
برگزاری نشست «آلماگل» در اصفهان
فرشاد فرشته حکمت:در سینمای داستانی از لحاظ قومشناسی خیلی فقیریم/به چشم تماشاگر باید احترام بگذاریم
هنروتجربه-مرسده محمدی: جلسه نقد و بررسی فیلم «آلماگل» عصر روز دوشنبه بیست و ششم تیرماه ساعت ۱۹ در سالن سینما سوره اصفهان با حضور کارگردان فیلم برگزار شد. فرشاد فرشته حکمت در ابتدای جلسه با اظهار خوشحالی از حضور مجددش در شهر اصفهان، پذیرای سوالات حضار علاقهمند به سینمای هنروتجربه شد.
سید مهدی سجادزاده که اجرای این برنامه را به عهده داشت، با ذکر این نکته که از ساخت فیلم یازده سال میگذرد و فیلم با فرمت دی وی کم فیلمبرداری شدهاست، خواستار توضیحاتی در اینباره شد.
فرشاد فرشته حکمت ضمن تأیید سخنان مجری برنامه توضیح داد:« در آن سالها که اوج کار با فرمت ۳۵ میلیمتری بود من به دلیل کمبود بودجه، مجبور شدم فیلمم را با فرمت دی وی کم فیلمبرداری کنم. البته فیلمبردار خوبمان آقای امامی که در زمینه فیلمبرداری ۳۵میلیمتری تبحر زیادی داشتند، سنگ تمام گذاشتند. این را هم بگویم که اگر این فیلم با فرمت نگاتیو فیلمبرداری میشد، بازهم آن را به همین شکل میساختم. اینکه فاصله تولید تا نمایش فیلم هم یازده سال طول کشید،علتی دارد. بعد از هشت سال که نتوانستیم فیلم را اکران کنیم فقط چهارسال فیلم در نوبت اکران هنروتجربه بود. به هرصورت یک سری اعمال سلیقهها باعث شد، فیلم تا به امروز اکران نشود. به نظرم وقتی فیلمی در مدتی کمی بعد از ساختش اکران میشود و مورد نقد قرار میگیرد، فیلمساز میتواند بازخورد مخاطبان را دریافت و پیشرفت کند اما وقتی فیلم با این فاصله زمانی اکران میشود، دیگر آن اثر مثبت را ندارد.»
او در ادامه با اشاره به علاقهمندیاش به سفر و ماجراجویی، درباره سختیهای ساخت «آلماگل»عنوان کرد:«این فیلم مستقل با بودجه اندک شخصی ساخته شده و در یکی از زمستانهای سخت استان گلستان با لوکیشنهای زیاد، فیلمبرداری شدهاست. من برای ساختن این فیلم پنج بار به ترکمن صحرا سفر کردم و مدتها آنجا ماندم. به طوریکه مردم آن منطقه، من را از خودشان میدانستند و در مراسمهایشان شرکت میکردم. هنوز هم با آنها ارتباط دارم.»
در ادامه یکی از حضار ضمن تبریک روز تولد فرشاد فرشته حکمت از او درمورد ایده اولیه ساخت «آلماگل»توضیح خواست. کارگردان آلماگل در پاسخ گفت:«در زمان کودکیام سریالی پخش میشد به نام «آتش بدون دود» که یکی از شخصیتهای اصلی آن، سولماز نام داشت. این اولین جرقه ساخت فیلم شد. به نظر من ما در زمینه سینمای داستانی از لحاظ قومشناسی خیلی فقیریم البته در سینمای مستند خدا را شکر وضعمان بهتر است. به واسطه مطالعاتی که در زمینه ادبیات و سفر به مناطق ترکمن صحرا انجام داده بودم، علاقه داشتم با بهره از این موضوع فیلم داستانی بسازم. بخشی از سناریو فیلم را در سفر نوشتم، بعد هم که سرصحنه و روز به روز دکوپاژ میزدم . این شد که ما در زمانی فشرده و در حدود بیست و سه لوکیشن فیلممان را ساختیم.»
در بخش دیگری از این نشست سوالی پیرامون ساختار این فیلم مطرح شد که فرشاد فرشته حکمت در پاسخ آن توضیح داد:«این فیلم درواقع به شخصیت پردازی متکی نیست و مانند بیشتر فیلمهای امروز پرحرف نیست. این فیلم سرشار از تصاویر شاعرانه است .من طرفدار سینمای سخنگو نیستم، به نظرم در درجه اول باید به چشم تماشاگر احترام بگذاریم و به او لذت بصری بدهیم، چیزی که در سینمای ما به آن کمتر اهمیت داده میشود.»
