
برگزاری نشست مستند « ۷۶دقیقه و ۱۵ثانیه با عباس کیارستمی » در مشهد
سیفالله صمدیان:هنر کیارستمی دیدن موارد ساده و به ظاهر پیش پااُفتاده بود /ساعد نیکذات:در این نوع فیلمها «لحظه» و «تصمیمگیری» بسیار مهم است
هنروتجربه- قاسم فتحی:جلسه نقد و بررسی مستند « ۷۶دقیقه و ۱۵ثانیه با عباس کیارستمی » عصر روز شنبه ۳۱تیرماه در سینما هویزه مشهد برگزار شد. بعد از نمایش فیلم سیفالله صمدیان(کارگردان و تصویربردار) و ساعد نیکذات(پیشکوت عکاسی و فیلمبردار) در یک نشست چند ساعته به سوالات تماشاگران پاسخ دادند.
نقش عکاسی صمدیان در این فیلم بسیار مهم است
در ابتدا این نشست ساعد نیکذات درباره وجوه خلاقانه فیلم بهخصوص فیلمبرداری اثر صحبت کرد:«فکر میکنم در این نوع فیلمها «لحظه» و «تصمیمگیری» بسیار مهم است. فیلمسازی میتواند این کار را بکند که عکاس است و عکاسی که مستندساز اجتماعی است. صمدیان نه فقط این تجربه را با کیارستمی که با خیلیها انجام دادهاست. نقش عکاسی صمدیان در این فیلم بسیار مهم است.»
او در ادامه به خاطرهای از کیارستمی در مشهد اشاره کرد و گفت:« در همین مشهد جلسه نمایش فیلمی بود که آقای کیارستمی و من حضور داشتیم. ایشان به من گفت: نیکذات! چکار کنم عکاسها من را به عنوان عکاس قبول کنند. من هم به او گفتم آقا یک چشمت را برای عکاسی و نگاه کردن به ویزور ببند، بعدش آن چشم دیگرت را ببند، گوشهایت را هم ببند و کارت را بکن. هنر که محدودیت ندارد، آن هم برای کسی مانند کیارستمی که بیشتر از اینکه بخواهم او را فیلمساز و عکاس و هنرمند بدانم، او را یک فیلسوف میدانم.»
با خودم میگفتم این فیلمهایی که میگیرم خودِ جنس است!
سیفالله صمدیان در بخش دیگری از این برنامه درباره سینمایِ مورد علاقهاش توضیح داد: «راستش وقتی داشتم این فیلمها را میگرفتم به نوعی با خودم میگفتم که این خودِ جنس است! بدون هیچ ترتیب و چینشی البته. طرف کلی خرج میکند و وام میگیرد و هزار جور اِفکت و تجهیزات را میآورد تا فیلمش واقعیتر باشد. مثلا برای فیلمبرداری صحنهای در ماشین، هفتاد تا نور میدهند! خب به طور طبیعی ما در کدام ماشینی اینقدر نور داریم. ما یک جاهایی در یکی از فیلمهای کیارستمی- «اِی بی سی آفریقا»- همه چیز را کنار گذاشتیم حتی آقای کیارستمی به من میگفت صمد آقا! کارگردان رو فاکتور بگیر و کارت را بکن. حتی در این نوع سینما اعتقاد دارم، دکوپاژ را هم میتوان نادیده گرفت.»
صمدیان در ادامه گفت:« این مثال را من همیشه در کارگاههایی که برگزار کردهام، میزنم. به بچهها میگویم یک روز صبح از خانه بیرون میروید و میبینید که در یک گالری سر کوچه، مجموعه عکسی از محلهتان را به نمایش گذاشتهاند. شما میروی و میبینی در محلهای که مثلا بیست سال است داری زندگی میکنی، چه چیزهایی بوده که اصلا تا به حال ندیدی، چه آدمهایی، چه ایدههایی، چه فضاهایی و بعد یکی از اهالی همان محل میآید و عکس محله خودش را چندین میلیون تومان میخرد. این مثال را برای علاقهمندان به عکاسی میزنم که میآیند به من میگویند سوژه بدهید برویم عکاسی کنیم! هنر کیارستمی دیدن همین چیزهای ساده و به ظاهرا پیش پا اُفتاده بود. اگر قدری به اطرافتان نگاه کنید اصلا نیازی نیازی نیست از کسی سوژه بخواهید.»
