روستا زندگی نمیکنند. اما مسالهای که مهم است تصویر کردن جزئیات به ظاهر بیاهمیتی مثل نوع پوشش، کفشها، غذا خوردن و نحوه حرف زدن پدرومادر با بچههاست که برای ما تازگی داشت. با دیدن این فیلم حسی به ما دست داد که مردمی را دیدیم که پیش از آن آنها را نمیشناختیم. بعد از خانه دوست.. فیلمهای ایرانی زیادی دیدیم که اتفاقا در شهرها میگذشتند اما با دیدن این فیلم بود که درهای زندگی ایرانی به روی ما گشوده شد.»
فرودون سپس بحث درباره خود فیلم «خانه دوست…» را آغاز کرد: « احمدپور و نعمتزاده شاید نماد دهها هزار کودک فرانسوی باشند برای این که طی این سی سال که از ساخته شدن این فیلم میگذرد بارها و بارها در فرانسه نمایش داده شده است. فیلم بسیار مهمی هم برای دوستداران سینما و هم برای مردم عادی است.»
سردبیر سابق کایه دوسینما افزود: «به لطف این فیلم سینمایی را شناختیم که از تاریخ نئورئالیسم ایتالیایی سرچشمه میگیرد و شباهتهایی به سینمای «دزد دوچرخه» دسیکا داشت. در فیلم با طرح سوال مواجهیم که در واقع مسائل عمیقی را از زندگی روزانه انسانها میگیرد. یکی از روشهای فراخوان این زندگی استفاده از بازیگرانی است که درواقع بازیگر نیستند و فیلمبرداری در مکانهای واقعی که دکور نیستند، پلانهای طولانی و نزدیک کردن زمان واقعه به زمان سینمایی. در این روش به مخاطب فرصت داده میشود که در پلانهای طولانی تفکر داشته باشد. در همین فیلم پلانهایی است که تصویر کاملا سیاه است و شاید یک استاد سینما بگوید این تصویرها باید از فیلم حذف شوند، در حالی که در این فیلم نقش مهمی دارند.»
فرودون با ذکر مثالهایی از فیلم ادامه داد: «کاری که عباس کیارستمی با یک بیان ساده در فیلم انجام داد وارد کردن دنیای واقعی در فیلم بود. در صحنهای از فیلم در حیاط مدرسه مرغی ناگهان در قاب پدیدار میشود یا سنگهایی پرتاب میشوند و ملحفهای جلوی پای احمدپور میافتد… کادر بخشی از دنیا میشود که فقط بخشی از دنیا در آن دیده میشود و بخشی از زندگی در بیرون از این کادر جریان دارد.»
ژان میشل فرودون در ادامه گفت: «تفکری که در فیلم به ظاهر ساده «خانه دوست کجاست »آغاز شد بعد تئوریکتر در فیلم «کلوزآپ» ادامه پیدا کرد که باز فرانسویها کشفش کردند. میخواهم از خوانش خود ما فرانسویها بگویم. بعد از آن فیلم «مسافر» را دیدیم و بعد فهمیدیم چیزی که ما با« خانه دوست کجاست» کشف کردیم یک عقبه و گذشته مفصل داشته است که با تصویرکردن کودکان روی پرده سینما سوالات مفصلی را میخواسته مطرح کند. بعد از آن« مشق شب» را دیدیم و مجموعه معناداری از آثار کیارستمی حول کودکان شکل گرفته که در عین حال که هرکدام متفاوت هستند اما پیوستگی عمیقی با هم دارند.»
سردبیر سابق کایه دوسینما در ادامه به سوالات حاضران در سالن پاسخ داد. از جمله در جواب سوالی که از او درباره فیلمهای ایرانی دیده شده توسط او پیش از کشف کیارستمی پرسیده شده بود از فیلمهای «گاو» و آثار شهیدثالث نام برد:« فیلمهای امیر نادری هم نمایش داده شده بودند که البته من ندیده بودم». یکی دیگر از حاضران در سالن درباره معنای گلی که در دفتر مشق خشک شده بود و نمای پایانی فیلم را تشکیل میدهد پرسید و فرودون در پاسخ با تاکید بر این نکته که هربار با سوالهایی از این دست روبرو میشود جواب ثابتی دارد که به اندازه این نوع سوالها او هم جوابش را تکرار کرده است،گفت:« هر تصویر واحدی در سینما میتواند بینهایت خوانش داشته باشد.»در ادامه فرودون از فیلمی که یکی از شاگردان کیارستمی ساخته و در مراسم بزرگداشت او پخش شد نام برد که در آن دستی وارد قاب میشود و این گل را برمیدارد و در نمای بعد روی مزار کیارستمی میگذارد و گفت: «این هم آخر و عاقبت این گل!»