او همچنین درمورد هدفش از ساخت فیلم «آلماگل»گفت:«هدفم از ساخت این فیلم، تجربه این موضوع بود که آیا میشود یک قصه ناتمام را تعریف کرد و تمام شدن آن را به عهده تماشاچی گذاشت؟ آیا میشود تماشاچی با فیلمساز مشارکت و فیلم را تمام کند؟ درواقع این رویکرد نوعی بینامتنیت است، اینکه تماشاچی هم مانند هنرمند اثر را ادامه میدهد. بهطوریکه فیلمساز تصورش را به تصویر میکشد و بعد تماشاچی در ذهنش فیلم را ادامه میدهد. رابطهای که بین تصور فیلمساز و ذهن تماشاچی وجود دارد، به نظرم خیلی جالب است.»
فرشاد فرشته حکمت در پاسخ به پرسش یکی از حضار که درباره صحنه رقص ترکمنها در فیلم توضیحاتی خواست، به پیشینه رقص خنجر در فرهنگ ترکمن اشاره کرد:«این رقص خنجر که تایماز انجام میدهد، پیشینهای چند صد ساله دارد و تاریخچهاش به رقص سما و رقص صوفیان میرسد. در حدود نهصد سال پیش، دراویش نقشبندیه این فرم دایرهوار رقص و بعضی از حرکات این رقص را دارند.همینطور این رقص از شمنهای آفریقایی و رقص ایران باستان وام گرفته شدهاست. معادل رقص که کلمهایاست عربی، در ایران باستان واژیک بودهاست که بعدها به وازیک، وازی و در نهایت به بازی تبدیل شدهاست. این را هم بگویم که ساز برای ترکمنها یک عنصر مقدس و کیهانی است و در فرهنگ ترکمن صحرا؛ اسب،موسیقی و رقص جزو لاینفک زندگی محسوب میشود.»
در ادامه این نشست یکی از حاضرین درباره تغییر نگاه کارگردان به مقوله عشق بعد از گذشت یازده سال از ساخت فیلم،سوال کرد.او گفت:«عشق برای من پدیدهای رستگاری بخش و رهایی بخش است، فقط ما به ازای تصویریاش برایم فرق کرده، معتقدم یک قطره عشق برای نجات جهان کافی است. واژه عشق که بسیار به کاربرده شده ولی رنگ باخته و معنای باستانی و کلاسیکاش را از دست دادهاست، برای من نجاتبخش است. من زیاد زندگینامه افراد بزرگ را میخوانم و به نظرم این عشق را مدیون مولانا، شمس و حتی بتهوون و میکل آنژ هستیم. در زمان حال هم کسانی مانند نلسون ماندلا و … افرادی هستند که عشق را زندگی کردهاند. همه این افراد برایم نمودی از عشق هستند.»
در بخشی از این نشست مریم موحدیان استاد دانشگاه هنر که در میان تماشاگران فیلم حضور داشت، با اشاره به آشنایی دیرینهاش با فرشاد فرشته حکمت،در مورد این کارگردان و آثارش صحبت کرد:« به نظر من فرشاد فرشته حکمت تا مغز استخوان شاعر است. تصاویر این فیلم معادل و ترجمان شاعرانگی درون اوست. ایرادی که میتوان به چنین فیلمی با تصاویر زیبا و شاعرانه وارد کرد، این است که پرداخت آدمها در این فیلم و رفتارهایشان هنوزهم چند پله جای کار دارد.»
فرشاد فرشته حکمت ضمن تأیید حرفهای مریم موحدیان توضیح داد:« امروز اگر بخواهم با نگاهی که به واسطه مطالعات زیادم در این ده سال به دست آوردهام، «آلماگل» را بسازم با پرداخت بهتری این کار را میکنم. الان اگر این فیلم را بسازم حتما به قصه احترام بیشتری خواهم گذاشت تا به امروز کیفیت تماشاچی برای من مهم بودهاست و به تعداد تماشاچیان اهمیت نمیدادم اما حالا حتما به کمیت و کیفیت تماشاچی فکر خواهم کرد.چون امروز دیگر نمیتوانم بعد از ساخت ۶۵ فیلم که دو سوماش به نمایش در نیامده، فیلمی با هزینه شخصی بسازم، بنابراین باید به سود تهیه کننده هم توجه کنم. باید قصهای جذاب برای تماشاچی روایت کنم تا به دیدن فیلم تشویق شود. اینگونه میشود، تماشاچی را با فیلمساز در ساخت فیلم شریک کرد.»
در پایان فرشاد فرشته حکمت ضمن توضیحاتی مفصل درباره سینمای شاعرانه و فیلمسازان این سینما، عنوان کرد:«کتابم با عنوان «سینمای شاعرانه» که مقدمهای است بر سینمای شاعرانه و در نمایشگاه کتاب حضور داشته، حدود یک ماه دیگر رونمایی میشود و امیدوارم این کتاب بتواند اطلاعات خوبی برای علاقهمندان به سینمای شاعرانه ارائه کند.»
عکس: دامون درخشانی