امیر نادری اولش میترسید فیلم را ببینید
صمدیان در ادامه این نشست به واکنش بعضی از سینماگران به این فیلم اشاره کرد:«در جشنواره فیلم «پوسان» کره بودیم که امیر نادری قبل از دیدن فیلم، به من گفت: «دلم نمیخواهد این فیلم را ببینم. چون فکر میکنم فیلمی ساختی که رفتهای زیر بلیت یک نفر، میخواهی او را تقدیس کنی، نادری میگفت از اینکه بخواهم فیلمی ببینم که تو تحت تاثیر یک شخصیت باشی، میترسم. میترسم این فیلم را برای گنده کردن کیارستمی ساخته باشی.» ولی بعد از دیدن فیلم کاملا نظرش چیز دیگری بود. من در این مستند، از شخصیت اصلی نه قطعاتی از فیلمهایش را گذاشتم، نه مصاحبهای درباره او و نه خودم حرف زدم و نه حتی دیگرانی در این فیلم حضور داشتند. نادری اینها را میگفت چون چون خودش خیلی کیارستمی را دوست دارد.»
همه تلاشم را کردم تا یک انسان واقعی را نشان دهم
بنیانگذار و دبیر جشن تصویر افزود:« همه تلاشم را کردم تا در این مستند یک انسان واقعی را نشان دهم. نگاه کنید به آن صحنههای که کیمیایی حضور دارد و میبینید که خود کیارستمی سه پایهاش را حمل میکند و خلاصه خودش همه کارها را انجام میدهد. همان جا در پشت صحنه شصت نفر به کیمیایی میگفتند آقا آقا…ولی بعد که صحنه تمام میشود ،کیارستمی به کیمیایی میگوید: مسعود برو ازشون تشکر کن. معمولا این کارها را در سینما مدیران تولید یا نهایتا تهیهکنندهها انجام میدهند. ولی همه آنجا خیره ماندند که خود دیدند کیمیایی رفت و از سربازها تشکر کرد. آنها خیلی خوشحال شدند،انگار آن سربازها چند هزار دلار پاداش گرفته داده باشند.»
صمدیان همچنین به علاقه اسکورسیزی به فیلم « ای بی سی آفریقا»یِ کیارستمی اشاره کرد و ادامه داد: اسکورسیزی در مراسمی گفته بود با دیدن «ای بی سی آفریقا» فهمیدم چقدر دو نفر میتوانند از سینما لذت ببرند. میگفت این تهیهکنندههای هالیوود من را بیچاره میکردند تا یک صحنه عظیم بسازم. و بعد اشاره میکرد به فیلمهای بزرگش مثل «گاوخشمگین» و به جوانها توصیه میکرد نروید چیزی مثل اینها بسازید. او تعریف میکرد که فیلم کیارستمی را چندین بار دیده و برای دو سال پیاپی آنرا به عنوان بهترین فیلمش اعلام کردهاست. میدانید که اسکورسیزی علاوه بر کارگردانی، یک مورخ سینمایی هم هست.»
بالاخره فهمیدم چرا کیارستمی این همه به درخت علاقه دارد
صمدیان در ادامه به ذکر خاطرهای از کیارستمی پرداخت: «یک روز داشتیم با آقای کیارستمی در محله اختیاریه قدم میزدیم، او به من گفت: صمد آقا! بیا بریم سر خاک پدرم. بعد دیدم زیر پُلی که یک درخت هم بالای سرش بود، نشست و کلی با پدرش حال کرد و گپ زد. آنجا مثل همیشه گفتم: یافتم. فهمیدم چرا هرجا آقای کیارستمی میرود یک درخت هم رشد میکند. من یک جا در فیلم هم به این نکته اشاعره میکنم. . این حدس من است که این درخت و این نماد از کجا میآید. وقتی این را گفتم کیارستمی در مقابل حرف من فقط سکوت کرد.»
او درباره پایان بندی فیلم هم عنوان کرد: «برایم خیلی مهم بود که در انتها تصویری از کیارستمی نشان بدهم که تمام شدندش در ناتمامی است. از طرف دیگر حتی آنهایی که سالهاست منتقد او بودند، بعد از دیدن فیلم میگفتند تا حالا اینطوری به کیارستمی نگاه نکرده بودند، به خصوص این پایانبندی که خیلیها دوستش داشتند.»•